پاییز هر سال با شور تماشای دانش آموزانی که راهی مدرسه میشوند، همراه است. برگهای درختان با پژواک زنگ مدارس و گامهای دختران و پسرانی که به فردا میاندیشند، نگارین میشود و ما بر لبهامان برای کودکان و نوجوانان دعای خیر جاری میکنیم و در این بین به آنها که از تحصیل بازماندهاند نیز میاندیشیم.
به گزارش تسنیم، سوم شهریور ماه امسال مدیرکل ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات وزارت آموزشوپرورش اظهار کرد: میانگین ثبتنام دانشآموزان در مدارس کشور تا به امروز ۸۸ درصد است. اما به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای گیلان، دوازدهم شهریورماه سال جاری مدیرکل آموزش و پرورش گیلان «محمدحسین رمضانی» از ثبت نام ۳۷۵ هزار دانش آموز تا تاریخ مذکور در مدارس استان خبر داد.
وی اعلام کرد: تا امروز ۹۸ درصد دانش آموزان مقطع ابتدایی، ۸۷ درصد دانش آموزان متوسطه اول و ۶۹ درصد دانش آموزان دورهی دوم متوسطه در مدارس ثبت نام کردهاند.
گفتنی است، مطابق آمار ارائه شده؛ اول مهر ماه سال ۱۴۰۲ شانزده میلیون و ۷۰۰ هزار دانش آموز راهی مدارس کشور شدند که از این تعداد حدود ۳۸۰ هزار دانش آموز در بیش از سه هزار و ۸۰۰ مدرسه در گیلان مشغول به تحصیل شدند. مهرماه سال ۱۴۰۱ نیز تعداد دانش آموزان قریب به ۱۶ میلیون نفر اعلام شد. همچنین نگاهی به اطلاعات ارائه شده ازسوی مرکز آمار ایران حاکی از این است که در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ به میزان ۹۲۹ هزار و ۷۹۸ نفر دانشآموز در مقاطع تحصیلی مختلف از تحصیل بازماندند و از این تعداد بیشترین تعداد بازماندگان ازتحصیل ۱۵ تا ۱۷ ساله بودند.
«محمود یوسفیفر» رییس آموزش و پرورش انزلی: تعداد ثبتنام دانشآموزان نسبت به سال قبل در این شهر کمتر شده، علت این کاهش کاهش موالید وهمچنین افزایش مهاجرت از انزلی بوده است.
و البته باید گفت: کمی تامل در اوضاع و احوال اجتماعی، اقتصادی و آموزشی میتواند از تاثیر کاهش موالید،تورم و افزایش هزینههای معیشت، فراهم نبودن شرایط مناسب شغلی برای فارغالتحصیلان دانشگاهها، بیانگیزگی دانشآموزان و چالشهای موجود در نظام آموزشی بر موضوع عدم اشتیاق دانشآموزان به ادامهی تحصیل و یا بازماندن از تحصیل نشان داشته باشد.
«محمود یوسفیفر» رییس آموزش و پرورش انزلی اوایل شهریورماه امسال در گفتوگو با مرور، ضمن اعلام این موضوع که تعداد ثبتنام دانشآموزان نسبت به سال قبل در این شهر کمتر شده، علت این کاهش را کاهش موالید و همچنین افزایش مهاجرت از انزلی دانست.
دلایل و زمینهها
«سمانه کوهستانی» پژوهشگر حوزهی جامعهشناسی در گفت وگو با مرور اظهار کرد: بازماندگی از تحصیل بهویژه در استان گیلان، پدیدهای چند وجهی است که ریشه در تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و آموزشی دارد. چندی پیش بود که گزارشهای داخلی نشان داد که میانگین معدل دانشآموزان در کشور و در استان ما، بسیار پایین است. در ایران حدود ۱۰ و در استان ما زیر۱۰. این شرایط نشان میدهد که وضعیت آموزشی در ایران بههیچوجه مناسب نیست.
وی افزود: این روزها چالشهای اقتصادی یکی از مهمترین مسائلی است که خانوادهها با آن دستوپنجه نرم میکنند. افزایش هزینههای زندگی و تورم، بسیاری از خانوادهها را با مشکل تأمین هزینههای تحصیل مواجه کرده و به همین دلیل خانوادهها توان پرداخت هزینههای تحصیل فرزندان و تهیه ملزومات آنها را ندارند. این شرایط باعث میشود تا تحصیل را امری غیرضروری و حتی لوکس در نظر بگیرند و فرزندانشان را بهجای مدرسه به محل کار بفرستند تا درآمد کسب کنند.
درواقع، آنها سود و سرمایهی اقتصادی را به سرمایهی فرهنگی ترجیح میدهند .علاوه بر مشکلات اقتصادی، ما این روزها میشنویم که بسیاری از کودکان و نوجوانان متعلق به خانوادههای متوسط و بالا هم تمایلی به مدرسه رفتن و ادامهی تحصیل ندارند و این مشکل به نظرم به مسائل مادی و اقتصادی خانوادهها مرتبط نیست، بلکه حکایت از بروز تغییرات فرهنگی در جامعه دارد.
دانش آموزان در مدارس موارد و مباحثی را میآموزند که با زندگی روزمره و نیازهایشان همخوانی ندارد. این عدم هماهنگی مواد آموزشی و نیازهای جامعه و بازار کار باعث کاهش انگیزهی دانشآموزان برای ادامهی تحصیل شده است.
یکی از این تغییرات مرتبط با تغییر نگرش کودکان و نوجوانان در خصوص تحصیل است؛ گسترش فضای مجازی و رسانههای اجتماعی، باعث شده تا دانشآموزان بهجای مطالعه و یادگیری، زمان زیادی را صرف فعالیتهای مجازی کنند. اگر تا چند سال گذشته بچهها دوست داشتند که در آینده خلبان، دکتر و معلم شوند؛ امروز دوست دارند بلاگر و اینفلوئنسر شوند. چون میبینند که بلاگرها و اینفلوئنسرها؛ بهطور خاص دستهای از آنها که هیچ هنری جز نمایش خصوصیترین ابعاد زندگی خویش ندارند، در مقایسه با افراد تحصیلکرده و متخصصان درآمد و وضعیت بهتری دارند.
همچنین مشکلات زیادی که فارغالتحصیلان با آنها درگیرند، ازجمله بیکاری باعث شده که بسیاری از دانش آموزان دیگر تمایل به ادامهی تحصیل نداشته باشند. بعید نیست که این روزها زیاد این جمله را از کودکان و نوجوانان شنیده باشیم که «درس بخونم که چی بشه؟ آخرش بشم مثل …..» و در ادامه به چندین نفر از اعضای تحصیلکرده خانواده یا دوستان و آشنایانشان که هنوز بعد از گذشت مدتها، به شغل مناسبی دست نیافته و وضعیت خوبی ندارند، اشاره میکنند.
این پژوهشگر یادآور شد: معضل عدم اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهی به نظرم عامل بازدارنده دیگری است که چشمانداز تحصیل در ایران را در مقاطع مختلف مبهم و تاریک میکند و خانوادهها و دانش آموزان را از ادامهی تحصیل بازمیدارد. و اما موضوع مهم دیگر، عدم تطابق محتوای آموزشی با نیازهای بازار کار و جامعه است، جامعه و زندگی روزمرهی ما مسیری را طی میکند و مدرسه مسیری دیگر را. دانشآموزان در مدارس موارد و مباحثی را میآموزند که با زندگی روزمره و نیازهایشان همخوانی ندارد.
این عدم هماهنگی مواد آموزشی و نیازهای جامعه و بازار کار باعث کاهش انگیزهی دانشآموزان برای ادامهی تحصیل شده است. درواقع آنها سعی میکنند نیازهایشان را درجایی دیگر به جز مدرسه برطرف کنند. برای مثال، دانشآموزان در جامعه با فضای مجازی درگیرند و وقت زیادی را به آن اختصاص میدهند، درحالیکه در مدارس چندان توجهی به این مسائل نمیشود و صرفاً در کتاب سواد رسانهای مباحث اندک و نهچندان بهروز شدهای را در این خصوص که آمیخته با جهتگیریهای سیاسی و ایدئولوژیک است، ارائه میدهند. ارائهی آموزش نوین و کاربردی، متأسفانه در دستور کار نیست و این خود دلسردکننده است.
ارتقای سطح علمی و تخصصی معلمان و بهبود شرایط کاریشان، از دیگر مسائلی است که در ایجاد انگیزه در معلمان و دانش آموزان نقش بهسزایی دارد؛ زیرا معلم باانگیزه و متخصص میتواند دانشآموزانی فعال و کوشا را تربیت کند.
عواقب جاماندگی از تحصیل
بیتردید جاماندگی از تحصیل خود پیامدهای متعددی را به دنبال دارد. کوهستانی در این باره گفت: میتوان گفت که فقر هم خود باعث ترک تحصیل میشود و هم پیامد آن است. همانطور که پیشازاین اشاره کردم، مشکلات اقتصادی و فقر یکی از عوامل مهم در افزایش شمار جاماندگان از تحصیل است.
اما درعینحال، عدم داشتن تحصیلات و سواد نیز خود میتواند باعث شود که افراد جامانده از تحصیل، معمولاً شغلهای کمدرآمد و غیررسمی را انتخاب کنند و در معرض فقر و محرومیت قرار گیرند. درواقع، جاماندگی از تحصیل، شکاف طبقاتی و اجتماعی را افزایش میدهد و به تقویت چرخهی فقر کمک میکند. از منظر آسیب شناسانه نیز افراد جامانده از تحصیل، به دلیل عدم آموزش مناسب، بیشتر در معرض خطر انحرافات اجتماعی و ارتکاب جرم قرار دارند.
راهکارها
اصلاح نظام آموزشی و تطبیق آن با نیازهای جامعه و دانشآموزان، ازجمله مسائلی است که به نظرم میتواند خانوادههای طبقهی متوسط و بالا را که به دلایل فرهنگی و نه صرفاً اقتصادی تمایلی به فرستادن فرزندانشان به مدارس ندارند و بهنوعی با آموزشوپرورش قهر هستند، دوباره آشتی دهد. کوهستانی بابیان این موضوع تصریح کرد: ارائهی کمکهای مالی، بورسیهی تحصیلی و وامهای دانشجویی به خانوادههای کمدرآمد و دهک پایین جامعه و شناسایی افراد مستعدی که به دلیل فقر و مشکلات اقتصادی قادر به ادامهی تحصیل نیستند و حمایت از آنها از دیگر موارد حائز اهمیت است. علاوه بر این، ایجاد هماهنگی و همکاری بین دستگاههای مختلف مانند آموزشوپرورش، بهزیستی، کمیتهی امداد، سازمان فنی و حرفهای و سازمانهای مردمنهاد، میتواند زمینه را برای بازگرداندن افراد جامانده از تحصیل فراهم کند.
وی افزود: استفاده از فناوریهای نوین در آموزش برای جذابتر کردن فرایند یادگیری، هم بهنظرم میتواند در تشویق دانشآموزان به ادامهی تحصیل و یادگیری نقش مهمی ایفا کند، ازآنجاکه نسل جدید دانش آموزان را بومیهای دیجیتال (Digital natives) یعنی کسانی که در دوران شبکههای اجتماعی متولدشده و با این شبکهها رشد و پرورش یافتهاند تشکیل میدهند، استفادهی مناسب از ظرفیتهای این شبکهها در راستای مسائل آموزشی و جذابیت بخشیدن به محتوای جدی و گاه دشوار مواد درسی، میتواند نقش مؤثری در ادامهی تحصیل و بهبود فرایند یادگیری دانشآموزان داشته باشد.
کوهستانی در پایان تصریح کرد: ترویج فرهنگ مطالعه و یادگیری در جامعه و ایجاد انگیزه در دانشآموزان از طریق رسانههای رسمی و نهادهای آموزشی در کشور هم میتواند دانشآموزان را به ادامهی تحصیل ترغیب کند. همچنین ارتقای سطح علمی و تخصصی معلمان و بهبود شرایط کاریشان، از دیگر مسائلی است که در ایجاد انگیزه در معلمان و دانش آموزان نقش بهسزایی دارد؛ زیرا معلم با انگیزه و متخصص میتواند دانشآموزانی فعال و کوشا تربیت کند.
نظرات بسته شده است.