گزارشی از سفر اجباری شهروندان تهرانی در روزهای جنگی؛

مسافران ِ شمال و فضیلت خانه دومی‌ها

0 ۱۲

 دو روز پس از آغاز جنگ، از ساعاتی که رژیم صیهونیستی اسراییل به برخی از مناطق پایتخت هشدار تخلیه منازل مسکونی را صادر کرد، اکثر شهروندان تهرانی و حتی شهرهای حومه به قصد عزیمت به استان‌های شمالی راهی گیلان شدند. این را موج پر ازدحامی از خودروهای شخصی، کرایه سواری‌های عبوری و اتوبوس‌ها که به ناگهان در بزرگراه‌ها و جاده‌های منتهی به مناطق شمالی کشور ظاهر شدند نشان می‌داد. کوچی سرآسیمه و نابهنگام به استان‌های شمالی کشور ـ گیلان، مازندران و گلستان ـ چنان در ایام کوتاهی، همچون برق و باد گذشت که سرنوشت بخشی از شهروندان تهرانی را هاله‌ای از ابهام قرار داد که بسیاری باور به توقف جنگ نبود. مردمی که در ماه‌های گذشته اگر برای چنین جنگی روزشماری نمی‌کردند می‌توان گمان کرد که همواره در انتظارش بودند.

 

*          *           *

 

شاید در نگاه اول تنها حرکتی ناخواسته از شهروندانی که به سوی جان پناهی آشنا، که پیش از آن در هر فراغت و ایام خوشی بدانجا پناه می‌بردند و شاید تداعی ترس جنگِ سال‌های گذشته و جستجوی مامنی بدون جنگ بروز این حادثه شد. سیل جمعیت ۴ میلیون نفری از شهرهای بزرگ تهران، کرج، اصفهان و… به شهرهای شمالی کشور ناگهان همه جاده‌های منتهی به مراکز استان‌ها را مملو از خودرو کرد.

 

 

سازمان جهانی گردشگری، عبارت «گردشگری» را به صورت سفری به خارج از محیط عادی زندگی روزمره برای اهدافی غیر از اشتغال و بصورت کوتاه مدت تعریف می‌کند. اما وقتی سفر برای نجات جان و محافظت از انسان صورت گرفته باشد پناهندگی یا جابجایی اجباری یا حتی گردشگری در بحران نام داده‌اند. هتلداران و مهمانپذیرها نیز هر مسافر را با هر عنوانی که وارد استانی شود گردشگر نام می‌نهند.

 

اگر سازمان تامین اجتماعی و سازمان امور اقتصادی و دارایی استان اعلام می‌کرد که به مدت ۱ ماه از پرداخت حق بیمه و مالیات معاف خواهیم شد هتلداران نیز راحت‌تر مهمانان را پذیرش می‌کردند

 

 

بنابر برخی گزارش‌های خبری و تحقیقات میدانی، آمار مسافران تنها شهروندان تهرانی کم و بیش ۶ میلیون تن [حدودا نیمی از جمعیت  ۱۳میلیونی]  برآورد شده که پس از اولین هشدار اسراییل به ساکنان مناطقی از تهران این ابرشهر دودآلود را به مقصد استان‌های شمالی ترک گفته‌اند.

 

هشدارهای تخلیه از رسانه‌های اسراییلی و جو روانی ناشی از حملات هوایی پهپادها و شهادت ده‌ها فرمانده ارشد کشور در ساعات اولیه جنگ، سبب هراس شهروندان تهرانی مبنی بر ناامنی تهران و حومه آن شد. از سوی دیگر، هشدارهای رسمی و فشارهای روحی ـ روانی حاکم بر شهروندان پایتخت، سبب شد که مردم در اولین بزنگاه، به مقاصد استان‌های مجاور و غیرمجاور شمالی تهران حرکت کنند که هم از حیث مسافت و هم از حیث امنیت سریع  و امن‌تر به نظر می‌رسید. به‌علاوه آن‌که استان‌های شمالی کشور از جمله مقاصدی بود که به تقریب اغلب شهروندان تهرانی در طول عمرشان بارها به آنجا سفر کرده یا پیش از این، مسکنی را برای گذران اوقات فراغت پیش‌بینی کرده بودند.

 

این مزیت‌ها، درکنار ویژگی‌های طبیعی، اکولوژیکی و امنیت غذایی حاکم بر این استان‌ها و مقرون به صرفه بودن زندگی نسبت به سایر استان‌های کشور، از اولویت‌های اصلی شهروندان پایتخت جهت مهاجرت زودهنگام ـ اگر نگوییم نابهنگام ـ به استان‌های شمالی به‌ویژه گیلان بود.

 

با این‌همه، به رغم حضور میلیونی مسافران در جاده‌ها و بزرگراه‌های منتهی به شمال کشور، آنچه که برای شهروندان ساکن استان‌های شمالی کشور نامعمول و متفاوت به نظر می‌رسید تردد روان و آرام وسائط نقلیه در داخل شهرهای مرکزی این استان‌ها بود. شهرهایی که در هر بزنگاه تعطیلی و ورود موج جدیدی از مسافران، همه خیابان‌ها و معابرعمومی مملو از وسایط نقلیه و شهروندان غیربومی می‌شد و زندگی روزمره را دست کم برای برخی از ساکنان این شهرها دشوار می‌نمود.

 

از این رو خبرنگار مرور ضمن بررسی میدانی از مردم سطح شهر رشت با رییس جامعه هتلداران، مدیران هتل پردیس و شبستان، مدیر هتل آپارتمان صبوری رشت، مدیر هتل معین فومن و نیز تعدادی از رستوران داران و فروشندگان مواد غذایی و مهمانپذیر کناره در رشت و نیز با برخی از شهروندان شهرهای لاهیجان، املش و لنگرود نیز به گفتگو پرداخت.

 

حسن مهرور اصل رییس جامعه هتلداران گیلان در گفتگو با خبرنگار مرور مبنی بر میزان حضور مهمانان غیر استانی در هتل‌های استان گیلان و میزان رزروی‌های هتل‌ها اظهار داشت: در روزهای اول حدود ۸۰ درصد مسافران به هتل‌های استان مراجعه کردند. از سوی دیگر، از همان ابتدای جنگ دو بیانیه برای مجموعه هتلداران گیلان صادر و دستور تخفیف بین ۳۰ تا ۱۰۰ درصد ابلاغ شد. اکثر هتل‌ها بنا به بضاعت خود اتاق در اختیار شهروندان واجد شرایط، شخصیت‌های مهم و مسافران جنگ زده قرار دادند. حتی در برخی هتل‌های بزرگ تا ۲۰ اتاق رایگان در اختیار مسافران قرار دادند.

 

پیش از جنگ ۱۲ روزه، ۱۰۰ درصد هتل‌ها پر از مسافر بود. به نحوی که در برخی از روزها حتی امکان رزرو هم وجود نداشت. اما با شروع جنگ تعداد مسافران به شدت کاهش یافت

 

هم‌چنین در شهرهای انزلی، آستارا، لاهیجان و رودسر صاحبان هتل بسته به توان خود در پذیرایی از این موج مسافرین مشارکت داشتند. در روزهای نخست جنگ، اغلب هتل‌ها مملو از مسافران تهرانی بود و در شهرستان رودسر به دلیل ازدحام مسافر، مدیران هتل‌ها در داخل حیاط چادر زده و مهمانان را اسکان دادند. تعدادی از مسافران قصد سفر به خارج از کشور داشتند و باید به سمت مرز می‌رفتند. راننده‌های سواری، کرایه‌ی زیادی از آن‌ها دریافت کردند تا آن‌ها را برای عبور از مرز، به کرمانشاه برسانند. هفته اول جنگ بسیار خسته شدیم تا ساعت ۲ شب مشغول بازدید از هتل‌ها بودیم و مراجعه مسافران بالا بود.

 

ایشان هم‌چنین اظهار داشت: با وقوع جنگ مبالغ رزروی‌ها بدون کم و کاست به آنها برگردانده شد. قبل از اعلام دولت و سازمان میراث فرهنگی در شهرهای مختلف با هتلداران جلسه‌هایی برگزار  شد. یک تیم ۵ تا ۶ نفره برای این کار تلاش کردیم. این حجم از مهمان برای هتل‌های گیلان در روزهای اول جنگ واقعا زیاد بود. به همین دلیل هر گروه کمتر از ۲۰ نفری از مسافران در یک واحد مسکونی استقرار یافتند تا تنها سرپناهی داشته باشند. پس از فعال شدن پدافند در گیلان تعدادی از مسافران به مازندران کوچ کردند. پس از حمله به کارخانه سپیدرود نیز تعداد زیادی از مسافران گیلان را ترک کردند.

 

علینقی مهرورز مدیرعامل هتل شبستان و عضو جامعه هتلداران گیلان نیز در گفتگو با مرور اظهار داشت: معاونت میراث فرهنگی درباره آمار مراجعه مردمی به هتل‌ها اطلاعات دقیق‌تری دارد می‌تواند تصویر دقیق‌تری را ارایه دهد. با این حال، با شروع جنگ وضعیت هتل‌های استان مناسب نبود. شبی ۸ تا ۹ نفر به هتل مراجعه می‌کردند. در مجموع استقبالی از سوی مسافران صورت نگرفت. این پدیده در برخی از شهرها بیشتر خودش را بیشتر نشان داد. شاهد مثال آن‌که، هتل‌های شهرستان انزلی بعضا به ۲۰ درصد از ظرفیت هم نرسید.

 

مدیرعامل هتل شبستان گفت: هتل شبستان کمتر از ۴۰ درصد مهمان داشت. ۳۰ درصد تخفیف در نظر گرفت. ولی استقبال باز هم چندان قابل ملاحظه نبود.

 

ایشان در پاسخ به این پرسش که در این شرایط مهمان‌های مهاجر کجا اقامت گزیدند؟ گفت: مسافران وارد شده به استان اکثرا به خانه اقوام و آشنایان رفته و یا جذب خانه ـ مسافرها شدند.

 

البته در داخل رشت اجازه چادر نداشتند. البته همه مسافران به گیلان نیامدند. اغلب نزد خانواده‌هایشان به شهرهای دیگر و استان مازندران رفتند.

 

ایشان گفتند: در چند روز اول جنگ ترافیک یا افزایش خودرو نیز در سطح شهر رشت دیده نشد چون اساسا مسافران از مسیرهای فرغی به شهرهای اطراف مراجعه کردند.

 

علینقی مهرورز دلیل تخفیف ناچیز هتلداران به مسافران آن‌هم در شرایط جنگی را عدم حمایت سازمان تامین اجتماعی و اداره دارایی دانست. و گفت: اگر سازمان تامین اجتماعی و سازمان امور اقتصادی و دارایی استان اعلام می‌کرد که به مدت ۱ ماه از پرداخت حق بیمه و مالیات معاف خواهیم شد هتلداران نیز راحت‌تر مهمانان را پذیرش می‌کردند.

 

آقای صبوری مدیر هتل آپارتمان صبوری رشت نیز در گفتگو با خبرنگار مرور اعلام کرد: به رغم ۷۰ درصد تخفیف ویژه به مسافران جنگی اما استقبال شهروندان تهرانی بسیار ناچیز بود. شاید جالب باشد که بدانید پیش از جنگ ۱۲ روزه،  ۱۰۰ درصد هتل‌ها پر از مسافر بود. به نحوی که در برخی از روزها حتی امکان رزرو هم وجود نداشت. اما با شروع جنگ تعداد مسافران به شدت کاهش یافت. شاید به این جهت که اکثر شهروندان تهرانی به استان مازندران رفته بودند. زیرا فاصله شهر تهران و حومه تا استان مازندران ۳ ساعت بیشتر نیست و این جابجایی برای مسافران مقرون به صرفه‌تر است.

 

در سال‌های اخیر که اکثر استان‌های کشور و به‌ویژه تهران بواسطه آلودگی شدید هوا، ریزگردها، خطر فرونشست، طوفان و مشکلات محیط‌زیستی به خرید ویلا و واحدهای مسکونی در استان‌های شمالی تمایل پیدا کردند و منزل دومی را اختیار کردند

 

از سوی دیگر، اغلب مسافران پیش از این، دارای ویلا و امکانات شخصی در مازندران بودند و نگرانی بابت این کمبود نداشتند. در گیلان نیز مردم بیشتر اقامت در ویلاهای خود را انتخاب کردند و کمتر در هتل‌ها اقامت کردند. ضمن اینکه مازندران از حیث ویلاهای شخصی هم مجهزتر و هم قدیمی‌تر است.

وی هم‌چنان جمعیت جنگ‌زده‌های ورودی استان گیلان طی دو روز اول را نسبت به استان مازندران  ۱به ۱۰ دانست.

 

آقای بیژنگ مدیر هتل معین شهرستان فومن نیز کاهش ۳۰ تا ۴۰ درصدی مسافران را نسبت به بعد از جنگ اعلام کرد.

 

مدیر هتل پردیس نیز در یک گفتگوی دیگر گفت: تعداد مهمانان هتل نسبت به روزهای عادی کمتر بود. حدود ۱۰تا۲۰درصد مردم جنگ زده به هتل آمدند، به دلیل هزینه بالای تنها یک شب ماندند و بعد نزد اقوام خود در روستاها رفتند. دلیل حضور کم مسافران در رشت احتمالا چون مرکز استان بود احتمال حمله یا بمباران را می‌دادند.

 

هم‌چنین رشیدی مدیر مهمانپذیر کناره رشت نیز گفت: مهاجرین جنگی اصلا به این میهمانپذیر مراجعه نکردند و هیچ‌گونه مسافر ناشی از جنگ را پذیرش نکردند.

 

در ادامه گفتگو با برخی از صاحبان رستوران‌ها و فروشگاه‌های محصولات غذایی آنها نیز ازدحام خاصی نسبت به حجم جمعیت که پیش از این به شمال می‌آمد احساس نکردند. رستوران‌ها و کافی شاپ‌ها نیز روال عادی روزانه خود را داشته و نسبتا مشتریان بومی خود را خدمات میداند و روال عادی خود را طی کرده بودند. فروشندگان مواد غذایی نیز اظهار داشتند: مراجعه غیربومی‌ها برای خرید اقلام غذایی افزایش داشت اما به جهت کمی و فراوانی مراجعه، همانند ایام عید نوروز نبود.

 

هم‌چنین در بررسی‌های میدانی شهر رشت این نتیجه حاصل شد که مقصد اصلی و نهایی مسافران، اقامت در شهر رشت نبوده بلکه به شهرهای اطراف و حومه شهر رشت رجوع کرده بودند. از این رو، با گفتگو با برخی از مسافران در شهرهای املش، لاهیجان و لنگرود مشخص شد بخش زیادی از مسافرانی که به استان آمده بودند در اطراف استخر لاهیجان، مسیر بام سبز، محله اطاقور، لیلاکوه، املش، میدان ابریشم لاهیجان، پارک فجر لنگرود، چمخاله و در مسیر رودسر چادر زدند. هم‌چنین درصدی نیز برای سکونت در منازل اقوام و آشنایان خود اقامت داشتند.

 

براساس اظهارات برخی از مسافران، بیشتر مهاجران از مناطق مرکزی و شمالی تهران تصمیم به ترک شهر تهران گرفته اما اکثر مردم جنوب تهران ترجیح داده که در خانه‌هایشان بمانند. به عبارت دیگر، به دلیل فشار فزاینده بمباران بر مناطق شمالی تهران اکثر شهروندان این مناطق مجبور به ترک تهران شدند.

 

ناگفته نماند که در سال‌های اخیر که اکثر استان‌های کشور و به‌ویژه تهران بواسطه آلودگی شدید هوا، ریزگردها، خطر فرونشست، طوفان و مشکلات محیط‌زیستی به خرید ویلا و واحدهای مسکونی در استان‌های شمالی تمایل پیدا کردند و منزل دومی را اختیار کردند.

 

هر چند دو سازمان بنیاد مسکن و اداره راه و شهرسازی آماری از میزان ساخت و ساز غیربومیان در داخل استان منتشر نمی‌سازند اما بررسی‌های میدانی نشان می‌دهد که حجم محدود مسافران در داخل شهرهای بزرگ به رغم ازدحام مسافران در جاده‌ها و ورودی به استان‌های شمالی و خالی شدن هتل‌ها و مسافرخانه‌ها و اظهارات هتلداران گویای این واقعیت است که در داخل گیلان مسافران اکثرا در خانه‌های دوم خود اقامت کرده و بقیه نیز به مازندران رفته و یا در خانه اقوام و آشنایان خود ماوا کرده‌اند. البته احتمال اقامت در خانه اقوام و آشنایان شاید شامل درصد کمی از مسافران می‌شد زیرا هر واحد مسکونی حداقل یک یا چند مسافر راه دور داشت.

 

از سوی دیگر، گسترش جنگ به استان‌های شمالی حتی در آینده نیز، نامحتمل نیست که بومی‌های ساکن پایتخت هر خانوار به خانه پدری بازگشته و باری را بردوش خانواده‌ها اضافه کنند. از این رو، ممکن است درصد پذیرش مهمانان خارج استان کمتر باشد. اما نباید از نظر دور داشت که در زمان حضور مهمانان در گیلان با بحران مضاعف بر زیرساخت‌هایی مانند برق، آب، گاز و سوخت فزاینده مواجه می‌شد. قطعی برق در ساعاتی از روز، کاهش فشار آب شهر، افزایش تقاضا در داروخانه‌ها، فروشگاه‌ها و مخصوصا صف‌های طویل نانوایی‌ها منجر به نگرانی از آینده و افزایش قیمت برخی محصولات غذایی و دارویی شد. قطع اینترنت و بی‌اطلاعی از شرایط جنگ و فقدان خبررسانی منسجم، نبود برنامه هدفمند برای اسکان مهاجران، ازدحام احتمالی در خدمات درمانی، وضعیت خانواده‌های بحران زده را بلاتکلیف و نامعلوم کرده بود.

 

با این‌همه، این روزها، این ابهام هم‌چنان باقی است که آیا جنگ پیش گفته در روزهای گذشته و بروز جنگ دیگری در روزها و ماه‌های آتی، منجر به افزایش هزینه اقامت و سکونت مهاجران غیربومی به استان‌های شمالی و متعاقب آن، افزایش خرید و فروش اراضی این منطقه خواهد شد؟ در صورت بروز جنگ‌های آتی به جهت کمی و کیفی چه تمهیداتی برای اقامت‌های طولانی مدت اتخاذ شده و چگونه می‌توانیم بر این معضل فایق آییم؟ این پرسشی است که اکنون باید به آن‌ اندیشید.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.