زندگی درفلات مرکزی ایران که هزاران سال با مدیریت سنتی و صحیح آب درجریان بوده است؛ درحدود نیم قرن است که با سوء مدیریت، عدم برنامهریزی و افزایش جمعیت مواجه شده و این مناطق اکنون دچارکمبود آب هستند. از اینرو برای جبران این کمبود، انتقال آب از مناطقی مثل لرستان و یا رود کارون به فلات مرکزی صورت گرفت.
از سوی دیگرچند سالی است طرحی برای انتقال آب از خزر به کویر مطرح شده که نه تنها درمان درد کمبود آب نیست، بلکه موجب پدیداری مشکلات عدیده ای خواهد شد.
دریای خزر، پهنه آبی بسته ایست که به دریاهای آزاد دسترسی ندارد، خزرفقط یک دریاچه است که ازطریق باران و رودخانه ها تغذیه می شود. سالهاست آب این دریاچه درحال پسروی است و درمناطق شمالی بخشی از سواحل خشک شده و بخشی دیگر تنها ۵ متر آب دارند. درایران نیز آب دریای خزر با پسروی همراه بوده. خشک شدن خلیج گرگان، عقب نشینی ۳۰۰ متری آب در نوکنده و عمق ۳۰ سانتی متری آب دربرخی مناطق ساحلی بندر انزلی از جمله این موارد است. آب دریاچه خزردرحال حاضر آلوده، سنگین و سمی شده و گونه های گیاهی و جانوری این دریاچه درمعرض انقراض قرار دارند. اکنون مردم در ۳ استان شمالی کشور با کمبود آب روبرو هستند؛ سالانه صدها هزارهکتار از شالیزارهای مازندران از کشت منع می شوند، درگیلان نیزشالیزارها در فصل کشت از بی آبی ترک می خورند و گلستان به دلیل پسروی آب دریا و جنگل تراشی، با بیابان زایی فراوانی دست و پنجه نرم می کند.
اما با انتقال آب دریای خزر به کویر، سطح عمومی دریا پایین می آید و با برگشت آب با شوری دوبرابر و وجود گرما و لجن، سیستم دریاچه با آسیب جدی مواجه خواهد شد و چیزی ازاین پهنه آبی باقی نخواهد ماند. در حالیکه دریاچه خزر میلیون ها سال قبل از دریای باستانی تتیس جداشد و باید به عنوان میراث طبیعی برای آیندگان باقی بماند، ما حق نداریم این دریاچه باستانی و موجوداتش را فدای خواسته های خود کنیم.
اما مسیری که برای عبور آب ازدریای خزر به کویردر نظر گرفته شده از دل جنگل های هیرکانی شمال می گذرد. امسال ۳۰۷ هکتار از جنگلهای باستانی شمال کشور به ثبت یونسکو رسیدند. با توجه به اینکه جنگلها برای ادامه حیات به بخار آب دریا وابسته هستند لذا با خشکی دریا نابود خواهند شد. در ۴۰ سال اخیر ، ۱/۵ ملیون هکتار ازجنگل های هیرکانی در کشورنابود شدند . حال لوله های انتقال آب در مسیر ۶۰۰ کیلومتری خود باید از ۱۰۰ هکتار جنگل عبور کنند که این انتقال ۷۰۰ هکتار از باغات، شالیزار ها و جنگل ها را نابود می کند. این درحالیست که عبوراز کنارمسیر لوله های نفت و گاز امنیت آن ها را در معرض خطر قرار خواهد داد و وزارت نفت کشور مجوز عبور را صادر نکرده است.
لذا مطالعات کافی برای انجام این طرح انجام نشده و هزینه ها از ۹۲۰۰ میلیارد تا ۱۰۰ هزار میلیارد برآورد شده است که این ارقام راه سوء استفاده مالی برای سودجویان را باز گذاشته است. به علاوه، آب پس از شیرین سازی و طی مسیر قیمت بیشتری پیدا می کند و خرید این آب هیچگونه توجیه اقتصادی نخواهد داشت.
از سوی دیگر شمال ایران ۷.۵ میلیون نفر جمعیت ثابت دارد که اکثرا به کار کشاورزی مشغولند و بدون بارانی که از بخارات دریای خزر تشکیل می شود، ریشه زندگی دراستان های شمالی خشک خواهد شد. با احتساب جمعیت متحرک و گردشگران، در این ۳ استان ۲۰ ملیون نفر وابسته به آب دریای کاسپین هستند. اما استان سمنان تنها ۶۳۰ هزا نفر جمعیت دارد و با این وجود رتبه اول کشوری درسرانه مصرف آب، متعلق به استان سمنان است.
طبق آمارهای سال ۹۱، ۱۱ شهرک صنعتی، ۱۵ ناحیه صنعتی و ۱۱۴۳ واحد صنعتی در استان سمنان که در قلب کویراست فعال هستند، آمار تعداد معادن ۲۶۰ فقره بوده و درحال حاضر قریب به ۶۰۰ معدن دراین استان فعالند. تجمع این حجم از صنایع دراستانی کم آب با ۶۳۰ هزار نفر جمعیت، نشانه سومدیریت وعدم برنامه ریزی است.
در صورت انتقال آب به سمنان، صنایع و باغات استان گسترش یافته و برجمعیت آن افزوده می شود. با پایان طرح، مردم مجبور به تعطیلی صنایع و کشاورزی و مهاجرت می شوند و این استان با آسیب های جدی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی رو به رو خواهد بود.
مشکل کمبود آب تنها درسمنان نیست و استان های سیستان و بلوچستان، یزد و اصفهان با مشکل جدی تری روبرو هستند.
کمبود آب با مدیریت صحیح قابل حل است؛ الگو های کشت باید تغییر کنند و تولیدات کشاورزی پرآب برمانند خربزه و هندوانه کاهش پیدا کنند، از تکنولوژی های نو برای کشاورزی استفاده شود، از بازیابی فاضلاب برای خنک سازی کارخانه ها استفاده شود و صنایع آب بر به سمت دریای آزاد جنوب بروند، سیلاب ها مهار شده و قنات ها احیا شوند تا نیازی به انتقال آب بین حوضه ای نباشد.
اگر مسئولان برشیرین سازی و انتقال آب اصرار دارند، تنها راه حل منطقی انتقال آب از دریای عمان است، زیرا این دریا از طریق دریای هند به آب های آزاد دسترسی دارد و با این انتخاب نیاز آبی کشور برای سال های طولانی تامین خواهد شد.
انتقال آب از خزر به کویر هیچ توجیحی برای حل معضلات آبی ندارد بلکه ماهیتی سیاسی و سودجویانه دارد و به نفع کسانیست که ازاین استان برخواسته اند و راهی برای رسیدن طراحان به اهداف کاسبکارانه شان است.
مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری، انجمن علمی جنگل بانی، موسسه تحقیقات و پژهش جنگل بانی کشور و بسیاری از متخصصان، جغرافی دانان، جامعه شناسان و محققان محیط زیست طرح مذکور را رد کرده اند. کمپین “مخالفین انتقال آب از خزر به کویر” ۵۰۰۰۰ نفر عضو دارد و نمایندگان استان های شمالی و جنوبی نیز درصف مخالفان حضور دارند. پیام ما به «عیسی کلانتری» رییس سازمان حفاظت از محیط زیست، این است:« در طی ۳.۵ سال با مقاومت مدنی ما، لایحه ها و بودجه ها حذف شدند، اما درصورت ادامه پیدا کردن این روند اعتراضات و مقاومات مردمی جدی تر خواهند شد.»