پانزده سال پس از انتشار کتاب بیمارستانهای رشت، اثر دکتر سیدحسن تائب، این روزها، کتاب دیگری از همان ناشر پیش روی ماست با عنوان “کتاب پورسینا” که با کوشش و اهتمام نویسندگان متعدد و صاحب نظری نگاشته شده است. امری که بنا به تجارب و سوابق سالیان گذشته، نشان داده کاری سترگ و دشوار است و نمیتوان نویسندگان و پژوهندگانی با علقهها و رویههای متنوع را در یک موضوع واحد به کار گرفت.
کتاب بیش از آنکه یک تاریخ پژوهی یا مردم نگاری صرف بوده باشد بیشتر یک پروژه تحقیقاتی در حوزههای مختلف از سوی دانشگاه علوم پزشکی گیلان است.
تهیه و پژوهش ۲۲۰ صفحهای این کتاب در فواصل سالهای ۹۳ ـ ۹۸ از سوی «فرامرز طالبی» و «طلعت کاویانی» انجام گرفته است. به دیگر سخن، پژوهشگران ۵ سال برای تحقیق و پژوهش موضوعات خود فرصت داشتهاند تا مقاله مورد نظر را تهیه کنند. موضوعاتی فراتر از ساخت یک بیمارستان مدرن در عصر پهلوی اول، مهمترین مقالات در این کتاب میتوان به تئاتر در خدمت سلامت، مریضخانه ملی گیلان، گیاه مردم نگاری گیلان و حکیم باشیهای گیلان اشاره کرد که نسبت به دیگر مقالات این پژوهش، متمایز و اطلاعات دست اولی داشتهاند.
برخی از نویسندگان این پژوهش، نام آوران حوزههای فرهنگی و اجتماعی گیلانند و پیش از این، آثار متعددی از آنان منتشر شده است. جز فرامرز طالبی که از کوشندگان اصلی کتاب است و نامی در حوزههای فرهنگی و هنری از خود برجای گذاشته میتوان به محمود پاینده لنگرودی، هوشنگ عباسی، سیدهاشم موسوی، محمد بشرا، عباس پناهی و علی امیری نیز اشاره کرد که پیشتر صاحب اثر و یا آثاری بودهاند. دیگر نویسندگان نیز ـ جز یکی دو مورد ـ دست کم در حوزههای خود شناخته شدهاند.
کتاب از چهار فصل و در ۱۶ مقاله تهیه شده و از نویسندگانی چون فرامرز طالبی، محمود پاینده لنگرودی، سید هاشم موسوی، عباس پناهی، رضا علیزاده، هوشنگ عباسی، شیرین پروین رو، محمدرضا اقدامی، طلعت کاویانی، ساهره سکوتی، محمد بشرا و مهران اشراقی اعتبار گرفته است. مقالات، جز بخش تاریخی آن که به اهتمام هوشنگ عباسی، رضا علیزاده، طلعت کاویانی، فرامرز طالبی، عباس پناهی، علی امیری و مهران اشراقی نوشته شده، در بخشهای دیگر نیز به انسان شناسی پزشکی، گیاه مردم نگاری، آداب و تاریخچه بهداشت فردی هم توجه نشان داده است.
نویسندگان بیش از آنکه به مدیریت و تاثیرگذاری نسلهای اول و دوم و ایفاگران نقشهای مؤثر این بیمارستان در پهلوی اول و دوم توجه نشان داده باشند بیشتر به علم پزشکی، خدمات درمانی و نیز بهداشت عمومی در اعصار گذشته این شهر پرداختهاند.
این پژوهش احیانا با این پیش فرص بنا شده که دادهها و یافتهها پیرامون سالهای پس از تاسیس بیمارستان پورسینا در دسترس همگان قرار گرفته است و برای تکمیل پژوهش ها، مجموع شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری سالهای منتهی به تاسیس بیمارستان پورسینا [۱۳۰۲ شمسی] را مد نظر قرار دهد. درواقع، توجه نویسندگان این پژوهش، به سالهای پیش از بنا و افتتاح بیمارستان ملی گیلان [بعدها پورسینا] به مراتب بیش از سالهای پس از آن بوده است. از سوی دیگر، شاید از منظر دیگری بتوان اینگونه به پژوهش نگریست که کتاب کمتر به دلایل و وجوه مختلف احداث ابنیه، تشکیلات اداری و مدیریت بیمارستان پورسینا پرداخته و بیشتر به جنبههای عمومی و یا خارج از آن توجه نشان داده است.
به عبارت دیگر، نویسندگان ـ شاید به جهت کمبود و قلت منابع و نبود مستندات تاریخی ـ بیشتر به دنبال تهیه اطلاعات و دادههای دست اول تاریخی و علمی نسبت به جنبههای عمومی علم پزشکی و کارکرد بیمارستان پورسینا از قبیل دلایل و ریشههای بیماریهای رایج، علم طب سنتی، پیشینه پزشکی و انسان شناسی زیستی بودهاند. شاهد مثال آنکه، نویسندگان بیش از آنکه به مدیریت و تاثیرگذاری نسلهای اول و دوم و ایفاگران نقشهای مؤثر این بیمارستان در پهلوی اول و دوم توجه نشان داده باشند بیشتر به علم پزشکی، خدمات درمانی و نیز بهداشت عمومی در اعصار گذشته این شهر پرداختهاند.
حال آنکه، پژوهشگران این تحقیق ضروری بود که دست کم زندگی و زمانه ده تن از متنفذین و سرآمدن این بیمارستان را برای خوانندگان کتاب تشریح نمایند و احیانا جایگاه علمی و اجتماعی آنها را بازخوانی کنند. متأسفانه این مهم، حتی در حد محمدعلی پیربازاری وزیر مالیه نهضت جنگل و اولین مدیر بیمارستان پورسینا هم پرداخته نشد. آنچه که در یکی از مقالات به درستی به آن اشاره شده، بیوگرافی و شرح حال مختصری از مودب السلطنهها تا ارفع الحکما، ضیا الاطبا، امین الاطبا، ملک الاطبا، تا مدیرالاطباهاست. در حالی که میبایست نسبت به اثرگذاری اجتماعی و جایگاه فرهنگی و پزشکی اینان شرح و بسط بیشتری مییافت. شاید بهتر آن بود که بخشی از این کتاب، به تاثیر اجتماعی و فرهنگی چنین نهاد مدنی در جامعه گیلان طی دهههای پس از تاسیس اختصاص مییافت.
کتاب پورسینا، برخلاف انتظار خواننده، نه کاملا به فرایند شکل گیری، احداث و مدیریت دهههای گذشته این بیمارستان بلکه بیشتر به جنبههای عمومی و متنوع مباحث خدمات درمانی و پزشکی گیلان اختصاص یافته که در نهایت به تاسیس بیمارستان پورسینا منتهی شده است.
به رغم این نقصان، اتفاقا پژوهش در باب شیوع بیماریهای مسری، حکیم باشی ها، عطاریها و بهداشت فردی مردم در گیلان قدیم از جمله محاسن و جذابیتهای کتاب بود. چه آنکه، این امکان را فراهم میکند که خواننده به کمیت و کیفیت شرایط عمومی این منطقه آگاهی نسبی داشته باشد و ضرورت تاسیس چنین بیمارستانی را در آن زمان بیشتر درک کند. اما کتاب پورسینا، برای خواننده جویای تاریخ، کمی دور از انتظار بود که موضوع بیمارستان پورسینا تا بدین حد در حاشیه بماند.
بنابراین، خواننده اگرچه از کیفیت تاسیس و احداث بیمارستان پورسینا دادههای کافی و قابل انتظاری بدست نمیآورد اما از موقعیت و شرایط جامعه پیش از تاسیس این بیمارستان نسبتا آگاه میشود. چه آنکه، این ضروری است که خواننده بداند شیوع امراض طبیعی تا چه حد شهرهای گیلان را در آن زمان به تسخیر درآورده و یا بیماری وبا و طاعون در دهههای پیش از تاسیس بیمارستان چه تعداد و با چه کیفیتی مردمان این شهر را به دیار نیستی کشانده و حتی مردم برای بیماریهای عمومی خود پیش از ورود علم پزشکی روز و تاسیس بیمارستانهای مدرن چگونه و توسط چه کسانی معالجه میشدند و آن عالمان و حاذقان روزگار، علم طبابت را چگونه و از چه مسیر طبیعی بدست آورده بودند.
کتاب، یک پژوهش کتابخانه ایست و بعضا متکی به اسناد است. در دو بخش آن، نویسندگان ـ علی امیری و مهران اشراقی ـ آشکارا مطالعات خود را مبتنی بر اسناد کرده و سعی کردهاند برگهای جدیدی به تاریخ معاصر گیلان بیافزایند. با اینهمه، انتظار این بود که پژوهشگران نسبت به حیات اجتماعی این نهاد، طی چند دهه گذشته، دادهها و مستندات قابل اتکایی را ارائه میدادند
بنابراین کتاب بیمارستان پورسینا، به رغم کاستی ها، تصویر و افق جدیدی را از یک پژوهش جمعی در حوزه تاریخ معاصر گیلان بدست میدهد. پژوهشی که از هر جنبه آن، بتوان به دادهها و مستندات جدیدی دست یافت بی آنکه به کلیت اثر، خدشهای وارد کند.