۱۶ سال شرکای غم و شادی یک پروژه فرهنگی
پستی و بلندیهای احداث کتابخانهی مرکزی رشت در گفت و گو با مدیرکل نهاد کتابخانههای عمومی گیلان
در چند دههی اخیر، بنا به سیاستها و اولویتهای سلیقهای در گیلان، بسیاری از پروژههای عمرانی، سالها بیش از پیش بینیهای اولیه به مرحله نهایی میرسد. کتابخانهی مرکزی رشت، اولین و آخرین پروژه عمرانی در گیلان نیست، دهها پروژه در چند دهه اخیر، به همین مصیبت دچار شده اند. بخشی از این نارساییها، ناتوانی در تامین بودجه و بخشی دیگر تغییر اولویتها بنا به جابجایی مدیران اما اغلب اینها، به فقدان تدبیر و نبود راهکارهای مدیریتی برای پایان بخشیدن پروژه های عمرانی است.
کتابخانهی مرکزی رشت، در ۶ طبقه و مساحتی ۸ هزار مترمربع تاکنون ۸ استاندار، ۹ شهردار، ۸ مدیرکل کتابخانهها و چهار دوره از شوراهای شهر رشت را تجربه کرده است. پروژه ای که در بسیاری از کلان شهرهای ایران در کمتر از ۴ سال به پایان می رسید، اینک شانزدهمین سال خود را در پیچ و تابهای اداری و تصمیم گیری های کلان استانی طی میکند.
«پریسا کرمی» مدیرکل کتابخانه های گیلان، پس از تصویب این نهاد در ابتدای دهه ۸۰، هشتمین مدیرکل این دستگاه فرهنگی است که طی کمتر از ۲۲ ماه با حمایت و پشتیبانی محمدباقر نوبخت، معاون رییس جمهور، توانسته است این پروژه را از زیر گل و لای سنگها و ستونهای سرد و بیروح به پایان خود نزدیک سازد. او میگوید کمتر از ۴ ماه دیگر پروژه کتابخانه مرکزی رشت از زیر بایگانی پروژههای عمرانی استان به بالا کشیده میشود و از ۱۴۰۰ خورشیدی موتور محرکهی این استوانهی فرهنگی آغاز به کار خواهد کرد.
به همین بهانه گفت و گویی با این مدیر فرهنگی استان انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
* طرح تاسیس کتابخانه عمومی مربوط به چه سالی بود و از سوی چه کسی مطرح شد؟
پیش از آنکه در سال ۸۳ قانون نهاد شکل بگیرد، کتابخانههای عمومی در سراسر کشور به طور عمومی زیر نظر مستقیم وزارت فرهنگ و ارشاد بود و از سال ۸۳ به بعد به صورت مستقل شروع به فعالیت کرد که در راستای عملکرد خود توانست پروژهی کتابخانهی مرکزی رشت را در سال ۸۳ آغاز کند. البته پیش از این مطالعاتی توسط گروههای مختلف انجام شده بود.
* کدام نهاد متولی آن بود؟
بانی اصلی آن وزارت ارشاد بود. در آن ایام همزمان تصمیم گرفتند که در ۹ استان کتابخانهی مرکزی احداث کنند که کتابخانه مرکزی رشت یکی از آن ها بود. این پروژه قرار بود در مدت ۴ سال به افتتاح برسد اما متأسفانه در مدت دورهی ساخت مورد توجه دستاندرکاران قرار نگرفت و بودجهی اختصاصی خیلی ناچیز بود و حتی چند سال بودجه دریافت نکرد. این پروژه از آن پروژههایی بود که دور اول سفر ریاست جمهوری دولت تدبیر و امید جزو مصوبات سفر ایشان بود و تأکید خود رییس جمهور هم بود که موانع مالی آن برطرف شود. اما چون مصوبات سفر مربوط به پروژههای ملی است این پروژه از این امتیاز محروم شد. در دور دوم سفر رییس جمهور هم با رایزنیهایی که با استاندار وقت و سایر مسؤولان ذیربط انجام شد مصوباتی در نظر گرفتند و قرار بود بودجهای به آن تعلق بگیرد اما این بودجه متأسفانه تعلق نگرفت تا در بهمن ماه ۹۸ با رایزنی با رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی و استاندار فعلی آقای زارع موفق شدیم با حضور آقای دکتر نوبخت معاون رییس جمهور روند رو به پیشرفتی برای این پروژه ایجاد کنیم. ایشان قول دادند پروژه به بهره برداری برسد و نیازهای مالی آن مرتفع شود تا بعد از ۱۶ سال این هدیهی خوب فرهنگی را تقدیم مردم فرهنگ دوست رشت و گیلان کنیم.
* با توجه به نیازهای فعلی جامعه، چه ملاحظات فرهنگی و اجتماعی در آن پیش بینی شد؟
نیاز کتابخانهی مرکزی برای همهی استانها هست. کتابخانهای استاندارد که تمامی آیتمهای مورد نیاز محققان و پژوهشگران را داشته باشد و همه بتوانند در هر طیف سنی و تحصیلاتی که هستند بتوانند نیاز خود را رفع کنند. در این کتابخانهی مرکزی تالارهای گفتگو و سالنهای کنفرانس طراحی شده که مخاطبین ما به راحتی بتوانند در آن اجتماع و جلسات برگزار کنند و اندیشههای خود را در راستای ارتقای علمی به اشتراک بگذراند. از سوی دیگر، بخش ویژهی نگهداری نسخ خطی را داریم. خیلی از نسخ خطی که الان در گیلان هست فضای مناسبی برای نگهداری آن وجود ندارد. چنانچه سال گذشته فضایی در کتابخانهی اهل بیت آستانه اشرفیه آماده کردیم و به بهره برداری رساندیم و تمامی نسخ خطی که در دست مان بود را در آنجا به نمایش گذاشتیم. قطعا آثار بسیاری هست که در دست برخی هست و علاقمندند این را در دید عموم مردم بگذارند. کتابخانهی مرکزی میتواند این فضا را ایجاد کند. علت اینکه مدیریت کتابخانهی مرکزی هر استانی را به کتابخانههای عمومی میدهند این است که هر طیفی اعم از دانشجو، دانش آموز و پژوهشگر و… در آن فعالیت کنند. زیرا از کتابخانههای تخصصی فقط افرادی که آن موسسه به نام شان هست میتوانند استفاده کنند، دیگران اگر کار تحقیقاتی داشته باشند باید یک معرفی نامه داشته باشند. اما زمانی که به کتابخانهی عمومی میروید چنین محدودیتی وجود ندارد و به راحتی میتوانید از کتابخانه و نسخ موجود استفاده کنید.
* زمان کلنگ زنی پروژه کتابخانهی مرکزی رشت، شهردار و استاندار وقت چه کسانی بودند؟
احداث پروژه در سال ۸۳ آغاز شد. همچنین در دورهی دوم فعالیت اعضای شورا شهر بود. مجری پروژه صرفا اداره مسکن و شهرسازی تعیین شده بود. در سال اول خود استانداری و وزارت ارشاد استارت کار را زدند. بنابر تشخیصی که داشتند جامعهی کتابخوان در گیلان بسیار ارزشمندند و ما نمیتوانیم علاقمندی این عزیزان را نادیده بگیریم. نمونه اش برتری هست که هر سال وزرات ارشاد به کتابخوانان میدهد و ما همیشه در سطح کشور هم در بخش کتابخوانی و هم خرید و فروش کتاب جزو استانهای برتر هستیم. حتی برنامههای فرهنگی که ما تشکیل میدهیم خصوصا در ایام کرونا که در فضای مجازی شکل گرفت همان ۵ دقیقه اول ظرفیت اسکای روم ما پر میشود و همیشه اعضاء در خواست دارند فضای بیشتری ایجاد شود تا بتوانند از آن استفاده کنند. همچنین ما تفاهم نامههایی با دستگاهها و ان جی اوها منعقد کردیم. سعی کردیم فضای خوب فرهنگی را برای ارتقای دانش مخاطبین فراهم کنیم و اکنون مخاطبین ما از این فضا استفاده میکنند و با مباحث سواد رسانه ای، مسایل محیط زیستی، مباحث مدیریتی و… آشنا میشوند و توانستیم دانش خوبی را به مخاطبین خود ارایه دهیم.
* مکان نمایی/ جانمایی این کتابخانه با چه ارزیابی و منطقی انجام گرفت؟ پیمانکار این پروژه از سوی چه نهادی بود با چه سازوکاری انتخاب شد؟
مکان یابی را جایی در نظر گرفتند که در مرکز شهر باشد و مخاطبین به راحتی به آن دسترسی داشته باشند. طی مطالعاتی که انجام شد ابتدا این مکانها دو نقطه بود. نقطه اول مکان استانداری فعلی و دیگری همین که جنب پارک شهر است بود که طی توافق استاندار وقت با وزیر ارشاد، در جای فعلی پروژه اجرا شد.
طراحی و مطالعهی پروژه ابتدا توسط شرکت مشاورین آباد در سال ۸۰ بوده است و پس از آن بار اول مجری و پیمانکار آن شرکت آب تعیین شد. اما با برچیدن فضای ساختمان استانداری فسخ قرارداد کرد. دومین پیمانکار آن هم شرکت مهرساز تنکابن تعیین شد که دو قسمت کار را انجام دادند. یکی بحث آواربرداری ساختمان قبلی، دومین کار هم این که بستر سازه را انجام داده است.
اگر این فضای کتابخانه ساخته شود به ازای هر ۱۰۰ نفر باز هم درصد ارتقای آن یک متر و ۲۳ سانت میشود و از آن ۸ متر جهانی یا استاندارد فضای ملی خیلی فاصله داریم.
ضمنا پیگیری و برنامهها و پیمانکار پروژه از طرف وزارت ارشاد در همهی استان ها بود. الان در آن ۹ استان کتابخانههای مرکزی یا به بهره برداری رسیده و یا در حال انجام است. حتی در برخی استان ها میزان فضایی که پیش بینی شده فرق میکرد. مثلا در استان خراسان رضوی سرانهی فضای مطالعاتی بیش از ۲۱ هزارمتر مربع است، اما در استان ما ۸ هزارمتر مربع است. اکنون بزرگترین کتابخانهی مرکزی در حال احداث کشور، کتابخانهی عمومی استان مرکزی است که از نظر متراژ بیشتر از بقیه است.
* در چه دورههایی از نظر پیشرفت فیزیکی احداث این کتابخانه سرعت بیشتری داشت؟
سال گذشته و پس از کمک آقای نوبخت بوده است. سازهی اصلی که تا این ایام ساخته شده بود و نمیشد تغییر داد اما سعی کردیم سازه را به روز رسانی کنیم. از این رو ۵۷ آیتم در نظر گرفته شد، سالنهای مطالعات جمعی، وی آی پی، کنفرانس، کلاسهای آموزشی و آمفی تئاتر، تالار و بخش مرجع، نسخ خطی و آماده سازی کتب و سالنهای متقاوت و … جزو این آیتمها بود این پیشرفت از ۴۲ درصد به ۷۹ درصد در یکسال اخیر رسید.
این طرح برای ۱۶ سال پیش با بافت جمعیتی آن زمان طراحی شده بود. بالتبع با فضای کمی که در اختیار دارد نمیتواند نیاز اصلی مخاطبین را فراهم کند. با این حال ما سعی کردیم نیاز اصلی مخاطب را با توجه به فضای موجود فراهم کنیم.
*کدام دستگاه دولتی در تسریع این پروژه نقش دارد و نقش شهرداری تا چه میزان است؟
همانطور که گفتم با این که ما دستگاه بهره بردار پروژه هستیم، پیگیریهای زیادی در این زمینه انجام دادیم که باعث شد تغییر اساسی در پیشرفت آن حاصل شود.
* تصور میکنید دلیل اصلی تعویق در احداث این پروژه در سال های اخیر چه بوده است؟ فقط بودجه بود؟
این پروژه برای اجرا نیاز به اعتبارات لازم دارد. متأسفانه اعتباری هم که برایش پیش بینی شده بود یا بودجه آن را برای پروژههای دیگر استفاده میکردند یا مبالغ آن بسیار ناچیز بود به همین خاطر الان سعی شده است هر آن چیزی که نیاز مالی پروژه است در اختیار قرار گیرد و تا پایان ۹۹ به بهره برداری برسد.
* چنانچه این پروژه راهاندازی شود تا چهاندازه منطبق بر استانداردهای امروزی هست؟
ما سال ۹۷ نقشهی اولیه ساختمان کتابخانه را عوض کردیم و همهی استانداردهای امروزی کتابخانه در آن رعایت شده است. به مجری ابلاغ شده و مجری هم در حال انجام آن است. اکنون ۸ هزار و ۳۰۰ متر زیربنا دارد و ۶ طبقه است.
* اگر امروز بخواهند چنین طرحی مصوب کنند تاچه حد منطقی است و چه نوع ملاحظاتی از حیث زیربنا، موقعیت، تسهیلات، امکانات رفاهی ـ بیشتر مدنظر قرار میگیرد؟
این طرح برای ۱۶ سال پیش با بافت جمعیتی آن زمان طراحی شده بود. بالتبع با فضای کمی که در اختیار دارد نمیتواند نیاز اصلی مخاطبین را فراهم کند. با این حال ما سعی کردیم نیاز اصلی مخاطب را با توجه به فضای موجود فراهم کنیم. برای مثال در گیلان ما با مشکل کمبود سرانهی فضای مطالعاتی مواجه هستیم. یکی از مسایلی که نیازمند این است که مسؤولان به آن توجه کنند افزایش این سرانه است. در حال حاضر اگر بخواهیم شهرستان رشت را با توجه به بافت جمعیتی که دارد در نظر بگیریم در بخش کتابخانهها ما ۴۶ سانتیمتر فضا در ازای هر ۱۰۰ نفر مخاطب در شهر رشت قرار میدهیم. در صورتی که استاندار کشوری ۲ متر و ۷۰ سانت است و استاندارد جهانی ۸ متر مربع به ازای هر نفر است. اگر این فضای کتابخانه ساخته شود به ازای هر ۱۰۰ نفر باز هم درصد ارتقای آن یک متر و ۲۳ سانت میشود و از آن ۸ متر جهانی یا استاندارد فضای ملی خیلی فاصله داریم. چنانکه استان های مجاور ما مثل سمنان، قزوین، زنجان، مازندران، اردبیل فضاهای بسیار بزرگی را در اختیار مخاطبان خود قرار میدهند و اصلا قابل قیاس با فضاهایی که ما در اختیار داریم نیست.
چیزی که برای من دردآور است و ناراحتم میکند این است که کمبود سرانهی فضای کتابخانهای در استان باعث شده یک موسساتی ایجاد شود به عنوان قرائت خانه خصوصی که ماهیانه بین۷۰۰ تا ۱۶۰۰ تومان از افراد میگیرند که بروند از آن فضای مطالعاتی استفاده بکنند.
برای مثال فقط فضای یک کتابخانه در استان مازندران ۳۵۰۰ متر است ما کل فضایی که در اختیار مخاطبین خود در کل استان قرار میدهیم ۲۷ هزار متر است. آنها دو کتابخانهی بزرگ دارند. یکی ۳۵۰۰ متری یکی ۵۵۰۰ متری. در استان زنجان فقط یک کتابخانه شان ۱۲ هزار متر است. با توجه به میزان علاقمندی و حضور مخاطبان در گیلان خیلیها کتابخانه را قرائت خانه میبینند، اما ما گردش کتابی که در طول سال داریم بررسی که میکنیم بیش از ۸۹ درصد کتابهایی که مطالعه میشود غیردرسی است.
نهادهای مردمی و خصوصی میتوانند در تکمیل و تجهیز پروژه کمک شایستهای کنند. افرادی که مجموعههای خصوصی دارند در کتابخانههای شخصی شان میتوانند عناوین کتاب را در اختیار ما قرار دهند که منبع و مخزن غنی از مطالب آموزشی داشته باشیم.
مابقی درسی و مرجع است و این نشان میدهد مخاطب ما صرفا کتابخانه را به عنوان یک قرائت خانه نمیبیند. چیزی که برای ما دردآور است و ناراحتمان میکند این است این کمبود سرانهی فضای کتابخانهای استان باعث شده یک موسساتی ایجاد شود به عنوان قرائت خانه خصوصی که ماهیانه بین۷۰۰ تا ۱۶۰۰ از افراد میگیرند که بروند از آن فضای مطالعاتی استفاده بکنند. همهی خانوادهها این توان مالی را ندارند… ما در کتابخانههای خود خیلی از خدمات رایگان در اختیارشان قرار میدهیم. اینترنت رایگان، فضای مطالعاتی، پاتوقها مطالعاتی و کلاهای آموزشی هست و برنامههای فرهنگی شان مثل فرهنگسرا بسیار زیاد است. ما همهی این فعالیتها را با یک مبلغ ناچیز تامین میکنیم و این امتیاز را به عضو دادیم کسی که عضو کتابخانهی خشکبیجار است میتواند از خدمات کتابخانهی خاتم استفاده کند. حتی وقتی شما زمانی که کارت عضویت میگیرید و عضو سراسری میشوید میتوانید از خدمات تمامی کتابخانههای عمومی کشور بهره مند بشوید.
* جز پیگیریهای خودتان، برای تکمیل این پروژه چه بودجههایی یا نهادهایی در شتاب بخشیدن آن مؤثر بودند؟
چون این پروژه دولتی است سازمان برنامه و بودجه میتواند کمک کند. اما نهادهای مردمی و خصوصی میتوانند در تکمیل و تجهیز پروژه کمک شایستهای کنند. افرادی که مجموعههای خصوصی دارند در کتابخانههای شخصی شان میتوانند عناوین کتاب را در اختیار ما قرار دهند که منبع و مخزن غنی از مطالب آموزشی داشته باشیم. در خیلی از استانها با حمایتهایی که مقامات ملی و محلی انجام دادند توانستند کتابخانههای خوبی داشته باشند. برای مثال در کتابخانهی مرکزی تبریز اگر مشاهده کنیم، بسیاری از کتب موجود کتاب هایی است که مقامات ملی و محلی و یا مجموعه داران اهدا کردند. امیدوارم در استان ما هم زمانی که این پروژه را افتتاح میکنیم اقبال عمومی از جانب همه چه مسؤولین و چه مردم و مجموعه داران انجام شود تا بتوانیم مخزن غنی و معتبر و قوی داشته باشیم.