خانه از پای بست ویران است
هفته گذشته اتفاقی برایم افتاد که مرا به یاد ایام نه چندان دور در این کشور انداخت. به یاد آن دورانی که هر وقت در ادارهای با بیمسئولیتی کارمندی مواجه میشدم و در معرض ظلمی قرار میگرفتم به حکم آیه شریفه:" لایحب الله الجهر من القول الا من ظلم" قدری صدایم را بلند میکردم تا از ترس مؤاخذه رئیس اداره، کارمند خاطی به نحو احسن به وظیفه کاریاش عمل کرده؛ مشکلم را برطرف کند و بارها با مسئولیتپذیری رؤسای ادارات، خاطرات زیبایی در ذهنم نقش بسته بود.
آن روز برای چندمین بار برای برقراری بیمه کارگران زحمتکش برنجکوبی به تامین اجتماعی…