فرهنگ کار گیلانیها ضعیف شده اما من مقاومت میکنم
روایت موفقیت فاطمه دریساوی و محمد نیکوکار ازگاومیشداری؛
«فاطمه دریساوی» تسهیلگر اشتغال و مدیرعامل شرکت تعاونی گاومیشداران گیلان است. او مسیر موفقیت خود را از پرورش گاومیش تا تولید شیر و فرآوردههای لبنی مانند پنیر و کره، از سال ۱۳۸۰ آغاز کرده است. تعاونیای که امروز ۴۵۰ گاومیشداری را تحت پوشش دارد و الگویی از همکاری خانوادگی و خلاقیت در صنعت دامداری به شمار میرود.
تمرکز این کسب و کار بر پرورش گاومیشهای اصلاح نژاد،تولید شیر گاومیش و فرآوردههای لبنی سنتی که علاوه بر تبدیل شدن به بانک ژن کشور، تأمین نیاز بازار منطقهای، به الگویی موفق از کارآفرینی خانوادگی نیز تبدیل شده است.
در این گفتوگو، نگاهی خواهیم داشت به چالشها، دستاوردها و نقش او در رشد و توسعه گاومیشداری.
چه عواملی شما را به سمت پرورش گاومیش و ایجاد شرکت تعاونی گاومیشداران هدایت کردند؟
من اصالتاً اهل آبادان و خوزستان هستم، اما پس از ازدواج به گیلان نقل مکان کردم و در کنار همسرم فعالیت در حوزه گاومیشداری را آغاز کردیم. همسرم علاقهمند به این حرفه و زندگی در روستا بود، و من نیز از کودکی با الهام از سریال “رویای شیرین دریا” به سبک زندگی در شمال علاقهمند شدم.
گلهی ما در حال حاضر به مرحلهای رسیده است که تبدیل به بانک ژن کشور شده است .این تلاشها به ایران امکان تولید جنین گاومیش را برای اولین بار پس از انقلاب داده است، موفقیتی که پیشتر در انحصار ایتالیا بود
گاومیش و گاومیشداری در استان گیلان با انواع دیگر در استانهای دیگر یا خوزستان چقدر متفاوت است؟
برخلاف تصور، گاومیشهای ما بومی گیلان هستند. گاومیشداری در گیلان سابقهای طولانی دارد و بهویژه در شرق گیلان بسیار رواج داشته است، اگرچه به دلیل تغییر کاربری مراتع و ویلاسازی در سالهای اخیر کاهش یافته است.
اما شرایط پرورش گاومیش در گیلان با خوزستان تفاوتهای اساسی دارد. گاومیشهای گیلان در مقایسه خوزستان جثه کوچکتری دارند و میزان شیردهی آنها کمتر است.
در خوزستان، گاومیشها اغلب در نزدیکی رودخانههایی چون اروند و کارون و تالاب هورالعظیم نگهداری میشوند و بیشتر اوقات در آب دیده میشوند و در گیلان نیز این دامها در مراتع چرا میکنند. تفاوت اقلیمی و تغذیهای، این دو گونه را به لحاظ جثه، شیردهی و مقاومت بدنی متمایز کرده است. در گیلان در فصل پاییز در هنگام تردد در جادهها از شهر به روستا گاومیشها را میبینیم.
وضعیت فعلی گاومیشداری در گیلان چگونه است؟
تعاونی گاومیشداران استان که من مدیرعامل آن هستم، ۴۵۰ عضو دارد در حال حاضر بیشتر اعضای تعاونی از شهرستانهای صومعهسرا و رضوانشهر هستند. بیشترین تمرکز پرورش گاومیش در شهرستان صومعهسرا است و همینطور روستاهای کیشستان، نرگستان، باقرخاله و گاز بیشه و… که دارای قرقهای بزرگی برای نگهداری گاومیشها هستند؛ این شرایط شباهت زیادی به شیوه پرورش در خوزستان دارد.
در روستاهای کوچکتر که فاصله کمی با شهر دارند، مانند روستای هفت دغنان که تنها ۷ کیلومتر از شهر فاصله دارد، و شما گاومیشها را در کنار جادهها و مزارع برنج نیز میبینید. البته در دامداری ما گاومیشها متمرکز و در محیط مشخص مدیریت و نگهداری میشوند، بدون نیاز به چرای آزاد در مزارع یا کنار جادهها.
متاسفانه در گیلان، فرهنگ کار ضعیف شده و بسیاری از افراد به دنبال شغلهایی در فضای مجازی، بلاگری و کاشت ناخن و… هستند که به نظر راحتتر و شسته رفته میآید. در حالی که یک بلاگر که در خانه نشسته و مثلاً ۳ میلیون تومان برای یک تبلیغ در پیج خود میگیرد
چطور توانستید با روشهای علمی و اصلاح نژاد گاومیشها، سطح کیفیت و بهرهوری دامداری را بهبود ببخشید؟
این گاومیشها در طول ۲۵ سال فعالیت اصلاح نژاد، به گاومیشهای دورگه ایرانی-ایتالیایی با خلوص ژنتیکی نسل F4 تبدیل شدهاند. درحال حاضر ۵۰ رأس گاومیش در این دامداری نگهداری میشود که همگی ماده بوده و نرها برای فروش جدا میشوند.
هر گاومیش دارای شناسنامهای بینالمللی است که شامل اطلاعاتی نظیر شجرهنامه بر اساس نام پدر، مادر و مادربزرگ است. پلاکی بر گوش هر گاومیش نصب شده که شماره آن نشاندهنده تعاونی و مشخصات کامل آن است.
درمقایسه با گاوهایی مانند هولشتاین، دوره شیردهی گاومیشها کوتاهتر است و میزان شیر تولیدی آنها نیز کمتر است.
زایمان گاومیش معمولاً فصلی است. میانگین تولید شیر گاومیش بومی گیلان، روزانه بهطور متوسط ۶ تا ۷ کیلوگرم است و تولید آن وابسته به حضور گوساله است و اجازه دوشیدن شیر با دستگاه را نیز نمیدهد.
فرآیند اصلاح نژاد توانسته است عملکرد گاومیشها را بهبود بخشد و نتایج قابل توجهی به همراه داشته باشد. گاومیشهای اصلاحشده دوره شیردهی طولانیتری دارند که به ۲۷۰ روز میرسد، و نیز میانگین تولید شیر آنها به ۱۲ کیلوگرم در روز افزایش یافته است. این گاومیشها همچنین نیازی به حضور گوساله برای شیردهی ندارند، سازگاری و مقاومت بیشتری با شرایط محیطی دارند، و رفتار آرامتری از خود نشان میدهند که پرورش آنها را در مقیاس صنعتی آسانتر کرده است.
من و همسرم عضو فدراسیون جهانی گاومیش نیز هستیم و در کنگرههای سالانه این حوزه شرکت میکنیم و همچنین اکنون همسرم مجری پروژه اصلاح نژاد گاومیش استان است و گلههایی را تحت پوشش دارد
فرآیند تلقیح در دامها چگونه انجام میشود و چگونه بر خلوص ژنتیکی تاثیر میگذارد؟
باروری گاومیشها نیازمند دقت زمانی بالاست؛ زمان انجام یا استفاده از اسپرمهای غیرمؤثر میتواند منجر به ضرر دامدار شود. سال اولی که ما این فرآیند را شروع کردیم ۴۶ مورد باروری برگشتی داشتیم. به همین دلیل، همسرم تصمیم گرفت که دوره اصلاح نژاد را ابتدا در مرکز اصلاح نژاد البرز و در ایتالیا با هزینه شخصی خودمان طی کنند.
من و همسرم عضو فدراسیون جهانی گاومیش نیز هستیم و در کنگرههای سالانه این حوزه شرکت میکنیم و همچنین اکنون همسرم مجری پروژه اصلاح نژاد گاومیش استان است و گلههایی را تحت پوشش دارد.
عملیات باروری گاومیشهای ما به روش لقاح مصنوعی و با استفاده از اسپرمهای ایتالیایی انجام میشود که توسط همسرم مدیریت میشود. گوسالههای نر یکروزه برای اسپرمگیری و باروری به دامداران متقاضی فروخته میشوند. از زمان آغاز اصلاح نژاد، با ایجاد نسل F1 (50% خلوص ژنتیکی)، اکنون به نسل F4 با خلوص حدود ۹۰% رسیدهایم. این فرآیند باعث شد ما به مرحلهای برسیم که بتوانیم خودمان اصلاح نژاد انجام بدهیم. با این حال، خلوص ژنتیکی کامل توصیه نمیشود، چرا که حفظ ۱۰% ژنتیک بومی برای سازگاری با اقلیم و کاهش خطر بیماریها ضروری است.
گلهی ما در حال حاضر به مرحلهای رسیده است که تبدیل به بانک ژن کشور شده است. پژوهشگاه ابن سینا که زیر نظر شهید بهشتی است و در بیوفارم البرز قرار دارد، آزمایشها و تست IBR روی گاومیشها انجام میدهند و اگر مشکلی وجود نداشته باشد از مادهها تخمک و از نرها اسپرم میگیرند. این تلاشها به ایران امکان تولید جنین گاومیش را برای اولین بار پس از انقلاب داده است، موفقیتی که پیشتر در انحصار ایتالیا بود.
برخلاف بسیاری از زوجها که به فکر خرید خانه و ماشین بودند، اولین چیزی که ساختیم یک دامداری بود که با دو میلیون تومان شروع کردیم
در ابتدای مسیر، بزرگترین چالشهایی که با آنها روبرو شدید چه بودند؟ چقدر حمایتهای دولتی از کارآفرینان در کار شما موثر بوده است؟
زمانی که با همسرم ازدواج کردیم، سن کمی داشتیم و برخلاف بسیاری از زوجها که به فکر خرید خانه و ماشین بودند، اولین چیزی که ساختیم یک دامداری بود که با دو میلیون تومان شروع کردیم. پس از بازسازی یک انبار نوغان که متعلق به پدرشوهرم بود، حدود شش سال در آنجا زندگی کردیم. پدرشوهرم سه راس گاومیش به ما داد که شروع به پرورش آنها کردیم و تعدادشان تا سال ۹۲ افزایش یافت. از آن زمان، روند اصلاح نژاد را آغاز کردیم.
در ابتدا هیچ حمایت یا وام خاصی وجود نداشت، تا اینکه چند سال بعد تسهیلات کارآفرینی معرفی شد. این تسهیلات خوب بودند، اما به دلیل مشکلات ارزی و تحریمها، دریافت آنها باید در زمان خودش انجام میشد. به عنوان مثال، وام سال ۱۴۰۰ را در بهار ۱۴۰۲ دریافت کردم و در این ۲ سال تاخیر، چالشی که ایجاد شد این بود که قیمتها برای خرید دستگاههای فرآوری کره و پنیر نیز افرایش یافت.
از چالشهای مسیر کاریتان بگویید؟
یکی از چالشهای اساسی ما در حوزه گاومیشداری، تأمین خوراک دام و نهادههای دامی است که با محدودیتهایی مانند تحریم و عدم امکان واردات اسپرم نیز تشدید شده است. از دیگر مشکلات، قیمتگذاری شیر گاومیش است. برخلاف شیر گاو که با نرخ دستوری دولت تنظیم میشود، قیمت شیر گاومیش تحت کنترل هیچ مرجعی نیست و در استانهای مختلف بین ۴۰ تا ۹۰ هزار تومان فروخته میشود. این موضوع باعث عدم ثبات قیمت شده و کارخانههای لبنیاتی نیز تمایلی به خرید مستقیم شیر گاومیش ندارند. تنها کارخانههایی مانند پگاه یا کاله بخشی از نیاز خود را به قیمت توافقی با دامدار تأمین میکنند.
در گیلان قیمت شیر گاومیش توسط هیئتمدیره تعاونی گاومیشداران تعیین میشود. این شیر به صورت توافقی از درب منزل دامداران جمعآوری میشود. با این حال، چالش اصلی این است که قیمت شیر به دلیل افزایش هزینههای خوراک دام و سبوس، صرفه اقتصادی ندارد. در حالی که در سطح جهانی قیمت شیر گاومیش حدود ۳ برابر شیر گاو است، در ایران این شیر به قیمت واقعی خود نمیرسد. به طور معمول، قیمت آن باید بیش از ۱۰۰ هزار تومان باشد.
ما در این راستا کارگاه لبنیات برند “بوفل” (BUFFEL) را راهاندازی کردهایم که محصولات آن به متقاضیان سایر استانها نیز ارسال میشود. خامفروشی محصولات، به زیان تولیدکننده است. فرآوری و ارزشافزایی محصولات لبنی کمک بیشتری به سود و اقتصاد کار میکند. بسیاری از لبنیاتیها از جمله آقای احمدی، آقای ضمیری، آقای متقی و آقای امدادی و دیگران که از ما شیر خریداری میکنند، خودشان فرآوری شیر را انجام میدهند.
من تقریباً ۲۵ سال است که در گیلان زندگی میکنم و باید بگویم از نظر فرهنگی، شباهتهای زیادی بین شمال و جنوب ایران وجود دارد. در جنوب مانند گیلان نیز مردان و زنان در کنار و دوشادوش هم کار میکنند
آیا از منابع طبیعی و ضایعات کشاورزی برای خوراک دام در جهت کمک و حفظ محیط زیست استفاده میکنید؟
در کنار پرورش گاومیش به سبک ایتالیایی، ما مزرعهای برای کش علوفه نیز داریم که در آن شبدر و در بهار و تابستان سورگوم کاشته میشود. همچنین یک کارگاه لبنیات داریم که محصولات را بهصورت مستقیم تولید و عرضه میکنیم.
یکی از مزایای گاومیش نسبت به گاو، توانایی بالای آن در جذب فیبر است، که امکان استفاده از پسماندهای کشاورزی را فراهم میکند. بر اساس آمار جهاد کشاورزی، حدود ۳۵ درصد از محصولات کشاورزی قبل از رسیدن به دست مصرف کننده، به دلیل شیوههای سنتی حمل و نقل و بستهبندی، دچار ضایعات میشوند. این پسماند یا ضایعات، مانند گلکلم یا کاهو و… با فرآوری مناسب، مانند سیلو کردن و غنیسازی با اوره، میتوانند به خوراک دام تبدیل شوند.
مزایا یا تفاوتهای گوشت و شیر گاومیش در مقایسه با گاو چقدر است؟
گاومیش به لحاظ ظاهری شبیه گاو ولی خصوصیات میش را دارد. گوشت گاومیش طبع گرم دارد و بسیار لذیذ و خوشخوراکتر است. شیر گاومیش برخلاف شیر گاو، از نظر سردی متفاوت است و چربی و پروتئین بیشتری دارد. البته در گیلان خصوصا در فصول سرد ماست و دوغ کمتر رایج است. و نکته جالب اینکه میزان چربی بد شیر گاومیش (HDL) پایین و میزان چربی خوب آن (LDL) بالا است. این ویژگیهای شیر گاومیش آن را برای سالمندان و کودکان بسیار مفید میکند. از شیر گاومیش میتوان محصولات متنوعی مانند انواع پنیرهای خاص (پارمزان، موزارلا و …) ، کره، ماست و دوغ تولید کرد.
آیا کار شما تاثیری روی فرصتهای اشتغالزایی یا توقف مهاجرت جوانان روستایی به شهرها و تمایل آنان به دامداری گذاشته است؟
یکی از اعضای تعاونی گاومیشداران که اصالتاً اصفهانی هستند، پس از بازدید از دامداری ما و علاقهمندی به این شغل، شروع به خرید گاومیش از ما کردند و اکنون خودشان مشغول به این کار هستند. همچنین، علیرغم مشکلاتی که مهاجران به گیلان با دامداری، مانند شکایت از بوی آن و سر و صدا داشتند، علاقه به این حرفه افزایش یافته است.
در ابتدا، فروش شیر گاومیش در این روستا به عنوان یک شغل شناخته نمیشد و به آن به چشم اقتصاد نگاه نمیکردند. اما با آغاز فرآیند اصلاح نژاد، این روند سادهتر شد و اکنون حتی برخی از فرزندان مهاجر به روستا برگشتهاند تا دامداری راهاندازی کنند.
به همین ترتیب، اهالی روستا نیز به گاومیشداری علاقهمند شدهاند. در حال حاضر، من دامداری را میشناسم که تنها از فروش شیر گاومیش ماهانه ۶۰ میلیون تومان درآمد دارد.
آیا میتوانید مثالهایی از تاثیرات مستقیم شرکت شما بر بهبود وضعیت اقتصادی روستاییان و بانوان بیان کنید؟
من تسهیلگر جهاد کشاورزی و مربی ارشد آموزش کسب وکار و کارآفرینی هستم و دورهها را تحت نظارت جهاد کشاورزی گذراندهام. آموزشهای مختلفی از طریق جهاد و ایجاد صندوقهای اعتباری در روستاها برای بانوان طراحی شد که به علایق و نیازهای افراد پاسخ بدهد.
من نیز در این دورهها برای بانوان روستا تدریس میکنم. خوشبختانه مسیر شغلی من بسیار جذاب بوده است. در روزهای معمولی نیز ما بازدیدکنندگان زیادی از سراسر کشور داریم که برای آشنایی با فارم ما میآیند و سوالاتی درباره نحوه کار و مسیر این شغل دارند و حتی برخی از آنها این حرفه را آغاز کردهاند.
اما در کنار همه این فعالیتها میبینید که من بدون پرسنل در کارگاه فعالیت میکنم و تمام کارها را خودم انجام میدهم. متاسفانه درگیلان، فرهنگ کار ضعیف شده و بسیاری از افراد به دنبال شغلهایی در فضای مجازی، بلاگری و کاشت ناخن و… هستند که به نظر راحتتر و شسته رفته میآید.
در حالی که یک بلاگر که در خانه نشسته و مثلاً ۳ میلیون تومان برای یک تبلیغ در پیج خود میگیرد، قطعاً داوطلب کار با حقوق حداقل و بیمه تأمین اجتماعی نمیشود. مثلا کسب و کاری را میشناسم که به دلیل فقدان و نبود نیروی داوطلب کار مجبور به استخدام اتباع افغانی شده است.
همه ما یک چکمه آهنین پایمان است و از کارهای دولتی تا کارهای داخلی کسب و کار بر عهده خودمان است. من خودم پرسنلی ندارم که همراه و همکار من باشند. توصیه و صحبت من برای کارآفرینان این است که مقاومت کنید، ما میتوانیم
چه چشماندازهایی برای گسترش گاومیشداری در ایران و گیلان میبینید؟
من چندان خوشبین نیستم مگر اینکه دولت فکری برای حقوق و دستمزدها بکند و از طرفی مردم نیز با افزایش حقوق، قدرت خرید بیشتری پیدا کنند تا ما هم بتوانیم حقوق بیشتری پرداخت کنیم.
اگر سایت یارش را دیده باشید نمونه یک کار خوبی است که حوزه هنری گیلان انجام میدهد و این است که نمونههای موفق کسب وکار گیلان را توضیح میدهد. یک جایی از آموزش و پرورش ما رفت به این سمت که همه ایدهالشان شغل پشت میزنشینی باشد.
سایت یارش قصد دارد با معرفی اردوهای پیشرفت، این مسیر را تغییر دهد. در این طرح، گروههایی از دانشآموزان مقطع راهنمایی میتوانند با مراجعه به کسبوکارهای مختلف، شغلها و مسیرهای شغلی را از نزدیک مشاهده و تجربه کنند.
شما متولد خوزستان هستید و اکنون در گیلان زندگی و فعالیت میکنید. این جابهجایی چه تاثیری بر زندگی شخصی و حرفهای شما داشته است؟ فرهنگ گیلان چگونه در کار و سبک زندگی شما تأثیرگذار بوده است؟
من تقریباً ۲۵ سال است که در گیلان زندگی میکنم و باید بگویم از نظر فرهنگی، شباهتهای زیادی بین شمال و جنوب ایران وجود دارد. در جنوب مانند گیلان نیز مردان و زنان در کنار و دوشادوش هم کار میکنند. شخصیت من بسیار سازگار است و زندگی در این فرهنگ و اقلیم برایم جذاب بوده است. تنها چیزی که اذیتم میکند، سرمای این منطقه است!
مسیر دانشگاهی مرتبط با این مسیر کاری بوده است؟
خیر، رشته اول من آموزش معلمان در شیراز بوده و بعد روانشناسی خواندم. اکنون نیز تسهیلگر جهاد کشاورزی و مربی ارشد آموزش کسب و کار و کارآفرینی هستم.
همکاری شما و همسرتان در مدیریت شرکت تعاونی گاومیشداران چگونه شکل گرفت و چه نقشی در موفقیتهای شما داشته است؟
من در زمینه گاومیشداری پیشرو علایق همسرم هستم و معتقدم که زوجها وقتی در کنار هم در یک کسب و کار فعالیت میکنند، موفقتر از زمانی هستند که هرکدام شغلی جداگانه داشته باشند. بهعنوان کسی که در زمینه آموزش کسب و کار تجربه دارم، میدانم که مفهوم “فمیلی مارکت” در تمام دنیا بسیار موثر است. کسب و کارهای خانوادگی معمولاً پایدارتر و ماندگارتر هستند.
به عنوان مثال، فمیلی مارکت “آش مرادی” در رشت نمونهای از یک کسب و کار خانوادگی موفق است که اکنون نسل سوم آن در حال ادامه آن است. متاسفانه، در ایران ما مشکل و ضعفهایی در زمینه کسب و کار شراکتی داریم، اما کسب و کارهای خانوادگی اغلب نتایج بهتری دارند.
در کسب و کار ما، همسرم مسئولیتهای دامداری را بر عهده دارد و گاهی در شیردوشی به او کمک میکنم. همچنین، دخترم در رضوانشهر مسئولیت کارهای لبنیاتی را برعهده دارد.
به عنوان یک کارآفرین، چه توصیهای برای زوجهایی دارید که میخواهند در کنار هم یک کسبوکار موفق راهاندازی کنند؟
یک معضل مشترک در همه کارآفرینان وجود دارد و آن جذب پرسنل و کارگر است. همه ما یک چکمه آهنین پایمان است و از کارهای دولتی تا کارهای داخلی کسب و کار بر عهده خودمان است. من خودم پرسنلی ندارم که همراه و همکار من باشند. توصیه و صحبت من برای کارآفرینان این است که مقاومت کنید، ما میتوانیم.