در برابر ساختمانی ایستادهام که سالیان متمادی، روز و شب، گاه و بیگاه، شاهد گریهی نوزادان و خندهی مادران بسیاری بوده است. چه بسیار نوزادانی که از دیروز تا امروز در این مکان برای اولین بار به زندگی سلام گفتهاند و طعم مهر مادرانگی را بر مادرانشان چشاندهاند. مکانی که در حافظهی تاریخی بسیاری از مردمان این بوم خوش نشسته است.
زایشگاه فامیلی که امروز به نام بیمارستان خصوصی فامیلی شناخته میشود، در سال ۱۳۴۷ خورشیدی توسط «نصرتالله فامیلی» در خیابان بیستون رشت ساخته شد و از آن زمان تاکنون نوزادان بسیاری در این زایشگاه چشم به جهان گشودهاند. پایههای استوار این زایشگاه، به همت و زحمات مردان و زنان شریفی است که عمری را در یاری به همنوع خویش گذراندهاند.
بنیانگذار بیمارستان فامیلی رشت، «دکتر نصرتالله فامیلی» در سال ۱۳۰۸ خورشیدی در سمنان دیده به جهان گشود. او در سال ۱۳۲۹خورشیدی، دیپلم خود را از دبیرستان ایرانشهر تهران اخذ کرد و برای تحصیل در رشتهی طب وارد دانشکدهی پزشکی تهران شد. وی در سال ۱۳۳۴ خورشیدی موفق به گرفتن دانشنامهی دکترا شد و سپس با بهرهگیری از بورسیهی دولتی به پاریس رفت و در رشتهی زنان و زایمان به تحصیل پرداخت. فامیلی پس از گرفتن تخصص به ایران آمد و در بیمارستانهای رازی، هدایت، سینا، وزیری و فیروزآبادی تهران به کار پرداخت.
دکتر فامیلی در مرداد ۱۳۴۱خورشیدی به گیلان آمد. او ابتدا در بخش زنان و زایمان بیمارستان پورسینا به کار پرداخت و سپس در زایشگاه رشت (بنگاه حمایت مادران و نوزادان رشت) در محلهی «زیرکوچه» به انجام عمل مشغول شد. ریاست زایشگاه رشت را خانم «شرافت اکبر» برعهده داشت. بنگاه حمایت مادران و نوزادن، یکی از نهادهای عامالمنفعهای بود که دولت در حوزهی بهداشت و درمان در سالهای جنگ جهانی دوم و پس از آن برای بهبود وضعیت نامطلوب جامعهی ایرانی تاسیس نموده بود. بنگاه حمایت مادران و نوزادن به لحاظ سابقه و دامنهی فعالیت، اهمیت ویژهای داشته و پس از جمعیت شیر و خورشید، قدیمیترین موسسه خیریهی دولتی محسوب میشد.
دکتر فامیلی همواره در اندیشهی تاسیس زایشگاهی تخصصی برای زنان در رشت بود. بنابراین در سال ۱۳۴۷ خورشیدی در زمینی که از «عمدهالملک دادور» در خیابان بیستون رشت خریده بود، «زایشگاه فامیلی» را ساخت و چون در آن زمان در استخدام دولت بود، از «دکتر حسن خردمند» برای کار در زایشگاه تازه تاسیس، یاری گرفت.
دکتر فامیلی در شرح حال خود نوشته است: « ۱۶ مرداد سال ۱۳۴۱ خورشیدی بود که به رشت آمدم. در شهرستانها میزی نداشتم تا کار کنم. متأسفانه آن موقع، ورود به دانشگاه برای رئیس درمانگاه به علت کمی دانشگاهها و بخشها مشکل و حتی بعضی مواقع غیرممکن بود. با امید این که با داشتن تخصص جراحی زنان مرا فوراً به دانشگاه خواهند فرستاد، به رشت آمدم. ولی با زد و بندهایی که زایشگاه با رئیس بهداری کرده بود، برای آنکه سر و صدایی نشود، برای ما یک بخش جراحی زنان در بیمارستان پورسینا درست کردند. چشمها همه مواظب بودند که چه زمانی، بیماران آن پزشک، فوت کنند یا عوارضی ایجاد شود. چرا که در آن موقع میبایست پزشک کوله بار خودش را ببندد و به شهر یا محل دیگری برود. البته این بخش جراحی زنان بود و نکته مهم از مامائی خبری نبود. دو سه سال در این بخش جراحی با موفقیت زیادی کارهای جراحی زنان را انجام دادم. چند سال در زایشگاه حمایت مادران نیز خدمت کردم. اتاق عمل این زایشگاه در زیرکوچه با یک لامپ عادی ۱۵۰ وات کار میکرد و با آن کار بیهوشی و زایمان انجام میشد و برای گرما هم از بخاری علاءالدین استفاده میکردیم.»
دکتر نصرتالله فامیلی، هجده سال است که رفته است. نوزادانی که با دستهای او به زندگی سلام گفتهاند حالا زنان و مردان کهنسال و میانهسالی هستند. این بیمارستان هر روزه شاهد بهیادماندنی ترین لحظهی زندگی هر انسان است. کسی نیست که از کنار این بیمارستان خاطرهانگیز، گذر کند و یادی از «دکتر فامیلی» و خدمات ماندگارش نکند؛
دکتر فامیلی همواره در اندیشهی تاسیس زایشگاهی تخصصی برای زنان در رشت بود. بنابراین در سال ۱۳۴۷ خورشیدی در زمینی که از «عمدهالملک دادور» در خیابان بیستون رشت خریده بود، «زایشگاه فامیلی» را ساخت و چون در آن زمان در استخدام دولت بود، از «دکتر حسن خردمند» برای کار در زایشگاه تازه تاسیس، یاری گرفت. دکتر فامیلی در سال ۱۳۴۸خورشیدی از کار دولتی کناره گرفت و به کار تماموقت در زایشگاه خود مشغول شد.
او تا سال ۱۳۷۸ خورشیدی، در این زایشگاه به عمل جراحی مشغول بود و از آن زمان تا سال ۱۳۸۱ در مطب خود به معاینه و معالجهی زنان میپرداخت. او که به دلیل عمل قلب، ضعیف و همچنین به آلزایمر خفیفی نیز دچار شده بود، خود را بازنشسته کرد و به استراحت پرداخت. او در ۲۶ آبانماه ۱۳۸۴ خورشیدی دارفانی را وداع گفت و در تهران به خاک سپرده شد.
دکتر نصرتالله فامیلی، هجده سال است که رفته است. نوزادانی که با دستهای او به زندگی سلام گفتهاند حالا زنان و مردان کهنسال و میانهسالی هستند. این بیمارستان هر روزه شاهد بهیادماندنی ترین لحظهی زندگی هر انسان است. کسی نیست که از کنار این بیمارستان خاطرهانگیز، گذر کند و یادی از «دکتر فامیلی» و خدمات ماندگارش نکند؛ چراکه هر لحظه که نوزادی، در آن متولد میشود، نسیم پرشور زندگی در سرسرای آن، دوباره و دوباره وزیدن میگیرد.