روایت نقش و رنگ «برای همهى آنها که نیستند!»
آدمها پیچیده در مه به تماشای ناکجا ایستادهاند و ویرانی و تنهایی، روایت تلخی است که شولایِ روزگارِ دشواریها شدهاست. ابرها گاه آنچنان به زمین نزدیک میشوند که انگار آسمان و زمین درهم تنیدهاند و پنجرهها رو به جهانیگشوده میشوند که آرام وقرار از آن رخت بسته است؛ اما سبزناکی درختان هنوز در بطن خاکستری روزگار، نشان از کورسوی امید دارد.
این روزها آثار نقاشی «شیوا بابایی» در شهر ساحلی انزلی، زیر سقف چومگالری، چشمها را به مهمانی تماشا میخواند. نمایشگاهی که عنوان «برای همهى آنها که نیستند!» بر پیشانیاش نقش بسته است.…