مهره‌های شطرنج روسیه در زمین بازی میدان گازی رودسر

دلایل عدم بهره‌برداری از میدان گازی رودسر بررسی شد؛

0 28

چرا بهره‌برداری از میدان گازی رودسر بیش از ۱۰ سال به تعویق افتاده است؟

پاسخ به این سوال دو بخش دارد؛ سیاست‌های داخلی و فشار خارجی.

 

تحریم باعث شده احیای میادین نفت و گازی که فعالیت می‌کنند هم به امری نشدنی تبدیل شود چه برسد به شروع بهره‌برداری از میادین‌ تازه. اما بخش بزرگی از این پاسخ در رقابت‌ برای بازی در صحنه بازار انرژی قرار دارد. عدم تمایل روسیه به حضور تامین‌کنندگان جدید مقابل مصرف‌کنندگان اروپایی عامل اصلی عدم بهره‌برداری از میدان گازی شمال کشور است. میدانی که قابلیت صادرات گاز به اروپا از طریق خط لوله «ترانس آناتولی» را دارد برای روسیه یک رقیب جدی است.

 

درست است که کلید بهره‌برداری از میدان گازی رودسر بیشتر از ۱۰ سال پیش زده شد اما اتفاقاتی مانند طولانی شدن جنگ روسیه و حضور بازیگران تازه‌ای مانند ترکمنستان و جمهوری آذربایجان به معنی از دست رفتن بازارهایی است که منتظر محصول گازی شمال ایران هستند. بازاری که در آن کشورهای اروپایی مصرف‌کننده هستند و مهره‌هایی موثر در معادلات جهانی.

 

میدان گازی رودسر تعادل بسیاری از معادلات انرژی کشور و منطقه را دستخوش تغییر کرد. این میدان حاوی ۵۰ تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی که معادل ۱۰ برابر میدان «شاه دنیز» جمهوری آذربایجان است. این درحالی است که پیش از این سهم ایران از گاز دریای خزر تنها ۱۱ تریلیون فوت مکعب پیش بینی شده بود

میدان گازی رودسر

میدان گازی رودسر تعادل بسیاری از معادلات انرژی کشور و منطقه را دستخوش تغییر کرد. این میدان حاوی ۵۰ تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی که معادل ۱۰ برابر میدان «شاه دنیز» جمهوری آذربایجان است. این درحالی است که پیش از این سهم ایران از گاز دریای خزر تنها ۱۱ تریلیون فوت مکعب پیش بینی شده بود.

موقعیت میدان گازی رودسر به گونه‌ای است که طرح‌های توسعه مانند صادرات گاز به اروپا چندین قدم جلو ببرد. زیرا در طرح اولیه میادین‌ گاز پارس جنوبی به عنوان منبع تغذیه صادرات درنظر گرفته شده بود. میدان رودسر وقتی مهم‌تر می‌شود که ۸ میلیارد بشکه نفت را نیز در خود جای داده است آن هم درست در شهرستانی که تنها ۸۰ کیلومتر از رشت ـ مرکز گیلان ـ فاصله دارد. کلنگ بهره‌برداری از این میدان سال ۱۳۹۰ خبری شد اما هیچگاه قدمی برای اجرای این پروژه برداشته نشد تا جایی که برخی انگشت اتهام را به سمت روسیه گرفتند. این نگاه معتقد است کشوری که تا چند سال پیش تامین کننده بی‌رقیب گاز اروپا بود حضور تولیدکننده دیگری در بازار را برنمی‌تابد.

 

انتقال گاز ایران به اروپا

ایران به لحاظ موقعیت ژئوپولتیکی که دارد همیشه بهترین بازار برای مصرف‌کنندگان انرژی است. وجود دو دریا در شمال و جنوب کشور در کنار منابع عظیم نفت و گاز که انتقال محصولات انرژی به مقصد را آسان‌تر می‌کند مزیتی است که هر تامین‌کننده‌ای ندارد.

 

رقیب ایران در جنوب کشورهای عربی است و در شمال روسیه. البته تا زمانیکه برنامه‌های زیرساختی انتقال گاز کشور به اروپا را تعریف نشده بود، روسیه ایران را رقیب جدی نمی‌دید اما پس از تعریف طرح خط لوله پارس نوع مواجهه روسیه با ایران در بخش انرژی تغییر کرد.

خط لوله پارس پروژه‌ای است به طول ۱.۷۴۵ کیلومتر برای انتقال گاز ایران به قلب اروپا. ظرفیت این طرح در حد انتقال ۱۱۰ میلیون مترمکعب گاز طبیعی از میدان‌های گازی جنوب کشور تعیین شد.

 

خط لوله پارس از ایران آغاز می‌شود و پس از عبور از ترکیه و یونان، از طریق ایتالیا و سوئیس به اتریش و آلمان می‌رسد. نکته قابل توجه عدم تداخل خط لوله پارس با خط لوله انتقال گاز روسیه به اروپا است زیرا این خط لوله از اروپای شرقی می‌گذرد و به آلمان می‌رسد. با این حال آلمان بازار اصلی روسیه  است و خط لوله پارس نیز این بازار را هدف قرار داده است. شرایط تحریم و عدم حضور سرمایه‌گذاران خارجی در عرصه نفت و گاز کشور باعث شد این طرح از دستور کار خارج شود و توانی برای رقابت نماند.

با طولانی شدن جنگ اوکراین و کوچک شدن سهم روسیه از بازار انرژی اروپا و تلاش قاره سبز برای دستیابی به منبع عرضه تازه، باعث شد روسیه با توان بیشتری روی بیرون راندن ایران از بازار اروپا تمرکز کند حتی به وسیله بازیگران غیررسمی مانند جمهوری آذربایجان.

 

ظرفیت صادرات از طریق بلغارستان، در حال حاضر تنها حدود ۳.۵ میلیارد متر مکعب در سال است اما از نقطه نظر فنی، ترکیه می‌تواند این نقطه اتصال را تقویت کند. این اتفاقا درست زمانی رخ داد که هیچ اقدامی برای بهره‌برداری از میدان گازی رودسر صورت نگرفت درحالیکه کلنگ آن بیشتر از ۱۰ سال پیش زده شده بود

جایگاه گاز آذربایجان در معادله انرژی

برکسی پوشیده نیست روسیه در جنگ آذربایجان و روسیه کدام کشور را تغذیه کرد و نقش ترکیه در این مراودات چگونه بود. توافق گازی بین ترکیه و آذربایجان را می‌توان به عنوان نمونه نام برد. تابستان امسال رجب طیب اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه اعلام کرد مجوز صادرات گاز ترکمنستان از طریق خط لوله «ترانس آناتولی» صادر شده است. کشوری که در شرق دریای خزر قرار دارد و از طریق خط لوله‌های باکو  ـ  تفلیس ـ جیهان، باکو ـ تفلیس ـ‌ ارزروم گاز خود را به ترانس آناتولی می‌رساند.

 

همچنین زمزمه‌های حضور جمهوری آذربایجان به عنوان بازیگر تازه صنعت نفت و گاز قوت گرفت و خبرهایی از همکاری ترکیه با این کشور نیز منتشر شد.

طبق گزارش خبرگزاری آنادولو، رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه در سخنرانی خود در یک رویداد صنعت نفت و گاز در باکوی آذربایجان، گفته بود: همکاری طولانی مدت ما که در راس آن، سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی مانند خط لوله باکو-تفلیس-جیهان، خطوط لوله باکو-تفلیس-ارزروم و خط لوله گاز طبیعی ترانس آناتولی قرار دارد، نه تنها به نفع ترکیه و جمهوری آذربایجان بوده، بلکه به امنیت انرژی منطقه و اروپا، کمک‌های قابل توجهی کرده است.

 

آلپ‌ارسلان بایراکتار، وزیر انرژی ترکیه در مصاحبه با بلومبرگ، نسبت به مسیر بلغارستان تمایل نشان داد و به پتانسیل افزایش حجم صادرات به اتحادیه اروپا تا ۱۰ میلیارد متر مکعب در سال اشاره کرد و در عین حال، این  پیام روشن را به بروکسل ارسال کرد که بدون برخی ضمانت‌های تقاضا، این اتفاق نخواهد افتاد.

 

به گفته بایراکتار، ظرفیت صادرات از طریق بلغارستان، در حال حاضر تنها حدود ۳.۵ میلیارد متر مکعب در سال است اما از نقطه نظر فنی، ترکیه می‌تواند این نقطه اتصال را تقویت کند. این اتفاقا درست زمانی رخ داد که هیچ اقدامی برای بهره‌برداری از میدان گازی رودسر صورت نگرفت درحالیکه کلنگ آن بیشتر از ۱۰ سال پیش زده شده بود.

اگرچه هنوز جزییاتی از قرارداد همکاری جامع ایران و روسیه به بیرون درز نکرده است، اما زنگ خطر زمانی به صدا درآمد که در دولت سیزدهم و در سفر یک روزه رئیس‌جمهور فقید ابراهیم رئیس مسکو، خبری مبنی بر گنجاندن واردات گاز از روسیه توسط ایران در این قرارداد منتشر شد؛ درصورتیکه روسیه تکنولوژی لازم برای کمک به ایران برای استخراج گاز دریای خزر را در اختیار دارد.

 

پافشاری پوتین بر رژیم حقوقی دریای خزر به جهت ایجاد توزان قوا در میان کشورهایی که خود را پس از فروپاشی شوروی صاحب  خزر و منابع گاز آن می‌دانستند و جلوگیری از نفوذ خارجی در خزر نیز، نمود دیگری است از نیت پوتین برای بی‌رقیب ماندن در زمین بازی صادرات گاز به اروپا

 

چرا روسیه مخالف است؟

طولانی شدن جنگ اوکراین باعث شد معادلات صنعت انرژی روسیه بهم بریزد. یکی از برنامه‌های ولادیمیر پوتین دولتی‌سازی صنایع بالادستی انرژی روسیه بود که در آن موفق شد. پوتین توانسته بود با دولتی‌سازی صنایع نفت و گاز و انتصاب الیگارش‌های روس بر این شرکت‌ها و جذب میلیارد ها دلار سرمایه، انحصار صادرات گاز روسیه را که دوره یلتسین به بخش خصوصی واگذار شده بود، پس بگیرد و میلیاردها دلار سرمایه را جذب زیرساخت‌های انرژی این کشور کند. اما این اقدام با تحریم نفت و گاز روسیه توسط اروپا عملا بی‌نتیجه ماند و تکانه‌های آن به کسری بودجه دولت مستقر در کرملین هم رسید.

 

پافشاری پوتین بر رژیم حقوقی دریای خزر به جهت ایجاد توازن قوا در میان کشورهایی که خود را پس از فروپاشی شوروی صاحب  خزر و منابع گاز آن می‌دانستند و جلوگیری از نفوذ خارجی در خزر نیز، نمود دیگری است از نیت پوتین برای بی‌رقیب ماندن در زمین بازی صادرات گاز به روسیه.

ازطرفی

شدت تحریم‌ها و کاهش درآمدهای گازی روسیه از ۴۵۰ میلیون دلار در روز به ۱۲۰ میلیون دلار، باعث شد رئیس‌جمهور روسیه سیاست‌های فشار برای رقبای بازار را شدت بخشد. آن هم درحالیکه آلمان به عنوان خوش اشتهاترین مشتری گاز در اروپا، از سال ۲۰۲۳ درهای خود را به روی گازپروم بست.

 

اردشیر دادرس، رئیس وقت انجمن سی. ان. جی کشور اعلام کرد بود «روسیه اجازه نمی‌دهد ایران از ۸ حلقه چاه میدان گازی سردار جنگل در دریای خزر، گاز برداشت کند.» دلیل مخالفت روسیه این است که طبق توافق ایران و روسیه، تا زمانی تراز گازی کشور مثبت است و جواب نیازهای داخل را می‌دهد، ایران نمی‌تواند منابع گازی دریای خرز برداشت کند!

سال گذشته اردشیر دادرس، رئیس وقت انجمن سی. ان. جی کشور اعلام کرد بود «روسیه اجازه نمی‌دهد ایران از ۸ حلقه چاه میدان گازی سردار جنگل در دریای خزر، گاز برداشت کند.» دلیل مخالفت روسیه این است که طبق توافق ایران و روسیه، تا زمانی تراز گازی کشور مثبت است و جواب نیازهای داخل را می‌دهد، ایران نمی‌تواند منابع گازی دریای خرز برداشت کند!

 

به گفته دادرس «روسیه ۱۸.۱ درصد از ذخایر گاز دنیا را دارا است. این رقم برای ایران ۱۷.۹ درصد است و چنانچه از خزر برداشت کنیم، به ۱۸.۲ درصد می‌رسد و در مقام بالاتری از روسیه قرار می‌گیریم که طبق توافق‌هایی که قبلا با این کشور صورت گرفته است، روسیه باید همچنان در صدر باشد.»

البته در پاسخ به صحبت‌های رئیس انجمن سی. ان. اجی شرکت نفت بیانیه‌ای را منتشر و دخالت روسیه را تکذیب کرد و این گفته‌ها را «نشر اکاذیب، کاملا بی‌پایه و در تضاد با اصل نهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران» خواند.

 

شدت تحریم‌ها و کاهش درآمدهای گازی روسیه از ۴۵۰ میلیون دلار در روز به ۱۲۰ میلیون دلار، باعث شد رئیس‌جمهور روسیه سیاست‌های فشار برای رقبای بازار را شدت بخشد. آن هم درحالیکه آلمان به عنوان خوش اشتهاترین مشتری گاز در اروپا، از سال ۲۰۲۳ درهای خود را به روی گازپروم بست

ایران هنوز فرصت دارد

البته هنوز به طور کامل در به روی ایران بسته نشده است. ناگفته نماند نقشی که ترکیه برای خود به عنوان پل بین منابع انرژی خاورمیانه و ترکیه درنظر گرفته به گونه‌ای است که ظرفیت پذیرش منابع انرژی متنوع را دارد.

تحلیلگران مرکز مطالعات شرقی (OSW) در لهستان به سایت اویل پرایس گفته بودند: ترکیه در درجه اول به گاز ترکمنستان علاقه‌مند است زیرا باید منابع واردات گاز خود را متنوع کند. این امر به ویژه از این نظر برای آنکارا اهمیت دارد که توانایی تهیه گاز از تامین کنندگان مختلف، همراه با کاهش مصرف گاز، این کشور را به هدف خود برای ایجاد یک هاب تجارت گاز، نزدیک می‌کند.

 

ترکیه و بلغارستان در سال ۲۰۲۳، قراردادی را امضا کردند که به شرکت دولتی بلغارگاز بلغارستان اجازه می‌دهد از طریق نقطه مرزی استرانژا – مالکوکلار با ترکیه، سالانه ۱.۸۵میلیارد متر مکعب گاز وارد کند که معادل ۶۰ درصد تقاضای سالانه بلغارستان است. بر اساس گزارش اویل پرایس، ترکیه سعی دارد توپ را در زمین بروکسل بیاندازد آن هم درحالیکه فرصت زیادی برای جایگزینی ترانزیت گاز از طریق اوکراین باقی نمانده است.

 

طبق اعلام شرکت تحقیقاتی «ریستاد انرژی»، اروپا برای جبران این کمبود، سالانه به ۷.۲ میلیارد متر مکعب واردات گاز طبیعی مایع گران‌تر (ال‌ان‌جی) نیاز دارد و به نظر می‌رسد آنکارا همه کارت‌ها را در اختیار دارد. موقعیتی که برای ایران یک فرصت برای گنجاندن گاز دریای خزر در سبد انرژی ترکیه است. البته بازسازی و احیای تجهیزات برداشت نفت و گاز از میادین کشور موضوعی نیست که تنها به صادرات ربط داشته باشد. بخشی از ناترازی انرژی کشور مربوط به فرسودگی تجهیزات صنعتی است.

 

به بیان دیگر تعریف برنامه‌ای جدی برای احیای صنعت نفت و گاز کشور و بهره‌برداری از ظرفیت‌ها نه الزامی برای صادرات، بلکه برای تراز تولید و مصرف داخلی هم لازم است. استهلاک زیرساخت‌های انرژی کشور ادامه دارد و هرگونه تعلل می‌تواند خسارات جبران‌ناپذیری برجای بگذارد.

 

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.