گنبد پیرمحله در روستای پیرمحله و در ده کیلومتری شهر رودسر و در جنوب شرقی آن واقع شده است و از جمله جاذبه های تاریخی منحصر به فرد و ارزشمند رودسر محسوب میشود ضمن اینکه به نقل از «منوچهر ستوده» ایران شناس معروف، اگر بخواهیم برای ابنیه ی تاریخی گیلان، عجایب هفت گانه ای در نظر بگیریم، بدون شک این گنبد زیبا در این لیست جای خواهد داشت.
در این نوشتار به معرفی این مکان قدیمی کم نظیر، راز آلود و کمتر شناخته شده که همچون گوهری گرانبها در پهنهی تاریخ گیلان جلوهگری میکند، خواهیم پرداخت.
گنبد پیرمحله – نمایی از ضلع شرقی – عکس از نگارنده
درباره ی معماری گنبد پیر محله
این بنای تاریخی دارای پلانی شش ضلعی است. بدین ترتیب که سه ضلع شمالی و شرقی و غربی آن مستقیم و ضلع جنوبی آن سه بر است. (عکسهای شماره ی یک – سمت راست)
مصالحی که در این سازه بکار رفته، آجرهای بسیار ظریف و زیبای سه سانتی به همراه گچ بوده و پی ِ بنا از آجر است و ملات آنها گچ و داخل بنا را با اندود گچ پوشاندهاند.
از سمت شمال دارای یک ایوان کوچک ورودی با دو اتاق کوچک در طرفین آن است.(عکسهای شماره ی یک – سمت چپ)
هر دو اتاقک به بیرون بنا راه دارند ضمن اینکه اتاقک سمت راستی نیز با هجده پله به پشت بام (بالای گنبد) میرسد.(عکسهای شماره ی دو – سمت راست)
عکسهای شماره ی یک. سمت راست پلان بنای گنبد پیر محله ی رودسر – ترسیم از نورالدین پورسیامک
سمت چپ نمایی از ایوان ورودی واقع در ضلع شمالی -عکس از نگارنده
یک گنبد خانه ی هشت ضلعی بسیار ساده نیز در پشت این ایوان قرار دارد که از طریق یک ورودی به آن متصل می شود. سطح داخلی گنبدخانه را با اندود گچ پوشانده اند و با زدن ترومپ های کوچک و زیبایی، هشت ضلع را به شانزده ضلع تبدیل کرده و گنبدی دو پوسته را بر روی آن بنا کرده اند. چهار نورگیر طاقی شکل کوچک هم بر بدنه ی گنبد به چشم میخورد که نور بیرون را به داخل هدایت میکند و این چنین نور داخل گنبدخانه را تامین میکند.
گنبدخانه از طریق دو طاق دروازه ای معروف به ایوان تنگ که در سمت شرقی و غربی بنا تعبیه شده به بیرون بنا راه دارد.
دیوارهای فضای داخلی گنبدخانه دارای طاق نماهای کور است و دقیقا در میان طاق نمای کور جنوبی، یک محراب تعبیه شده است.(عکسهای شماره ی دو – سمت چپ)
عکسهای شماره ی دو. سمت راست نمایی از پلکان منتهی به پشت بام بنا (بالای گنبد) – عکس از اسماعیل گلشن مژدهی. سمت چپ نمایی از گنبدخانه -عکس از هاله بالایی
و اما کف گنبدخانه دارای سکوی بلندیست که با هشت پله و یا به روایتی دیگر با شش پله به سردابی منتهی میشود که البته امروزه بخش زیادی از سرداب را با خاک و خاشاک و مواد اضافی دیگر پر کرده اند و دیگر چیز زیادی از آن دیده نمیشود و همچنین از تعداد پله ها نیز کاسته شده است.
احتمال اینکه این سردابه محل دفن بوده باشد به عنوان یک فرضیه مطرح شده اما هیچ گونه سند و مدرکی که تایید کنندهی این جریان باشد در دسترس نیست.(عکس شماره ی سه)
عکس شماره ی سه – نمایی از سکو و ورودی سردابه. عکس از نگارنده
در بالا از پلکانی واقع در اتاقک سمت راستی صحبت کردیم. از این پله ها که بالا میرویم با گنبد آجری زیبایی مواجه میشویم که عظمتش از آن بالا محسوس تر است ضمن اینکه از داخل نورگیر تعبیه شده بر روی گنبد خارجی، میتوان گنبد داخلی را نیز مشاهده کرد و این امر همانطور که قبلا هم اشاره شد، دلالت بر دو پوسته بودن یا دوپوش بودن این گنبد زیبا دارد.
عکسهای شماره ی چهار. سمت راست نمایی از گنبد بیرونی و سقف شیب دار بنا – عکس از نریمان خانی پور. سمت چپ نمایی از گنبد درونی – عکس از نگارنده
سقفی که دورتادور گنبد کشیده شده شیب دار است و در لبه های سقف به سمت پایین از تکنیک پتگین استفاده شده است، به این معنا که از لبه های سقف در هر رگ چینی، نصف آجر جلو آمده و یک حالت پیش آمدگی بوجود میآورد که این حالت را بصورت معکوس عقب نشسته و باعث میشود در پشت بام، سقف بنا بصورت پله پله دارای شیب تندی بشود تا آب باران بر روی آن باقی نماند و ایجاد خرابی و ترک نکند و این چنین از نفوذ آب باران به داخل بنا جلوگیری کرده و به راحتی آب از اطراف آن به خارج رانده میشود.
این نوع شیب بندی علاوه بر تسهیل در جاری شدن آب باران، در عین حال که هارمونی خاصی را در بنا ایجاد کرده باعث میشود تا آب از دیواره ها شُرّه نکرده و موجب از بین رفتن آجر و شستن ملات نشود.(عکسهای شماره پنج – سمت راست)
علاوه بر آن وجود سه ورودی در سه طرف گنبدخانه و همچنین وجود سکوی بلند و سرداب واقع در زیر آن باعث میشود تا وقتی هوا از ورودی ها به درونبنا وارد میشود، ایجاد کوران هوا کند و رطوبت ِ پی ِ بنا را از طریق سرداب و از طریق ورودی های گنبدخانه به بیرون بنا هدایت کند و در عین حال هوای محبوس در سرداب خودش شبیه به عنوان یک عایق رطوبتی عمل کرده و ضمن کاهش دمای یک الی سه درجه ی داخل سرداب به نسبت فضای بیرون، مانع نفوذ رطوبت از زیر زمین به داخل سازه میشود.
به نقل از «منوچهر ستوده» ایران شناس معروف، اگر بخواهیم برای ابنیه ی تاریخی گیلان، عجایب هفت گانه ای در نظر بگیریم، بدون شک گنبد زیبای پیر محله ی رودسر در این لیست جای خواهد داشت.
به این ترتیب وجود سه گزینه ی مذکور یعنی سقف شیب دار، تعدد ورودی ها و سرداب باعث شده تا این سازه ی تاریخی کهن برای سالها از رطوبت گیلان در امان بماند و این یعنی گنبد پیر محله از عناصر ِ معماری ِ اصیل و سنتی گیلان الگو گرفته و بر اساس شرایط اقلیمی گیلان طراحی و ساخته شده است.
و اما در نمای بیرونی بنا، طاق نماهای بزرگ و کوچک و طاق های دروازه ای تنگ (ایوان تنگ) تعبیه شده است. فرم طاق ها جناغی بوده و بر هر کدام از آنها، یک قاب مستطیل بزرگ محیط شده است ضمن اینکه ضلع شرقی و غربی بنا قرینه ی یکدیگرند یعنی هر کدام دارای دو طاق نمای بزرگ، یک طاق نمای کوچک و دو ورودی بصورت طاق دروازه ای تنگ هستند.
عکسهای شماره ی پنج. سمت راست نمایی از کاربرد تکنیک پتگین (پیش آمدگی آجرها در هر رگ چینی از پایین به بالا کاملا مشخص است) سمت چپ نمایی از قاب مستطیل محیط بر طاق جناغی و نمایی از ورودی های تنگ منتهی به گنبدخانه. عکسها از نگارنده
همچنین در میان تزئینات خارجی بنا سه قاب لوزی شکل کوچک، یکی در ضلع شرقی و دو نمونه در ضلع غربی موجود هستند و به نظر نگارنده فرم چیدمان آجرهای داخل هر لوزی و یا ترکیب چیدمان آجرهای دو لوزی بطور همزمان، طرح گردونه ی مهر را تداعی میکنند. درباره ی این موضوع پایین تر توضیح داده خوهد شد.(عکسهای شماره ی هفت)
درباره ی وجه تسمیه، قدمت و نوع کاربری گنبد پیر محله
از وجه تسمیه ی این بنا و همچنین روستای پیر محله اطلاعاتی در دست نیست. شاید مقبرهی مردی بزرگ یا خاندان سرشناسی باشد و یا شاید مقابر پیران و بزرگان آن محله. هیچ گونه کتیبه، گچبری، نقاشی، کاشیکاری و حتی سنگ قبری که نشانی از بانی، معمار و یا تاریخ بنا باشد در دسترس نیست .
از وجه تسمیه ی این بنا و همچنین روستای پیر محله اطلاعاتی در دست نیست. شاید مقبرهی مردی بزرگ یا خاندان سرشناسی باشد و یا شاید مقابر پیران و بزرگان آن محله. هیچ گونه کتیبه، گچبری، نقاشی، کاشیکاری و حتی سنگ قبری که نشانی از بانی، معمار و یا تاریخ بنا باشد در دسترس نیست.
از طرح گنبد و فرم بنا میتوان حدس زد که مربوط به دوران قبل صفویه باشد. وجود ویژگی هایی چون قوسهای جناغی تیز، چند ضلعی بودن بنا و چند ضلعی بودن گنبدخانه، استفاده از گچ، قاب مستطیل محیط بر طاق دروازهای معروف به ایوان تنگ ، سردابه که محل دفن بوده، نوع گنبد و غیره، دلالت بر ایلخانی بودن سبک معماری بنا دارند.
شایان ذکر است؛ ایلخانیان نوادگان چنگیز خان مغول بودند که از اواسط قرن هفتم (۶۵۴ هجری قمری) تا نزدیک به اواسط قرن هشتم (۷۳۶ هجری قمری) بر ایران حکومت میکردند و دورهی حکومت ایلخانیان همزمان بود با حکومت حاکمان فئودال محلی به نام ناصروندان در گیلان بیه پیش و این چنین میتوان احتمال داد که این بنا شاید در دوران ناصروندان ساخته شده باشد.
ضمن اینکه میدانیم بعد از ناصروندان نیز کیائیان از اواخر قرن هشتم (۷۶۹هجری قمری) بر نواحی بیه پیش مسلط شدند و اگرچه حکومت ایلخانیان مغول سی و سه سال قبل از روی کار آمدن کیائیان منقرض شده بود، اما احتمالا سبک معماری ایلخانی تا سالها بعد از آنان نیز رواج داشته است لذا برخی از پژوهشگران قدمت بنا را به دوران ماقبل صفویه یعنی کیائیان نسبت میدهند.
به هر روی با توجه به اینکه وجود ویژگیهای معماری دوران ایلخانی در آن مشهود است، لذا شاید بتوان قدمت این سازه ی راز آلود را حداقل هفتصد سال در نظر گرفت.
و اما وجود سردابه و محراب در داخل بنا باعث شده که لااقل بتوان نوع کاربری این مکان را به عنوان مقبره و عبادتگاه در نظر گرفت و بر همین اساس علاوه بر گنبد پیر محله، آن را بقعه ی پیر محله نیز مینامند. ضمن اینکه منوچهر ستوده معتقد است؛ که دو اتاق کوچک موجود در بقعه، مخصوص حافظین قرآن بنا شده تا به خواندن کلام الله مجید مشغول باشند.
«خلیل سلیمی» پژوهشگر رودسری و نویسنده ی کتاب تاریخ فرهنگ و تمدن شرق گیلان، با توجه به شباهتهای معماری گنبد پیرمحلهی رودسر با مقبره ی میر بزرگ در آمل فرضیهی جالبی را مطرح کرده است و معتقد است؛ گنبد پیر محله احتمالا باید مقبره ی یکی از مرعشی های مازندرانی باشد که ساکن رودسر یا تمیجان بوده اند.
شایان ذکر است: مقبرهی میر بزرگ در آمل، آرامگاه میر قوامالدین مرعشی موسس حکومت مرعشیان مازندران است که در قرن هشتم هجری قمری بنا شده و با توجه به اینکه شروع حکومت مرعشیان (۷۶۰ هجری قمری) فاصله ی زمانی چندانی با انقراض ایلخانیان مغول (۷۳۶ هجری قمری) نداشته لذا می توان ادعا کرد؛ که سبک معماری ایلخانیان در دوران مرعشیان نیز رواج داشته است و در نتیجه بنای مقبره ی میر بزرگ نیز بر طبق همین سبک معماری طراحی شده است.
پس وجود المان هایی چون قوسهای جناغی تیز، چند ضلعی بودن بنا و چند ضلعی بودن گنبدخانه، قاب مستطیل محیط بر طاق دروازهای معروف به ایوان تنگ و حتی نوع گنبد در بنای میر بزرگ دقیقا نشانگر وجود وجه اشتراکات عناصر معماری آن با گنبد پیر محله است (عکس شماره ی شش) و از طرفی می دانیم که جمعی از خاندان مرعشی ها از جمله ظهیر الدین مرعشی تاریخ نگار معروف و نویسندهی کتاب تاریخ گیلان و دیلمستان، به سبب ارتباط نزدیکی که با کیائیان داشته اند، در رودسر و تمیجان می زیسته اند.
لذا فرضیه ی فوق از نظر شباهتهای معماری ایلخانی و از نظر حضور مرعشیان در گیلان، فرضیه ای محکم و دقیق به نظر میرسد. اگرچه یک اشکال اساسی نیز بر آن وارد است و آن اینکه به نقل از ظهیرالدین مرعشی در کتاب تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، قبور تعدادی از سادات مرعشی در محدوده ی شهر تاریخی تمیجان و اکثرا در قبرستان ساره سران (همان روستای صحنه سران امروزی واقع شده در نزدیکی تمیجان) واقع شده اند و این در حالیست که گنبد پیر محله واقع در روستای پیر محله تا محدوده ی تاریخی شهر تمیجان فاصله ی زیادی دارد.
پس به باور نگارنده، بعید به نظر می رسد؛ که شهر تمیجان تا آن اندازه به سمت شرق و تا محدوده ی پیرمحله گسترش یافته باشد. لذا این موضوع تا حدی درستی فرضیه ی مذکور را زیر سوال میبرد اگرچه جناب سلیمی معتقد است؛ امکان گستردگی شهر تمیجان تا مناطق مذکور نیز وجود داشته است.
عکس شماره ی شش – مقبره ی میر بزرگ در آمل. عکس از فردریش زاره – (۱۸۹۵-۱۹۰۰ میلادی)
فرضیههای دیگری نیز در مورد قدمت و نوع کاربری گنبد پیرمحله مطرح شده است.
برای مثال:
الف) این مکان را آتشکده ای از دوران ساسانی دانسته اند که بعدها با ورود اسلام به منطقه، معماری آن تغییر شکل یافته و به فرم فعلی آن تبدیل شده است.
ب) گروهی ساخت آن را به دوران صفویه نسبت میدهند و اینجا را محل چله نشینی صوفیان و دراویش قلمداد میکنند.
ج) عده ای دیگر نیز باور دارند که پیرمحله یک عبادتگاه و یا معبد مهرپرستی بوده است.
در هر حال کلیه موارد مذکور به دلیل عدم وجود مدارک مستدل، یا چندان منطقی به نظر نمیرسند و یا کلا قابل اثبات نیستند.
برخی از پژوهشگران قدمت بنا را به دوران ماقبل صفویه یعنی کیائیان نسبت میدهند. به هر روی با توجه به اینکه وجود ویژگیهای معماری دوران ایلخانی در آن مشهود است، لذا شاید بتوان قدمت این سازه ی راز آلود را حداقل هفتصد سال در نظر گرفت.
همچنین نگارنده در متون بالا به احتمال وجود طرح گردونهی مهر در میان تزئینات خارجی لوزی شکل واقع بر اضلاع شرقی – غربی سازه ی پیر محله اشاره کردم و جالب است بدانید که اتفاقا در تزئینات خارجی مقبرهی میر بزرگ در آمل نیز نقش گردونهی مهر با هنر کاشی کاری بر روی دیوار بنا موجود است و جالبتر آنکه نقش مذکور در آنجا هم در محل اتصال دو لوزی ترسیم شده است.
عکسهای شماره ی هفت – تزئینات خارجی بنای پیرمحله ی رودسر که به شکل لوزی می باشند.. فرم چیدمان آجرهای داخل هر لوزی و یا ترکیب چیدمان آجرهای دو لوزی بطور همزمان، طرح گردونه ی مهر را تداعی می کنند.. عکسها از نگارنده
عکسهای شماره ی هشت – تزئینات خارجی مقبره ی میر بزرگ در آمل. نقش گردونه ی مهر با هنر کاشی کاری بر روی دیوار بنا موجود است و دقیقا در محل اتصال دو لوزی ترسیم شده است. عکسها از کتاب میترائیسم در شمال ایران
شایان ذکر است در میان ایرانیان و به همان نسبت در بین گیلانیان، تاثیر پذیری و الگو گرفتن از باورهای پیش از اسلام همچنان در بسیاری از زمینه های اعتقادی و فرهنگی و هنری در بعد از اسلام نیز وجود داشته است و لذا معماران نیز در دوران اسلامی از این قاعده مستثنی نبوده اند.
با توجه به پیشینهی اعتقادی گیلانیان که باور به تقدس عناصر طبیعت و مهرپرستی داشته اند در نتیجه منطقی به نظر میرسد که از نمادهایی چون گردونه ی مهر حتی بر بدنهی اماکن مذهبی چون بقعه ها نیز استفاده کنند که البته این امر خود دلالت بر این دارد که وجود نماد گردونهی مهر در هر سازه ی قدیمی لزوما نمیتواند تایید کنندهی کاربری آن بنا به عنوان معبد مهر باشد.
یک سری روایتهایی هم به نقل از اهالی بومی منطقه دربارهی گنبد پیر محله شنیده میشود؛ مثل وجود راههای مخفی زیر زمینی از سردابهی گنبد به نقاط دیگر، وجود گنجینهای ارزشمند که به سرقت رفته و غیره.
نیک میدانیم که چنین ادعاهایی که بارها دربارهی سایر ابنیه تاریخی گیلان از جمله قلعه های قدیمی نیز تکرار شده اولا بطور کامل توسط باستان شناسان و محققین رد شده است و ثانیا موارد مذکور اصولا بر گرفته از تخیلات و باورهای عامه هست که به مرور زمان به آن شاخ و بال داده شده و بصورت داستانهای خارق العاده و افسانه های محلی رواج پیدا کرده که اگرچه ارزش تاریخی و علمی ندارند اما در حوزه ی بررسی فرهنگ شفاهی منطقه اتفاقا دارای جذابیت و اهمیت بوده و چه بسا با جمع آوری این روایتها میتوان کتابهای داستانی ارزشمندی با محتوای باورها و افسانه های محلی تهیه کرد.
در میان ایرانیان و به همان نسبت در بین گیلانیان، تاثیر پذیری و الگو گرفتن از باورهای پیش از اسلام همچنان در بسیاری از زمینه های اعتقادی و فرهنگی و هنری در بعد از اسلام نیز وجود داشته است و لذا معماران نیز در دوران اسلامی از این قاعده مستثنی نبودهاند.
در مجموع آنچه اهمیت دارد این است که گنبد پیرمحله اگرچه سالهاست که متروک باقی مانده اما چون مورد توجه مردم قرار نگرفته و به عنوان امام زاده از آن استفاده نشده، لذا شاید همین مساله باعث شده است تا از مرمت و تعمیرات غیراصولی و بی اساس از طرف مردم جان سالم بدر ببرد و تا به امروز بافت سنتی خودش را حفظ کند.
این اثر در سال هزار و سیصد و پنجاه و شش خورشیدی با شماره ی ثبت هزار و پانصد و چهل و دو به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
گنبد پیرمحله ی رودسر – دهه ی پنجاه خورشیدی – عکس از آرشیو نگارنده
درباره ی وضعیت نامناسب گنبد پیر محله ی رودسر
گنبد تاریخی پیر محله با وجود اینکه در فهرست آثار ملی ایران قرار دارد اما متاسفانه کاملا متروک و گمنام باقی مانده است. این وضعیت برای یک بنای تاریخی با قدمت حداقل هفتصد سال که دارای ویژگی های معماری منحصر به فردی است، به هیچ وجه قابل قبول نیست. حال به چند نمونه از مواردی که باعث ایجاد این وضعیت نامناسب شده اند اشاره میکنیم.
۱. وجود یک مدرسه در حریم این بنای ثبت ملی شده، باعث شده که از سالهای دور تا به امروز، عملا خود ِگنبد هم جزئی از حیاط مدرسه محسوب شود و این چنین است که برای دیدار از گنبد شما باید از در ِمدرسه عبور کنید تا وارد محوطهی آن شوید. حال اگر مدرسه تعطیل باشد، شما یا باید از حصار بپرید و یا اینکه کلا از دیدن گنبد منصرف شوید و این یعنی عدم دسترسی راحت گردشگران برای ورود به این بنای تاریخی لذا باید برای جداکردن حریم گنبد از مدرسه چاره اندیشی شود.
عکسهای شماره ی نه – عکسها از نگارنده
۲. تا زمانی که مدرسه باز است قاعدتا امنیت برقرار است اما متاسفانه در ساعتها و یا ایامی که مدرسه تعطیل است،عدم حضور یک نگهبان کاملا محسوس است. چرا که در زمانهای تعطیلی مدرسه این مکان میتواند به پاتوق جوانان و یا حتی معتادان تبدیل شود و یا در پاره ای از مواقع هم به علت ریختن آشغال در فضای داخلی آن توسط افراد به مرور به یک آشغال دانی بزرگ بدل گردد و همچنین اگر اشخاصی قصد آسیب زدن به قسمتهای مختلف بنا را داشته باشند، عملا کسی نیست که جلوی این کار را بگیرد، اگرچه به همت اهالی محل و یا مدیر مدرسه هرچند وقت یکبار داخل بنا تمیز میشود و یا تا حدودی تلاش میشود که از بنا مراقبت شود اما با وضعیت موجود تنها حضور یک نگهبان است که میتواند هم امنیت دائمی گنبد پیر محله را تامین کند و هم سایر مشکلات موجود را برطرف و یا در صورت نیاز و ضرورت به مسئولین مربوطه گزارشهای لازم را ارائه نماید.
۳. اینطور عنوان شده که برای جلوگیری از ورود دانش آموزان مدرسه به داخل سرداب، سالهاست که آن را با خاک و خاشاک پر کرده اند، همانگونه که در بالا نیز اشاره شد، نقش سرداب به عنوان یکی از عاملهای ورود و خروج هوا و همچنین به عنوان یک عایق جلوگیری کننده از ورود رطوبت به داخل بنا بسیار تاثیرگذار است لذا پر شدن و یا مسدود شدن آن هرچند بصورت ناقص میتواند بر روی عملکرد خروج رطوبت تاثیر منفی گذاشته و به مرور امنیت بنا را با خطر جدی روبرو سازد پس ضروریست که در این خصوص تمهیدات لازم انجام شود.
۴. رشد گیاهان و به خصوص درختان انجیر بر روی سازه باعث از هم پاشیدگی آجرها و ملاط آنها میشود لذا باید هرچند وقت یکبار از روی بنا کنده شوند و همچنین باید مراقب سایر آسیب دیدگی های جزئی بود که بر اثر عوامل طبیعی یا غیرطبیعی بر بنا وارد میشود که باز همحضور یک نگهبان مسئول و وظیفه شناس جهت رسیدگی برای حل مشکلات این چنینی و همچنین گزارش به مسئولین مربوطه جهت آگاه سازی آنان ضروری به نظر میرسد.
۵. همانطور که گفته شد؛ معماران گنبد پیرمحله با توجه به اینکه آن را بر طبق معیارهای معماری گیلان ساخته اند، پس سالهاست که این سازه از نفوذ رطوبت در امان مانده و ضمنا هیچ گونه خرابی ناشی از نشست و موارد مشابه در ساختار بنا دیده نمیشود و تنها در طی سالیان دراز، قسمتی از پوش گنبد داخلی و تعدادی از ورودی های آن آسیب دیده بودند که در سالهای اخیر مورد مرمت قرار گرفتند و خوشبختانه در حال حاضر وضعیت آن مناسب به نظر میرسد اگرچه با کمی دقت به راحتی میتوان فهمید که بعضی از قسمتهای بنا به طرز ناشیانه ای مرمت شده و این امر سبب شده تا در آن قسمتها ضمن به هم خوردن تقارن عناصر معماری واقع در یک ضلع، زیبایی بصری بنا نسبت به طرح اولیه ی آن نیز از دست برود.
معماران گنبد پیرمحله با توجه به اینکه آن را بر طبق معیارهای معماری گیلان ساخته اند، پس سالهاست که این سازه از نفوذ رطوبت در امان مانده و ضمنا هیچ گونه خرابی ناشی از نشست و موارد مشابه در ساختار بنا دیده نمیشود.
البته در این خصوص نگارنده با بررسی عکسهای دورهی قبل از انقلاب این سازه، متوجه شدم که بخشی از این مرمتهای غیر اصولی درعکسهای آن دوران نیز به چشم میخورد و بدین ترتیب نمیشود دقیق مشخص کرد که در چه دوره ی زمانی این وضعیت رخ داده است.
عکسهای شماره ی ده – نمونه ای از مرمتهای غیر اصولی – در هر دو عکس طاق نماها کاملا پر شده اند. عکسها از نگارنده
- وجود ساختمان مدرسه در کنار این سازه نیز باعث شده تا جلوی آن گرفته شود و اگر بخواهیم از سمت جاده ی شرقی روستا به آن نزدیک شویم عملا تا پنجاه متری متوجه وجود این بنا نمیشویم و چه بسا گردشگرانی بوده اند که از نزدیک بنا رد شده اند ولی اصلا متوجهی آن نشده اند که البته میتوان با نصب تابلوهای راهنما بر سر جاده اصلی و همچنین داخل روستا به راحتی این مشکل را برطرف کرد.
۷. برای اینکه این بنا از حالت متروک خارج شود و بطور مداوم مشاهد حضور گردشگران باشد، بهتر است ضمن برطرف کردن مشکلاتی که در بالا ذکر شد، به تمهیداتی چون برقراری بازارچه های محلی دائمی یا موقتی با محوریت فروش محصولات سنتی و محلی اعم از صنایع دستی و خوراک و غیره در نزدیکی گنبد پیرمحله اندیشید تا گردشگران ضمن خرید از این بازارچه هم به اقتصاد جامعه ی بومی یاری برسانند و هم سری به گنبد بزنند و از آن دیداری داشته باشند مضاف بر اینکه میتوان با تعیین مبلغی مناسب جهت ورودی، در آمد ناشی از آن را صرف مرمت و سایر هزینه های مربوط به این سازهی تاریخی کرد.
به هر روی با شرایط فعلی هم از این نظر که استانداردهای لازم برای ورود گردشگر به گنبد پیرمحله فراهم نیست و هم اینکه تمایل و یا اراده ای از طرف مدیران میراث فرهنگی استان و شهرستان در خصوص احیای آن دیده نمی شود، لذا به این زودی ها نمی توان به رونق یافتن این بنای ارزشمند تاریخی امیدوار بود و پیر محله با تمام رازهای نهان و سر به مهرش همچنان در خلوت ساکت و غم آلودش باقی خواهد ماند تا شاید روزی برسد که قدرش را بدانند و دوباره آنچنان که شایسته است احیایش کنند.
منابع :
۱. اسناد سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران ، سال ۱۳۵۶ خورشیدی ۲. کتاب از آستارا تا استارآباد، جلد دوم ، دکتر منوچهر ستوده
۳. میترائیسم در شمال ایران – میثم نوائیان ۴. منابع شفاهی و تحقیقات میدانی ۵. آرشیو شخصی نگارنده
۶. مقاله ی گنبد پیرمحله از سایت گردشگری سفر در ایران (https://reiseniran.de/en/travel-iran-home)
۷.
Sarre, Friedrich. Denkmäler persischer Baukunst geschichtliche Untersuchung und Aufnahme muhammedanischer Backsteinbauten in Vorderasien .und Persien. Berlin: Wasmuth, 1901
نظرات بسته شده است.