سرنوشت پسماندهای پارچهای در گیلان به کجا میانجامد؟ واقعیت این است که گیلان فاقد زیرساخت و سازوکار لازم در راستای بازیافت و یا استفادهی مجدد از پسماندهای پارچهایست. بیتردید انبوه پسماندهای تولیدی در این استان و مشکل بزرگ مدیریت آن با توجه به محیط زیست حساس و آسیبپذیرش، خود تاکیدی بزرگ بر ضرورت تمهیداندیشی برای بازیافت پسماندهای خشک است و البته که ضایعات پارچه، البسه، کیف و کفش، موکت مستعمل و مواردی این چنین نیز در این دایره میگنجد.
صفورا غلهزاری: متاسفانه هنوز برای بازیافت پسماندهای پارچهای در جامعه فکری نشده است.
امروزه ضرورت جداسازی کاغذ، مقوا، شیشه و پلاستیک از دیگر پسماندها برای بسیاری از مردم تبیین شده است، اما آنها نمیدانند با پسماندهای پارچهای خویش چه باید بکنند.
حوالی یک سال و اندی پیش، «صفورا غلهزاری» کنشگر محیط زیست و دوستانش پویش جمع آوری پسماندهای پارچه ای را در انزلی آغاز کردند.
او دربارهی این پویش به مرور گفت: متاسفانه هنوز برای بازیافت پسماندهای پارچهای در جامعه فکری نشده است و این همواره یکی از دغدغههای ما بوده تا این که با خبر شدیم جوان مبتکر و مخترعی به نام آقای «محمدرضا شریفی» در صدد ساخت ماشین آلاتی در صنعت نساجی هستند که بتوانند پارچههای غیر قابل استفاده را تبدیل به نخ کنند تا در نساجی بکار رود. بدین ترتیب جلسهی معارفه و پرسش و پاسخی نیز با وی در انزلی برگزار شد پس از گفتوگو با او، ما پویش جمعآوری پسماندهای پارچهای را راه انداختیم و قرار بر این بود که این پسماندها توسط ایشان بازیافت شود. اما وقتی حجم دریافتی ما به اندازهای رسید که خواستیم اولین ارسال بار را داشته باشیم، ایشان عذر خواستند و اعلام کردند که همکاری لازم از سوی مسوولان و سرمایهگذاران صورت نگرفته و سرمایهی لازم برای ساخت ماشینآلات بازیافت پارچه فراهم نشده است.
غلهزاری با بیان این که ما ماندیم و انبوهی از پارچهها و مردمی که همچنان پسماندهای پارچهای خویش را به ما میرساندند، اظهار کرد: کاری بود که شروع کرده بودیم و باید مثل بقیهی پویشهای دیگری که راه افتاده بود، ادامه میدادیم. البته در این مسیر جای خوشحالی است که پویش پارچه سبب شد تا دوستان بخشی از لباسهای قابل استفاده را جداسازی کردند و به دست نیازمندان رساندند. و مابقی دریافتیها که غیر قابل استفاده مانده بود را به کلاچای رساندیم. لازم به ذکر است که آقای «عادل رنجی» و تیمش در کلاچای از ریجکت زبالههای عمومی که قرار است دفن شوند، در ساخت سنگ بلوک استفاده میکنند، ما نیز پس از هماهنگی با ایشان و با کمک دوستان محیط زیستی، پسماندهای پارچهای را بار زدیم و به کلاچای رساندیم تا خرد شوند و داخل بتون و سنگ بلوک ریخته شود و حداقل بدین گونه مورد استفاده قرار بگیرند و در طبیعت رها نشوند.
محمد رضا شریفی: چهار سال پیش ایدهای برای بازیافت پارچه داشتم و در واقع شرکت ما میخواست با فراهم شدن سرمایهی مورد نیاز، دستگاه بازیافت البسه بسازد.
این بانوی کنشگر در ادامه از هزینهی ارسال محموله به کلاچای یاد و تاکید کرد، مردم همچنان با این پویش همراه هستند و ما مایل هستیم از این پارچهها استفادهی بهینه شود. حتی به هنرمندان صنایع دستی نیز اعلام کردیم که حاضریم این پارچهها را در اختیارشان قرار دهیم تا از آن استفاده کنند. همچنین ما منتظر کسانی هستیم که برای بازیافت و یا خرد کردن این پارچهها اعلام آمادگی کنند تا برای مصارفی نظیر پر کردن کوسن و تشکچه بکار روند و بدین ترتیب استفادهی مجدد از این نوع پسماند صورت بگیرد.
ماشینی که ساخته نشد
و اما «محمدرضا شریفی» که قرار بود ماشینی برای بازیافت پارچه بسازد به مرور چنین گفت: مدیر یک شرکت ماشین سازی در سنگر هستم و این شرکت که با ۱۷ میلیون تومان سرمایه کارش را آغاز کرد، در طول ۴ سال فعالیت، موفق به فروش نزدیک به ۴ میلیارد تومان ابزار شده است.
وی افزود: چهار سال پیش ایدهای برای بازیافت پارچه داشتم و در واقع شرکت ما میخواست با فراهم شدن سرمایهی مورد نیاز، دستگاه بازیافت البسه بسازد. ما میتوانستیم از بازیافت البسه ۲۳ قلم جنس، مثل ایزوگام یا پتو خروجی بگیریم. در این راستا خطوطی را تعریف کردیم. اما با وجود این که ۴ سال پیگیر موضوع بودیم، سرمایه گذاری نبود و به نتیجه نرسید.
شریفی تصریح کرد: متاسفانه آن گونه که باید حمایتی از جوانان ایرانی نمیشود تا بخواهند کاری را شروع کنند و خدماتی ارائه دهند. از این رو نتوانستیم دستگاه بازیافت را بسازیم. چرا که ما برای تولید ابزار با کیفیت و تکمیل آن نیازمند کمک بودیم. البته به دنبال برونسپاری هم رفتیم اما به سرانجام نرسید و سبب فسخ چند قرارداد ما شد.
پسماندهای پارچهای و صنایع دستی
روزگاری نه چندان دور، مادران و مادربزرگهای ما از دورریزهای پارچهای چهلتکهدوزیهای زیبا میآفریدند و بالشها و تشکچههاشان را با خرده پارچهها پر میکردند. همین امروز هم در بعضی نقاط بانوانی هستند که از در هم تنیدن و دوختن باریکهی پارچههای دورریز، نوعی فرشینه خلق میکنند که از حجم پسماندهای خشک منازل میکاهد.
نوشین نقوی: عروسکسازی و برخی رشتههای صنایع دستی میتوانند کمی از حجم پسماندهای پارچهای کم کنند، اما با توجه به حجم این نوع پسماند باید گفت، چنین کاربردی چندان تاثیرگذار نیست.
«نوشین نقوی» عروسکساز و فعال محیط زیست در گفت وگو با مرور اظهار کرد: عروسکسازی و برخی رشتههای صنایع دستی میتوانند کمی از حجم پسماندهای پارچهای کم کنند، اما با توجه به حجم این نوع پسماند باید گفت، چنین کاربردی چندان تاثیرگذار نیست. و البته یک مشکل دیگر هم این است که بسیاری از افراد وقتی متوجه میشوند محصولی با استفاده از مواد بازیافتی ساخته شده، از خرید آن منصرف شده و پا پس میکشند. هر چند نمیتوان بر آنها خرده گرفت چرا که این موضوع جا نیفتاده و یا اطمینان لازم در آنها وجود ندارد و با خود فکر میکنند ممکن است این محصولات از نظر بهداشتی مشکل داشته باشند. به همین دلیل است که در این زمینه باید به راهکارهای دیگر اندیشید.
بعنوان مثال از دوستی که به آمریکا مهاجرت کرده شنیدم، کنار اتوبان تپههای زیبایی دیده که از پسماندهایی نظیر پارچه برای ساختن آن تپهها و ایجاد جاذبهی بصری استفاده کردهاند.
نقوی با تصریح بر این که ما در ماجرایی که با دستان خود ساختهایم گیر افتادهایم، یادآور شد: متاسفانه کاری اگر انجام دهیم مقطعی و کوتاهمدت است و چارهاندیشی برای این موضوع نیازمند سرمایهگذاری قابل توجه و فرهنگسازی است.
عاقبت بخیری پسماندهای پارچهای در ترکیه
هنگام نگارش این گزارش با یک آگهی خرید ضایعات پارچه در گیلان مواجه شدم. شمارهی تلفن درج شده در آگهی نشان از این موضوع داشت که مدیریت این فعالیت از تهران صورت میگیرد. نتیجهی تماس با این شماره، گفتوگویی کوتاه بود که با آقای «مجتبی پاشازاده» شکل گرفت. وی در گفت وگو با مرور اظهار کرد: ضایعات پارچه در ایران مصرف خاصی ندارد یعنی به معنای واقعی بازیافتی صورت نمیگیرد. ولی بازیافتکنندهی اصلی این ضایعات پارچهای کشور ترکیه است که پس از بازیافت، آنها را به چرخهی نساجی باز میگرداند؛ ولی در ایران این پارچهها نهایتا آسیاب میشوند و برای مصارفی نظیر پرکنی بکار میروند.
نمیتوان بیاعتنا بود
زیرساختهای لازم برای بازیافت پسماندهای پارچهای و یا تبدیل آن در گیلان فراهم نیست، اما واقعیت این است که نمیتوان نسبت به این موضوع بیاعتنا بود. مطالبهگری و جلب نگاه متولیان مدیریت پسماند، تشویق سرمایهگذاران برای حمایت از ایدهها، چارهاندیشی به منظور تعریف کاربریهای جدید و ایجاد تعامل با استانهای صاحب صنایع مرتبط از جمله اقداماتی است که در این راستا میتواند شکل بگیرد. و البته فرهنگسازی و آموزش نیز موضوع بسیار مهمی است که نباید در این میان مغفول واقع شود. مصرف آگاهانه و تلاش برای استفادهی مجدد از پسماندهای پارچهای در منازل شاید در مقایسه با حجم انبوه این نوع پسماند، چندان موثر نباشد اما به هر حال خود قدمی پسندیده در مسیر حفاظت از محیط زیست محسوب میشود.