«به دست خود درختی مینشانم / به پایش جوی آبی میکشانم »؛ حالا از آن روزها که صدای شعرخوانی دستهجمعیما در مدرسه میپیچید، سالها گذشته، اما واقعیت این است که لطف روایت نهفته در این شعر و شاخ و بال گستردن درختی که کمکمک قد میکشد و ریشه میدواند، از یادرفتنی نیست. راستی اگر روزی، روزگاری درخت یا درختانی در خاک نشاندهایم، حال و روزشان امروز چگونه است؟ تردیدی وجود ندارد که همهی ما با ضرورت درختکاری آشنا هستیم و شوق آدمیان در فراز و نشیب اسفند برای در خاک نشاندن نهالها را به چشم دیدهایم، ولی آن چه در این میان کمتر حواسمان را به خویش میخواند، عاقبت این درختکاریهاست. چرا که تا نهالی ترد و نازک، جان بگیرد و شاخ و بال بگستراند نیازمند مراقبت است و این مراقبت موضوعی است که در کنار اهمیت کاشت نهال، مورد توجه موسسهی محیط زیستی سبزکاران بالان قرار گرفته و در طرح بزرگ «بانی جنگل» لحاظ شده است.
گوهر یوسفزاده: موسسهی سبزکاران طی چند دهه تجربهی محیط زیستی و اجرای برنامههای متنوع نظیر نهالکاری و وجین علفهای هرز به این نتیجه رسید که نرخ تبدیل نهال به درخت در پروژههای درختکاری سراسر کشور بسیار پایین است.
آنها فقط نهال نمیکارند
«بانی جنگل» تنها در مسیر کاشت نهال حرکت نمیکند، بلکه آن چه در این پروژه مد نظر قرار میگیرد، مهیا ساختن شرایطی برای استقرار نهالها، شکل گرفتن زنجیرههای حیاتی گسسته در منطقه برای بازگشت تنوع زیستی به منطقه، پدید آمدن فرصتی برای احیای دوبارهی اکوسیستم جنگل و همچنین ایجاد اشتغال پایدار وابسته به جنگل و بهبود معیشت جامعهی محلی و جلب مشارکت ایشان برای حفاظت و نگهداری از جنگل است.
گوهر یوسفزاده: پروژهی بانی جنگل توسط موسسه سبزکاران بدون دریافت بودجهی دولتی و با مشارکت مردمی و مسوولیت اجتماعی شرکتی اجرا میشود و در واقع همهی هزینههای اجرایی این طرح از محل مالکیت معنوی نهال که در سایت پروژه تعریف شده، تامین میشود.
«گوهر یوسفزاده» مدیر پروژهی بانی جنگل در گفتو گو با مرور اظهار میدارد: موسسهی سبزکاران طی چند دهه تجربهی محیط زیستی و اجرای برنامههای متنوع نظیر نهالکاری و وجین علفهای هرز به این نتیجه رسید که نرخ تبدیل نهال به درخت در پروژههای درختکاری سراسر کشور بسیار پایین است، همچنین پروسهی حفاظت و احیای اکوسیستم صرفا به کاشت، بدون مشارکت جامعهی محلی تقلیل یافته و بطور کلی اهمیت و جایگاه مشارکت مردمی و جامعهی محلی بدرستی دیده نمیشود؛ از اینرو با بهرهمندی از همهی تجربههای بومی و خارجی با نگرشی متمایز به جنگلداری و توجه بیشتر به اهمیت جنگلداری مشارکتی، تغییر رویهای در مدل اجرای پروژههای حوزهی جنگل خویش بوجود آورد و پروژهی گستردهی «درختانی برای آینده» را تحت عنوان «بانی جنگل» با هدف بازسازی و احیای ۵ ناحیهی رویشی جنگلی در ایران ( ارسباران، ایرانی- تورانی، هیرکانی، زاگرسی، خلیجی- عمانی) و مدیریت پایدار جنگل طراحی کرد. لازم به ذکر است که اولین فاز این پروژه نزدیک به ۳ سال است که در جنگلهای باستانی هیرکانی در منطقهی گیلان، نزدیکِ روستای لیشک در دستِ اجراست. گفتنیست این فاز با وسعت حدود ۹۱ هکتار برای مدت ۵ سال در حال اجراست که شامل کاشت و حفاظت، کار با جامعهی محلی و احیای اکوسیستم است. موضوع دیگری که لازم است در اینجا از آن یاد کنم این است که این منطقه از سوی اداره کل منابع طبیعی استان گیلان طی تفاهمنامهای با شرایط خاص به امانت در اختیار موسسه سبزکاران قرار گرفته است.
مشارکت مردم
بیشک یکی از نخستین مواردی که در طراحی و اجرای پروژههای کوچک و بزرگ نگاهها را به خویش میخواند، اوضاع و احوال هزینهها و تامین منابع مادی مورد نیاز است.
یوسفزاده با بیان این که برای تامین منابع مالی و جلب مشارکتهای مردمی در سراسر کشور سایت «بانی جنگل» به آدرس اینترنتی https://iranforests.com/ راهاندازی شده است، میگوید: پروژهی بانی جنگل توسط موسسهی سبزکاران بدون دریافت بودجهی دولتی و با مشارکت مردمی و مسوولیت اجتماعی شرکتی اجرا میشود و در واقع همهی هزینههای اجرایی این طرح از محل مالکیت معنوی نهال که در سایت پروژه تعریف شده، تامین میشود.
ستارگان امید در بانی جنگل
«بانی جنگل» در سال ۱۴۰۰ به عنوان پروژهی نمونهی حفاظت مشارکتی از سوی ادارهی کل جهاد کشاورزی انتخاب و در سال ۱۴۰۱ نیز به عنوان پروژهی نمونه از سوی سازمان منابع طبیعی کشور معرفی شد. «بانی جنگل»، با وجود تمامی چالشهای چند سالهی اخیر و دلنگرانیها و عدم اعتماد عمومی جامعه نسبت به پروژههای نهالکاری، با استقبال بسیار خوب هموطنان در سراسر کشور مواجه شده و ما امیدواریم که بتوانیم همچنان امین یاری و همراهی مردم باشیم.
یوسفزاده همچنین یادآور میشود: با وجود سختیهای فراوان و بدقولیهای ادارهی کل منابع طبیعی گیلان توانستیم متعهدانه گونههای منتخب را تولید کنیم و حتی از هموطنانی که تولید کرده بودند، بعنوان مشارکت بصورت رایگان دریافت کنیم. همچنین ما در این پروژه توانستیم برای اولین بار نهال راش هیرکانی را در یک عرصهی کشاورزی و نه جنگل، از بذر بوجود آوریم که مایهی امیدواریست که بتوانیم روش مناسب تولید این گونه را به جامعهی علمی کشور ارایه دهیم. این مساله از آن جایی مهم است که تولید این گونه به تنهایی ممکن نیست و در یک بستر فراهم گونههای ممرز و بلوط چند ساله و سایهانداز ممکن خواهد بود و از سوی دیگر به دلیل کند رشدی این درخت ارزشمند و سختی کار، علاقه به تکثیر آن وجود ندارد. سبزکاران امیدوار است که در نهایت به روشی دست پیدا کند که بتوانیم نهالستان راش در منطقه مناسب ایجاد کند.
و البته مدیر پروژهی «بانی جنگل» دربارهی جانوران نیز خبرهایی به همراه دارد. وی بیان میکند: علاوه بر پروسهی نهالکاری و حفاظت از لیشک، کارشناسان از سال دوم پروژه برای رصد حیاتوحش و گونههای گیاهی منطقه مشغول به فعالیت شدند، در حال حاضر تعداد ۵۴ گونه پرنده، ۱۰ گونه پستاندار و ۷ گونه دوزیست و خزنده و نیز بیش از ۶۵ گونه گیاهی در منطقه شناسایی شده است. یافتهها به صورت کلی نشان میدهد محصور کردن عرصه در افزایش تعداد گونههای گیاهی و جانوری در لیشک بسیار موثر بوده و همچنان در حال بررسی برای بهبود فضای اکوسیستم هستیم.
این کنشگر محیط زیست در بخشی از سخنانش تصریح میکند: محصور کردن عرصهی پروژه و گفتگو با مردم لیشک و روستاهای اطراف برای جلوگیری از ورود دام به منطقه و اهمیت حفظ آن، از مهمترین اقدامات صورت گرفته در منطقه است و از ابتدای پروژه تا کنون بیش از ۱۰ جلسه گفتگو با مردم محلی در راستای جلب اعتماد ایشان برگزار شده است.
چالشهای پیش روی پروژه
حرکت به سوی اهداف بزرگ همواره با سختیها و دشواریهای بسیار دست به گریبان است. وقتی قرار میشود، یوسفزاده از چالشهای پیش روی «بانی جنگل» حرف بزند، از کمبود نهالهای تولیدی برخی گونههای بومی مانند ممرز، بارانک و راش بنا به عللی چون دیررشد بودن این گونهها یاد کرده و در ادامه میگوید: منطقهی جنگلی لیشک بیش از ۲ دههی گذشته شاهد جنگلتراشی گسترده بوده و با وجود تلاش پیمانکاران متعدد منابع طبیعی، موفقیتی حاصل نشد و از سوی دیگر مردم لیشک جنگلنشینانی هستند که سالها پیش به پایین دست، کوچانده شدند و شغلی بجز دامداری ندارند. در واقع تعارض منابع گسترده در منطقه سبب شده که مردم همبستگی با جنگل را از دست بدهند و این موضوع خود را در مواقع بحرانی بسیار نشان میدهد. با توجه به این مسایل، تیم اجرایی منطقه از مردم بومی و جوانان لیشک شکل گرفت و اکنون ۲ نفر به عنوان قرقبان در پروژه مشغول بکار هستند. از سوی دیگر، آتشسوزیهای متعدد سالهای اخیر نیز سبب شده که منطقه آسیبپذیری بیشتری داشته باشد و این خود را بصورت حضور گستردهی سرخس عقابی نشان میدهد که در برخی نقاط تا ارتفاع ۲ متر رشد یافته و بر روی نهالهای جوان سایه میاندازد که شاید در فصلهای بسیار داغ سال کمی کمککننده باشد، ولی بطور کلی هم از جهت رقابت با نهالهای جوان و هم مساعد بودن برای آتشسوزی پس از خشک شدن در فصل پاییز و زمستان نگران کننده است.
این فعال محیط زیست در ادامه همزمان شدنِ پروژه با کرونا و شرایط اجتماعی کشور را نیز یکی از چالشهایی میداند که جلب مشارکت شرکتها را با مشکل مواجه کرد.
درختانی برای فردا
ما نیز میتوانیم در کاشت و نگهداری درختانی برای فردا سهیم باشیم. نهالهای منتخب پروژهی «بانی جنگل» از درختان جنگلهای هیرکانی و گونههای بومی موجود در منطقه هستند که با تنوع بالا انتخاب شدهاند تا امکان احیای اکوسیستم ممکن شود. اینک نهالهای در خاکنشاندهی بلوط، افرا، توسکا، ممرز، انجیلی، بارانک، شمشاد، زبان گنجشک و گیلاس وحشی نگاهشان به فرداست، فردایی که درختانی تناور خواهند شد.
گوهر یوسفزاده: سبزکاران امیدوار است که با دانش تولید شده در پروژه و درسهای آموخته بتوانیم مسیری جدید از احیای اکوسیستم جنگل و حرکت به سمت مدیریت پایدار جنگل را در کشور معرفی کنیم.
مدیر پروژهی «بانی جنگل» میگوید: تاکنون حدود ۴۶ هزار نهال در منطقه کاشته شده و این نهالها تقریبا ۳ یا ۴ ساله هستند و البته علاقمندان میتوانند در صفحهی خانوادهی سبز سایت بانی جنگل به آدرس اینترنتی https://iranforests.com/home/ ، مالکان معنوی نهال را مشاهده کنند و در صورت تمایل خود نیز سرپرستی نهالی را بپذیرند.
یوسفزاده در پایان از برنامههای امسال یاد کرده و اظهار میدارد: اقدامات مهم «بانی جنگل» در سال ۱۴۰۲ کمک در ایجاد و رونق کسب و کار پایدار برای مردم لیشک و روستاهای همجوار آن و نیز بهرهگیری از خروجیها و الگوی بدست آمده در فاز اول پروژهی «بانی جنگل» برای سایر مناطق رویشی کشور و منطبق با شرایط آنجا با مشارکت سازمانهای مردمنهاد محلی است. سبزکاران امیدوار است که با دانش تولید شده در پروژه و درسهای آموخته بتوانیم مسیری جدید از احیای اکوسیستم جنگل و حرکت به سمت مدیریت پایدار جنگل را در کشور معرفی کنیم و این بجز با همکاری جامعهی محلی، جامعهی مدنی، مردم و شرکتها ممکن نخواهد بود.