در محله تاریخی ساغریسازان رشت، میان کوچهها و خیابانهای تاریخی که هر روز بیشتر نشانههای فرسایش و فراموشی را در خود جای میدهند، رویداد ورزشی کوچکی برگزار شد که شاید در نگاه اول تنها یک گردهمایی ساده به نظر میرسید.
اما این رویداد، با تمام سادگیاش، حامل پیامی بود که سالها در سایه پروژههای کلان و سرمایهمحور بازآفرینی شهری گم شده است. ایجاد تغییرات اجتماعی پایدار و معنادار از دل جوامع محلی، همسطح مردم و برخاسته از نیازهای واقعی آنها، نه حاصل تصمیمات دستوری و برنامههای از بالا به پایین.
از فضاهای خاکستری تا فضایی برای زیستن
در طی دهههای گذشته، محلههایی چون ساغریسازان که زمانی بافتی پویا و سرشار از همزیستی اجتماعی و اقتصادی داشتند، تحت تأثیر سیاستهای بازآفرینی شهری و قوانین مشوق ساختوسازهای بیضابطه، به تدریج هویت و امکانات زیستی خود را از دست دادهاند.
این سیاستها که عمدتاً با رویکردی کالبدی و متمرکز بر تخریب و نوسازی همراه بوده، بخشهایی از محله را به مجتمعهای بیهویت تبدیل کرده و ارتباط مردم با فضای زیستشان را تضعیف کرده است.
اما در همین محله، پروژهای کوچک با عنوان «ساغریسازان، شهر، زندگی» مسیری متفاوت را انتخاب کرد. این پروژه، بهجای تمرکز بر تغییرات بزرگ و ساختوسازهای چشمگیر، از نیازهای روزمره و روابط اجتماعی موجود در محله آغاز کرد و به فضاهای کوچک و خاکستری، که کمتر به آنها توجه میشود، معنا بخشید.
حیاتبخشی به جای بازآفرینی: نگاهی از پایین به بالا
برگزاری یک رویداد ورزشی در یکی از همین فضاهای خاکستری، نمادی از این رویکرد بود. در حالی که برنامههای کلان بازآفرینی شهری اغلب به تزریق سرمایههای عظیم و طرحهای پرهزینه وابستهاند، این رویداد بدون نیاز به بودجههای کلان و تنها با بهرهگیری از تواناییهای محلی و تعامل مستقیم با جامعه برگزار شد.
در طی دهههای گذشته، محلههایی چون ساغریسازان که زمانی بافتی پویا و سرشار از همزیستی اجتماعی و اقتصادی داشتند، تحت تأثیر سیاستهای بازآفرینی شهری و قوانین مشوق ساختوسازهای بیضابطه، به تدریج هویت و امکانات زیستی خود را از دست دادهاند.
فضایی که پیشتر استفاده چندانی نداشت، با مشارکت گروه «بسکتبال آکروباتیک عاج فیل» و ساکنان محله، به نقطهای برای شور و نشاط و بازاندیشی مفهوم فضاهای شهری تبدیل شد.
این تجربه نشان داد که برخلاف روایتهای غالب، زندگی در بافتهای تاریخی نهتنها به نسلهای مسن و گذشته تعلق ندارد، بلکه نسل جوان نیز در آن حضوری پررنگ دارد. این جوانان، با تمام چالشها و محدودیتهایی که تجربه میکنند، همچنان به محله و هویت آن تعلق خاطر دارند. فضایی که در این رویداد شکل گرفت، پلی بود میان نسلها؛ از نوجوانانی که برای اولین بار شور ورزش را تجربه میکردند تا مسنترهایی که خاطرات گذشته خود را زنده میکردند.
انتقادی به رویکردهای متداول بازآفرینی شهری
چندی پیش رویدادی رسمی و دولتی با نام طراحی چایخانه در راستای بازآفرینی فضای شهری رشت برگزار شد. نگاهی به برنامههای مشابه پیشین _ برای مثال، مسابقه طرح بازآفرینی رودخانه زرجوب نشان میدهد که این برنامهها عمدتاً به دنبال طراحی ایدههایی برای جذب سرمایههای خصوصی و بزرگ هستند.
چنین برنامههایی نهتنها به احیای فرهنگ چایخانهنشینی کمکی نمیکنند، بلکه همین آخرین بازماندههای آن را نیز از بین میبرند و به دست برنامهریزان و سرمایهگذاران میسپارند.
ساغریسازان، نمونهای از محلههایی است که بازآفرینی شهری در آن بیشتر به معنای فراموشی هویت تاریخی بوده تا احیای آن.
در همین رویداد، مدیران دولتی و رهبران بازآفرینی شهری از تنزل کیفیت زیست شهری در کشور سخن گفتند و پروژه پیادهراهسازی میدان شهرداری را ستودند. البته، پروژه میدان شهرداری ستودنی و از معدود پروژههای موفق کشوری است. اما اینکه مدیران حق مسلم زیست پیاده در شهر را زیر عنوان بازآفرینی مینویسند، دستکم نشاندهنده غفلت آنها از نیازهای واقعی مردم است.
در همین بستر، ساغریسازان نیز نمونهای از محلههایی است که بازآفرینی شهری در آن بیشتر به معنای فراموشی هویت تاریخی بوده تا احیای آن.
تخریب بافتهای مسکونی کنار رودخانه برای ایجاد گذر ماشینرو و طرح بلاتکلیف رودخانه زرجوب، که چند سالی است مایه نگرانی کسبوکارهای محلی کوچک شده، در کنار تغییرات ناشی از طرحهای تفصیلی و ساختوسازهای بیرویه، نهتنها بهبودی در کیفیت زیست ایجاد نکرده، بلکه ارتباط ساکنان با محلهشان را نیز تضعیف کرده است.
برخلاف این رویکردها، تجربه پروژه حیاتبخشی در ساغریسازان نشان داد که چگونه احترام به پیچیدگیهای تاریخی، اجتماعی، و فرهنگی یک محله میتواند راهی برای احیای واقعی باشد.
تغییری برای آینده
آنچه این رویداد و پروژههای مشابه به ما یادآوری میکنند این است که احیای شهری نیازی به شوکهای بزرگ ندارد. تغییرات واقعی از لایههای پنهان زندگی روزمره و فضاهای خاکستری آغاز میشود؛ از تعامل میان مردم، شناخت نیازهای واقعی، و ایجاد فرصتهایی برای مشارکت.
این رویداد، الگویی از حیاتبخشی شهری را ارائه میدهد که میتواند الهامبخش دیگر محلهها و جوامع باشد – رویکردی که بهجای تخریب و بازآفرینی، به احیاء و بازاندیشی دعوت میکند. در نهایت، ساغریسازان نشان داد که چگونه میتوان صدای یک جامعه را از دل سکوت فضاهای خاکستری شنید و در کوچکترین اقدامات، تأثیری بزرگ و پایدار به جا گذاشت.
طرح بازآفرینی رودخانه زرجوب نشان میدهد که این برنامهها عمدتاً به دنبال طراحی ایدههایی برای جذب سرمایههای خصوصی و بزرگ هستند که نه تنها به احیای فرهنگ چایخانهنشینی کمکی نمیکند، بلکه بازماندههای آن را نیز از بین میبرد و به دست برنامهریزان و سرمایهگذاران میسپارد.
پروژه میدان شهرداری ستودنی و از معدود پروژههای موفق کشوری است. اما اینکه مدیران حق مسلم زیست پیاده در شهر را زیر عنوان بازآفرینی تلقی کنند، دستکم نشاندهنده غفلت آنها از نیازهای واقعی مردم است.
پروژه کوچک «ساغریسازان، شهر و زندگی» طی این مدت مسیری متفاوت را انتخاب کرد و بهجای تمرکز بر تغییرات بزرگ و ساختوسازهای چشمگیر، از نیازهای روزمره و روابط اجتماعی موجود در محله آغاز کرد و به فضاهای کوچک و خاکستری، معنا بخشید.
«دفتر فنی معماری روشن»
نظرات بسته شده است.