زیارتگاه «زگیل اناره»، در بخش مرکزی شهرستان تالش،شاید عجیب بهنظر بیاید ولی باوری است که اگر به عمق آن توجه شود، حافظ درختان کهنسال در جنگل های هیرکانی است. باوری که هرچند امروز خرافی بهنظر میآید، ولی تداوم همین باور یعنی «آقادار» قرن ها حافظ جنگل های گیلان و درختان کهنسال بود.
درست بعد از پاسگاه ایست بازرسی و کنترل فرآوردههای جنگلی در روستای «ماشین خانه» در شهرستان تالش، به اتاقک کوچکی با سقف شیروانی میرسیم که دیوارهای آن با سنگ گرانیت پوشیده شده و درب آهنی سبز رنگ آن همیشه بسته است. بر نرده های مشبک در، پارچههایی به نیت رفع حاجت گره زده شده است.
و من که سالها پیش، درخت زگیل اناره را بی پیرایه و اتاقک دیده بودم، تعجب کردم که ضرورتی برای احداث یک سازه بتنی در حریم یک درخت کهنسال است! سیمان و بتنی که بر ریشههای این زبان بسته آسیب میرساند. پیش از این هم اجرای جاده آسفالته در مسیر ماشین خانه به سمت ییلاقات «آق اولر و مریان» به درختان این مسیر آسیب زده بود.
«زگیل اناره»، درخت کهنسالی است که از یک گورستان تاریخی به جامانده است و اگر تاکنون قطع نشده، به خاطرباور به شفابخشی آن است. باوری که ریشه در فرهنگ عامه مردم داشت و خود حافظ جنگل بود
درست پشت این سازه ناجور، تنه قطور این درخت بینوا توخالی شده و صمغ درخت از حاشیه آن به سمت فضای توخالی جریان دارد. آب باران در پای تنه درخت جمع شده و سکه و پولهای کاغذی که بر پای درخت افتاده است، تعجب گردشگران را بر میانگیزد.
مسافرانی که باور «آقادار» به گوششان نخورده است. تنه این درخت، مملو از تکه پارچههای سبز و رنگی است. و مردم پاکدل روستای ماشین خانه و اطراف که گره بر شاخه درخت میزنند شاید این درخت گرههای زندگیشان را بازکند.
به محل استقرار پاسگاه «ایست بازرسی و کنترل فرآوردههای جنگلی» میروم. مسئول ایستگاه پاسخگوی پرسشهای من است و میگوید: از قدم الایام مردم محلی عقیده داشتند ضمغ این درخت که در کف گودال پای درخت جمع میشود، رافع زگیلهای پوستی است. و طبق عادت، گل کوچکی از پای درخت بر میداشتند و به زگیلهای پوستی میمالیدند. حالا اثر درمانی صمغ این نوع درخت است و یا یک باور خرافی، نمیدانم.
وی ادامه میدهد: این درخت برخلاف اسمش، انار جنگلی نیست. از گونه برگ انجیری و بازمانده درختان هیرکانی است. در این محدوده گونههای مختلف جنگلهای هیرکانی زیاد است. این محدوده مابین روستای «اناره ریک» و «هوره ژیه» قرار دارد و احتمالا وجه تسمیه زگیل اناره به خاطر همجواری با روستای اناره ریک باشد.
مسئول ایست بازرسی، شیب تند کوه مشرف به جاده را هم نشان میدهد و میگوید: بالای این تپه، یک گورستان تاریخی است. اگر بالای این جنگل بروید، سنگ قبرها پیداست. کل این محدوده جزو مناطق تاریخی است و بخشی از مناطق حفاظت شده «آق اولر و مریان» است.
نویسنده کتاب «درخت، در فرهنگ مردم گیلان»، پیرامون باور مردم گیلان به درختان کهنسال میگوید: درخت در باور عامیانهی مردم گیلان دارای روح و جان است. این باور برگرفته از فرهنگ معیشتی گیلان است که مبتنی بر کشاورزی بود.
باور به اینکه ارواح پاکان و نیاکان در درختان حلول کرده و به صورت درختان مقدس ظاهر میشوند. براساس این باور معتقدند، درخت زبان انسان را میفهمد، به همین جهت با درخت صحبت میکنند، از آن یاری میخواهند و درمان میطلبند.
تنه قطوردرخت توخالی شده و صمغ درخت از حاشیه آن به سمت فضای توخالی جریان دارد. آب باران در پای تنه درخت جمع شده و سکه و پولهای کاغذی که بر پای درخت افتاده است، تعجب گردشگران را برمیانگیزد. مسافرانی که باور «آقادار» به گوششان نخورده است
هوشنگ عباسی میافزاید: مردم گیلان به درختان مقدس «آقادار» میگویند، به این درختان سوگند یاد میکنند و گاها با بستن پارچه های سبز به آن دخیل بسته و متوسل میشوند. در فرهنگ ایران باستان نیز درختان از احترام و قداست ویژهای برخوردار بودند.
در حفاریهای باستان شناسی در چراغعلی تپه(مارلیک) در شهرستان رودبار، اشیای یافت میشود که متعلق به اواخر هزاره دوم و اوایل هزاره اول قبل از میلاد است. شاخصترین آنها جام زرینی است که درخت مقدس یا درخت زندگی بر آن حک شده است. دوگاو بالدار ساقه درختی را دربرگرفته و از آن محافظت میکنند.
عباسی اضافه میکند: درست است که زیارت درختان مقدس، اکنون کمتر مشاهده میشود، ولی هنوز هم در فرهنگ عامه شاهد باورداشتهایی پیرامون درختان کهنسال هستیم. برخی گونههای گیاهی مثل درختان «آزاد یا کیش» بیشترمورد احترام هستند. در بیشتر گورستانها یا حیاط امامزادهها از این گونههای کهنسال دیده میشود.
مردم گیلان به درخت آزاد و کیش علاقه فراوانی دارند شاید بلندی و استواری درختان آزاد و سرسبزی همیشگی کیش یا شمشماد دلیل آن باشد. جنگل نشینان پای درختان آزاد شمع روشن میکنند و یا برگهای همیشه سبز کیش را بهعنوان هدیه به بقعهها میبرند.
درخت درباورعامیانهی مردم گیلان دارای روح و جان است. این باور برگرفته از فرهنگ معیشتی گیلان است که مبتنی بر کشاورزی بود
درختان آزاد چوب قابل انعطاف و مقاومی دارد و عمر زیادی دارند. مردم باور دارند اگر درختان مزار را قطع کنند، به بیماری لاعلاج دچار میشوند. و شیره قرمز رنگ درختان آزاد کهنسال را به عنوان تبرک به سر روی خود میمالند. به همین دلیل درختان آزاد گورستان ها، کهنسال و تنومند می شد چون قابل احترام بود و از قطع آن خودداری میکردند.
«زگیل اناره»، درخت کهنسالی است که از یک گورستان تاریخی به جامانده است و اگر تاکنون قطع نشده، به خاطر باور به شفابخشی آن است. باوری که ریشه در فرهنگ عامه مردم داشت و خود حافظ جنگل بود. اما احداث یک سازه بتنی در جوار این درخت، آسیبی نابخوشدنی است.
عکاس: مهری شیر محمدی
نظرات بسته شده است.