مردم انزلی خویشاوند صلح هستند و مهربانی ؛ آنها از نزاع و خشونت بیزارند. اهالی این شهر همسایه اند با دریا و روشنای فانوسهای دریایی و آواز باران همراه همیشه آنهاست. سفره محبتشان از دیرباز به روی مهمان گشوده بوده و کلامشان از عشق و دوستی نشان داشته است. ولی افسوس که قضاوتهای زودهنگام باز هم دامنگیر شده و گاه و بیگاه از دور و نزدیک میشنویم که مردم این شهر آن چنان که باید، پذیرای گردشگران نیستند و رفتاری که شایسته برخورد با مهمان است را از خود بروز نمی دهند. واقعیت این است که زندگی مردم انزلی که روزگاری به دروازه اروپا شهره بود، با حضور گردشگران گرده خورده است. وقتی اهل بندری قدیمی و اصیل باشی، از سالهای دور آمد و شد و اقامتهای بسیاری را شاهد خواهی بود، آنگونه که میزبان بودن در وجودت چنان ریشه می دواند که نمی توانی شهر را بی حضور مهمان تصور کنی. و اما این اما همان نقطه ای است که باید ایستاد و تماشا کرد و حرفها را شنید و پس از آن قضاوت کرد.
قاب اول
مرداد است و آفتاب بیامان می تابد. مرد اتومبیلش را در ترافیکی سنگین میراند. فرزند بیمارش بی تاب است و همسرش هر چند دقیقه یک بار دست بر پیشانی فرزند می گذارد تا حرارت بدن طفل را بسنجد. مرد سر میچرخاند، ماشینهای اهالی شهر و مسافران قطار شده اند پشت هم . خیابان همان است که از سالیان پیش بوده و در این سالها بر تعداد خودروهای شهر افزوده شده و با حضور مسافران، ترافیک سنگین طاقت مردم را طاق میکند.
قاب دوم
عصر است. زن جوان همراه فرزندش در پارک قدم میزند. مردی با زیرپوش بی آستین روی زیر انداز دراز کشیده است. همسرش روی گاز پیک نیکی گوجه فرنگی سرخ میکند. بوی روغن و گوجه در اطراف پخش میشود. سطلهای زباله پارک پر از آشغال هستند و مقدار زیادی زباله پای سطل ریخته شدهاست. روی یکی از درختچه های پارک چند تکه لباس، منتظر خشک شدن هستند.
قاب …
قابهایی این چنین کم نیستند. مناسب نبودن زیر ساختها و رفتار بعضی مسافران در ایام حضور گردشگران گاه موجب بروز مشکلات می شود. رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بندرانزلی در باره تنشهایی که بین مردم و مسافران به وجود می آید، اظهار میکند: این تنش ها که عنوان میشود، بیشتر از آنچه که در شهرهای دیگر کشور به ویژه شمال وجود دارد، نیست. در ظاهر قضیه نوع ادبیات عامه این شهر ممکن است خشن و جدی به نظر برسد که در واقع اینگونه نیستند اما باید توجه داشت، این لحن زمانی تشدید پیدا میکند که احساس کنند در حقشان ظلمی شده و حقوق شهروندیشان نادیده انگاشته شده است.
«فرهاد رحمانزاده» میافزاید: بیشتر واکنشها زمانی رخ میدهد که مردم این شهر در ایام تعطیلات با مشکلاتی مواجه میشوند و یا رفتار نامناسبی از مسافران میبینند. بعنوان مثال بارها شاهد بودهایم که رانندگان دو اتومبیل در عرض جاده کنار هم توقف کرده و بی آنکه از اتومبیل پیاده شوند با هم صحبت میکنند و راه را بند می آورند و به بوق ماشین پشت سر نه تنها توجه نکرده بلکه اعتراض هم می کنند. در شهری با عرض کم و طول ۱۷ کیلومتر، وقتی این حجم از مسافر وارد می شود حتی در خدمات رسانی خطوط تلفن هم اختلال ایجاد میشود به تبع در عصبانیت مردم شهر تاثیر می گذارد و برخی مسافران نیز تحت تاثیر بازتاب این عصبانیت قرار می گیرند.
خشن بودن مردم انزلی، پیشفرضی غلط است
یک فعال اجتماعی در گفت و گو با مرور اظهار میکند: خیلی وقتها از بسیاری افراد و مراجع میشنویم که مردم انزلی به نسبت شهرهای دیگر مردمان خشن تری هستند یا آمار وقوع جرم در این شهر نسبت به شهرهای دیگر عدد بالاتری را نمایش میدهد. بر مبنای همین داده است که به دنبال پاسخی برای چرایی یک اخلاق آسیبزا می گردیم.
امین حق ره: پدیدههایی فرهنگی-اجتماعی مثل فوتبال و تیم محبوب ملوان (با آن هیجانات و تنشهایی که ماهیت آن است) در کنار ظرفیتهایی همچون منطقه آزاد، اداره بنادر و دریانوردی، نیروی دریایی و… این شهر را در مرکز توجهات عامه قرار داده است. بدیهیست که هر خبر بد و ناخوشایندی از این شهر، بازتابی به مراتب بیشتر از اخبار ناخوشایند برآمده از شهرهایی دیگر داشته باشد که ظرفیتها و مختصات ویژه بندر انزلی را ندارند.
در همین ابتدا باید بگویم که این پیشفرضِ درستی نیست. هم مشاهداتِ مستقل و بی سو گیری عینی و میدانی و هم پژوهشهای جامعهشناختی چیز دیگری خلاف این را اثبات کرده و میکند. اتفاقا چندوقت پیش هم پایان نامهای را میخواندم که به همین موضوع در حوزه جغرافیای گیلان پرداخته بود و در جمعبندی به نتیجه ای خلاف آنچه در باور عمومی نشسته رسیده بود.
«امین حق ره» یادآور میشود: تا سال ۱۳۵۷ عمده امکان امرار معاش مردم انزلی از دو طریقِ صیادی و جذب گردشگر بوده است. به زبان ساده، از گذشته، وجود صید و توریست ارتباط مستقیم با کیفیت معاش مردم این منطقه داشته است. طبیعیست و شرط عقل است که در این شرایط بومیها، دست کم برای نیل به سود و رفاه بیشتر از اقداماتی که به این رابطه دو سویه (بومیها و صید، بومیها و توریست) خدشه وارد میکند، بپرهیزند.
دلایل شکل گیری این پیشفرض
وی می گوید: حالا پرسش این جاست که چرا با این شرایط، پیش فرض نمایندگان افکار عمومی حتی رسانهها و… بر وجود خشونت حداکثری در متن جامعه انزلیست. دلیل نخست به ماهیت ذاتی این شهر بر می گردد. انزلی از گذشته تا همین اواخر از مقاصد اصلی گردشگران ایرانی ست. جمعیت کثیری از مردم ایران تجربه یک یا بارها حضور در بندر را به عنوان گردشگر یا … داشته اند، در شرایطی که صدها شهر کوچک و بزرگ دیگر در کشور وجود دارد که به دلیل شرایط خاص جغرافیایی بسیاری تا به حال حتی اسمشان را نشنیدهاند و یا هرگز امکان یا علاقهای به حضور و تجربه زیست اجتماعی با مردمش را نداشتهاند. نکته این که آمار وقوع جرایم و خشونتهای اجتماعی در بسیاری از این شهرها از انزلی بالاتر است اما به دلیل آن که در مرکز توجهات قرار نگرفتهاند، مورد داوری عمومی هم قرار نمیگیرند. اگر بخواهیم از زاویه دیگر مساله را مورد بررسی قرار دهیم، کافیست به آمار عجیب و نادر این شهر کم جمعیت و وسعت در پرورش نخبگان فرهنگی، هنری، علمی و ورزشی نگاهی بیندازیم. هیچ وقتی از سال نیست که نام انزلی در کنار نام چهره یا چهرههایی از این شهر در یکی از زمینههای مذکور در عرصه ملی جلوه گر نباشد. پدیدههایی فرهنگی-اجتماعی مثل فوتبال و تیم محبوب ملوان (با آن هیجانات و تنشهایی که ماهیت آن است) در کنار ظرفیتهایی همچون منطقه آزاد، اداره بنادر و دریانوردی، نیروی دریایی و… این شهر را در مرکز توجهات عامه قرار داده است. بدیهیست که هر خبر بد و ناخوشایندی از این شهر، بازتابی به مراتب بیشتر از اخبار ناخوشایند برآمده از شهرهایی دیگر داشته باشد که ظرفیتها و مختصات ویژه بندر انزلی را ندارند.
واقعیتها
حق ره بیان می کند: واقعیت این است که خلقیات کلیت جامعه ایرانی و به تبع آن حوزه زیستی انزلی، به سمت خشونت بیشتر پیش میرود. این را میتوان از آمار فزاینده مراجع رسمی از میزان نزاع و درگیری، قتل، خودزنی، خودکشی و سرقت و … دریافت کرد. این البته که برای انزلی هم صادق است. در این جا لازم است به نکتهای مهم در تحلیل آمار برآمده در خصوص میزان پرخاشگری و ارتکاب اعمال خشن در انزلی اشاره کنم. برابر پایشهای صورت گرفته آمار وقوع جرایم و اعمال خشن و پرخاشگرانه در فصولی که شهرهای توریستی میزبان گردشگراناند به صورت معناداری نسبت به سایر ایام سال بیشتر است. و این دو وجه دارد، نخست آن که عاملین ارتکاب درصد بالایی از رفتارهای خشن و پرخاشگرانه از میان خود گردشگراناند و با توجه به تنوع قومیتی گردشگران حاضر در حوزه جغرافیای انزلی، این رفتارهنجارشکنانه متاسفانه به پای انزلیچیهای میزبان نوشته میشود.
به گفته این تحلیلگر، دیگر اینکه منشا بسیاری از تنشها و رفتارهای خشونتآمیزی که یک طرفش بومیهای انزلی هستند، به رفتارهای مخرب محیط زیست یا کنشهای هنجارشکنانه یا موهن غیربومیهای در ظاهر گردشگر معطوف است. عدم رعایت بهداشت عمومی، تجاوز به حریم عمومی و خصوصی به هنگام اسکان (چادر زدن در شوارع، پارکهای کنار خیابان، مقابل اماکن کسب و…) یا ایجاد ترافیک و اخلال در نظم آمد و شد، بخشی از رفتارهاییست که واکنشهای گاها خشن را در پی دارد. این در حالیست که به دلیل فترت و رکود اقتصادی در انزلی و گرایش اکثر مسافران به هزینهکرد در منطقه آزاد یا شهرهای مجاور و عدم بهرهمندی بومیها از مزایای اقتصادی که حضور گردشگران در گذشته برای آنها داشته، آستانه تحمل و مداراگری نیز نسبت به رفتارهای اغلب خارج عرف مسافران کاهش یافته است.
در آخر باید به یک مولفه دیگر در خصوص چرایی اشتهار مردم انزلی به خشونتورزی اشاره کنم که جنبه روانشناختی دارد و آن تمایل فزاینده انزلیچیها به خصوص نسل تازه، به توصیف شدن با صفاتیست که از آنها چهرهای جنگجو، ناسازگار، معترض، یاغی و خشن به نمایش میگذارد. این را میتوان به راحتی و وضوح از محاورات و مکالمات روزمره مردم به خصوص جوانترها با کلیدواژه «من انزلی چیام ها!» دریافت! هشداری که بیشتر ازآنکه جنبه تهدید و تخاصم داشته باشد، در آن نوعی توجه دادن مخاطب به گذشته در نظر گوینده پرافتخار و شکوهمندی ست که انگار حالا دیگر جز خاطرهای از آن باقی نمانده است!
ضرورت انجام پژوهش
این فعال اجتماعی یادآور میشود: مبحث مطرح شده، نیازمند کار پژوهشی از سوی کنشگران حوزه اجتماع است اما در نظر من شکلگیری و بروز این خلقیات محصول عواملی نظیرِ رکود و سکون شدید اقتصادی، بیکاری، فرسودگی شدید بافت شهری، تخریب و تحقیر مولفههای هویتساز بومی (همچون اماکن تاریخی، تیم فوتبال ملوان و…. ) است که محصول سو مدیریت و سیاستگذاریهای خطای مدیران مسئول بوده و کمترین نتایجش هم در طول زمان ایجاد حس بیاعتمادی و جداافتادگی، و میل به قبیلهگرایی و دیگر ستیزی و مرکز گریزیست.
دلایل افزایش جرایمی چون نزاع
فرمانده انتظامی انزلی با بیان این که وضعیت وقوع نزاع و درگیری در شهرستان بندرانزلی نسبت به سایر شهرستانهای استان جایگاه نگران کننده ای دارد، اظهار می کند: نوع بافت قومیتی در کنار عواملی مانند بیکاری و نبود زیرساختهای مناسب تولیدی و نیز گردشگرپذیر بودن شهرستان زمینه رشد برخی جرائم مانند نزاع و درگیری را فراهم کرده است. تقابل فرهنگها درشهرستان توریستی مانند انزلی، اصطکاک بین فردی را افزایش داده وتایید این گفته در اوقاتی چون تابستان است که با پیک حضور مسافران، افزایش میزان نزاع و درگیری را شاهدیم. نزاع و درگیری در ماههای عادی سال نیز کم نیست واین میزان وقوع ما را به خصوصیات فرهنگی مستتر در شهر هدایت میکند.
سرهنگ مجید حسینی: کاستیهای فوق به دلیل ضعف زیرساختهای شهری در پذیرش این میزان فشار به وجود آمده و توسط شهروندان تحمل میشود. این عوامل منفی در شرایط نامناسب آب و هوایی مانند گرما و هوای شرجی تابستان و بارندگی زمستان، کاهش آستانه تحمل و ناکامی و بروز پرخاشگری را درپی دارد. در بسیاری از مواقع پرخاشگری افراد از زمینه های اصلی ناکامی (ناکارآمدی زیرساخت ها) جابه جا شده و بر زمینه های دیگر مثل سایر شهروندان و مسافرین تخلیه می شود. در اینجاست که شاهد بروز نزاع و درگیری در شهری ساحلی مانند انزلی میشویم.
عوامل پدیدآورنده نزاع
سرهنگ «مجید حسینی» در شرح عواملی که بر وقوع نزاع در جوامع موثر است، میگوید: باید توجه داشت که نزاع از بقایای جوامع سنتی است که به جوامع مدرن امروزی نیز انتقال یافته است. فراوانی وقوع نزاع در جامعه میتواند نشانه یادگیری افراد در بکارگیری زور برای احقاق حق و ضعف در اعتماد به قانون، پایین بودن آستانه تحمل و… باشد. عصبانی شدن و پرخاشگری از نتایج ثانویه ناکامی است. بنا براین در تحلیل فراوانی وقوع نزاع به ریشه ناکامی شهروندان باید توجه داشت. ناکامی مکرر باعث کاهش آستانه تحمل افراد میشود و در این حالت فرد توان کنترل خشم خود را نداشته و با کوچکترین تنشی عصبانی میشود. در کنار این ناکامی استرسهای روزمرهای که افراد متحمل میشوند را نیز باید در نظر گرفت.
به گفته ی این مقام مسوول، عامل سومی که قدرت حل مساله افراد را در مقابل تنش نشانه میرود، افسردگی است که می تواند در ناکامیها و نبود تجارب خوشایند و کمبود نشاط و تفریح بروز یابد. ناکامی، استرس و افسردگی میتواند سه ضلع مثلث خشم باشند که با نگاهی به جامعه امروز زمینه های این تجارب منفی را میبینیم. عواملی چون گرانی، درآمد ضعیف، بیکاری، پرداخت نشدن به موقع حقوق، پایین تر بودن دستمزد از میزان تعرفه های قانونی، نبود امنیت شغلی در بین برخی مشاغل، احساس تبعیض در استخدام ادارت و شرکت ها، ترافیک، تبعیضهای اجتماعی، مصرفگرایی، تجملگرایی، تزلزل بنیان خانواده تحت تاثیر ارتباطات خارج از چهارچوب و فراهم نبودن امکانات تفریحی خوشایند میزان ناکامی را افزایش می دهد. از زمینههای دیگر ناکامی افزایش شدید تراکم جمعیت در زمان پیک حضور مسافر است که تبعاتی نظیر گرانی، سد معبر، ترافیک سنگین، افزایش جرایمی مانند روسپیگری وسرقت را به دنبال دارد.
وی در ادامه یادآور میشود: کاستیهای فوق به دلیل ضعف زیرساختهای شهری در پذیرش این میزان فشار به وجود آمده و توسط شهروندان تحمل میشود. این عوامل منفی در شرایط نامناسب آب و هوایی مانند گرما و هوای شرجی تابستان و بارندگی زمستان، کاهش آستانه تحمل و ناکامی و بروز پرخاشگری را درپی دارد. در بسیاری از مواقع پرخاشگری افراد از زمینههای اصلی ناکامی (ناکارآمدی زیرساخت ها) جابه جا شده و بر زمینه های دیگر مثل سایر شهروندان و مسافرین تخلیه میشود. در اینجاست که شاهد بروز نزاع و درگیری در شهری ساحلی مانند انزلی میشویم. وجود باورهای اشتباه در لایه های ذهنی افراد مانند گرفتن آنی حق و اعتماد به قضاوت فردی و نبود آشنایی لازم در مطالبه حق از طریق قانون در کنار مهارت ضعیف عذرخواهی و گذشت، ریسک درگیری را افزایش میدهد.
اهمیت پیشگیری
این مسئول بیان میکند: اداره برآورد معاونت اجتماعی استان گیلان همواره در برآورد سالانه خود نزاع و درگیری را یکی از اولویتهای مهم استان به شمار میآورد. ناجا و سایر سازمانهای ذیربط مستمرا سیاست پیشگیری از وقوع نزاع و درگیری را پیگیری میکنند. آشنایی شهروندان با نتایج قانونی و نیز تاثیر اجتماعی نزاع از راهکارهای مهم در پیشگیری از وقوع جرم است.
وی درپایان توصیههای ذیل را به منظور کاهش آمار درگیری و نزاع عنوان میکند: ارزش گذاری مجدد و الگودهی رفتارهای صحیح در جامعه از طریق آموزش در سنین پایه در مدارس؛ ترویج رفتارهای صحیح و احترام به قانون و اخلاق در سطح مدیران و چهره های مطرح اجتماعی؛ افزایش هزینه جرم نزاع ، درگیری، فحاشی و حمل سلاح سرد؛ شناسایی و رفع زمینههای ناکامی مانند مهندسی صحیح شهری با هدف رفع ترافیک یا ساماندهی مسافران در کمپ های ویژه و ممانعت از اسکان آنها در خیابان و پارک ها که از موارد نارضایتی افراد بومی است؛ تقویت گشت های انتظامی و نیز تعدد قضات دادسرا در جهت تسریع در روند رسیدگی به شکایات مردمی.
لزوم توجه به نیازهای انزلی
از همه آنچه در این گزارش بدان پرداختیم، در می یابیم مردم انزلی مهمان نواز هستند و میدانند حضور گردشگران میتواند به رونق اقتصاد شهرشان بی انجامد اما زیر ساختهای شهری و گردشگری و برخی مواقع رفتار مسافران در این شهر مناسب نیست. اهالی شهر شاهد تشدید مشکلاتی چون ترافیک سنگین، افزایش زباله و آلودگی شهر در ایام حضور گردشگران هستند. از سویی بسیاری از مسافران ترجیح میدهند به جای استفاده از هتلها و مهمانپذیرها و خرید اقلام مورد نیازشان از کسبه که به رونق اقتصادی شهر کمک می کند، در چادر ولو در اماکن نامناسب اقامت داشته باشند و بسیاری از مایحتاج مورد نیاز خود را هم از خانه خویش بیاورند، و متاسفانه گاه شاهد نگاه از منظر بالای پایتخت نشینان نسبت به بومیها هستیم که بر مراودات و تعاملات تاثیر بسیار نامطلوبی به جای میگذارد. همه این موارد در کنار بالا بودن آمار بیکاری، رکود اقتصادی و معضلاتی که مردم شهر انزلی درگیرش هستند سبب بروز مشکلاتی میشود که رفع آن نیازمند مشارکتی همگانی در مسیر مناسب سازی زیر ساختهای شهری و گردشگری، توسعه گردشگری پایدار، نظارت مناسب بربازار و نرخ اقلام و خدمات و همچنین رفع معضلات موجود در شهر است.
درود بر شما ابتدا بگم که خود من کرمانشاهی هستم و مردم استان ما هم نسبتاً اخلاق تندی دارند .اما در مورد انزلی من انزلی را از سالهای دور میشناسم و نظرم مال این ۱۰ سال گذشته نیست که توریست زیاد شده من از ۳۰ سال پیش خدمت شما میگم که با برخورد بد تعدادی از همشهری های شما مواجه شدم بدون اینکه برای کسی مزاحمتی ایجاد کرده باشیم با برخورد بد یکنفر مواجه شدیم و جالب اینجاست بلافاصله تعداد دیگری هم به اون آقا اضافه شدند در صورتی که من همراه خانمم بودم و نه گردن کلفت بودیم نه مشت زن باید خدمتتان عرض کنم متاسفانه تعدادی آدمهای کم ارزش در جاهای مختلف شهر شما حضور دارند که آبروی بقیه مردمان خوب انزلی را میبرند و متاسفانه گردشگر و مسافر هم با اینگونه آدمها برخورد میکنند و باعث ایجاد این تفکر در بقیه مردم میشه و نکته بعدی که باید عرض کنم تفاوت فاحش برخورد مردم رشت و شهرهای دیگر استان با اون تعداد که گفتم هست که بسیار ملایم خون گرم و مهربان هستند که فکر میکنم از بد شانسی مردم انزلی هست که باعث مقایسه میشه در هر حال این برخورد و چند تجربه دیگر باعث شد که ما دیگه در سفر به گیلان از انزلی عبور نکنیم . پاینده باشید
این قضاوت درستی نیست آقای محترم
یعنی یکی دو نفر رو دیدی که برخورد بدی دارن،به این معنیه که بقیه هام همینجورین؟؟؟
اصلا از کجا معلوم اونایی که میگین انزلیچی بودن؟؟!
مطمئنا خیلی از مسافرا بی فرهنگ هستن که ما مجبور میشیم این طرز برخوردی که شما میگید رو داشته باشیم که البته فکر نمیکنم همچین چیزی باشه….من خودم انزلیچی ام و انزلی زندگی میکنم،ولی هیچوقت چنین چیزی ندیدم،خوب و بد همه جا وجود داره،حتی شهر خودت….
گیلانیا به خونگرمی معروفن چه رشت باشه چه بقیه جاها
به تو ربطی نداره خفه
معلومه همین الان با بداخلاقی داری حرف میزنی من چند بار انزلی بودم نفهم تر و خر تر از مردمش مردمی نیستن
سلام
باید در جواب سیاوش عزیز بگم والا من که خودم اهل شهرستان انزلی(روستاهای اطراف انزلی با ۲۵ کیلومتر فاصله، با شهر) برعکس این مقاله که گفته فقط وقتی شهر شلوغ میشه مردم اینطوری عصبانی میشن !! جالبه بدونید در هرزمانی این اتفاق میافته
و جالبه بدونید من که ۲۰ سال سن دارم کلا دوبار انزلی رفتم حتی برای رفتن به شهر های دیگر (رشت_تهران)انزلی را دور میزنم! خیلی دارای اخلاق متفاوتی هستند و شما باید خیلی حوصله داشته باشید
با اینکه من پلاک این شهر را دارم و گیلکی صجبت میکنم
حتی در شهرهای دیگر با این دوستان به مشکل برمیخوریم
و بدبختی بزرگ اینجاست که نمیدونم چرا مردم این شهر وحشتناک مغرور هستند
ولی سیاوش من بابت رفتار چند تا از همشهریانم از شما عذر میخام
مطمئنا در شهر شماهم عدهای کرد نما هستند
سلام
آدم خوب و بد همه جا وجود داره…اینکه شما میگین در هر زمان عصبانی هستن،علتش همین حرف ها و بی فرهنگی مسافرا هست،،درست نیست مردم یک شهر رو مورد قضاوت قرار بدین….من مردمی به سادگی مردم انزلی ندیدم،مهمون نواز و خونگرمن،تعجب میکنم چجوری میگین مغرورن،و در ضمن شما فقط با دو بار انزلی اومدن فهمیدین که مغرورن؟؟ و اگه اینجوری که شما میگین باشه پس شما هم همین ویژگی ها رو دارین(:
همین که شما به شدت حرف خودت رو گرفتی و پیش میری
درحالی که همه مردم(استان)میدونن که اخلاق مردم انزلی فرق میکنه شما خودت میدونی من چی میگم
در ضمن من ۲ بار اومدم
یعنی در شهر ها دیگه گیلان به هیچ انزلیچی برخورد نکردم؟
یا در روستا های انزلی؟
(حالا من خیلی کلی دارم میگم )واگرنه اون استان که اون دوستمون ازش اعتراض کرده تکلیفش مشخصه.
منظورم از رفتار انزلیچیا نسبت به سایر گیلک ها و تالش ها که مثلا با اون دوستان فرق دارن واگرنه ماهم از این مسافرا دل خوشی نداریم هرچند که طرف ما اینها صاحب خانه اند ما مهمان
خفه
همین که شما به شدت حرف خودت رو گرفتی و پیش میری
درحالی که همه مردم(استان)میدونن که اخلاق مردم انزلی فرق میکنه شما خودت میدونی من چی میگم
در ضمن من ۲ بار اومدم
یعنی در شهر ها دیگه گیلان به هیچ انزلیچی برخورد نکردم؟
یا در روستا های انزلی؟
(حالا من خیلی کلی دارم میگم )واگرنه اون استان که اون دوستمون ازش اعتراض کرده تکلیفش مشخصه.
منظورم از رفتار انزلیچیا نسبت به سایر گیلک ها و تالش ها که مثلا با اون دوستان فرق دارن واگرنه ماهم از این مسافرا دل خوشی نداریم هرچند که طرف ما اینها صاحب خانه اند ما مهمان
سلام،سال۹۳ با خانواده رفتیم به شهر رشت عروسی پسر همکارم،گفتیم تا وقت هست بریم شهر انزلی رو هم ببینیم،تو پمپ بنزین فقط برای اینکه به متصدی گفتیم چرا بدون نوبت سوختگیری انجام میدید،گفتن من همانا ،حمله کردن کلی آدم همانا زدن آینه ماشین رو شکستند ،قلب بچه ام از ترس داشت از سینه اش میزد بیرون.
آقای محترم هیچ امکان نداره شما با خانواده باشید و هیچ کاری یا حرفی نزده باشید مردم انزلی با شما دعوا بگیرند این یه دروغ محض هستش
با من طرف دعوا داشت منم فحشش دادم
از بنده به شما نصیحت جسارت خدمت شما نشه ولی هروقت تشیف بردید بندر انزلی سعی کنید دنبال دردسر نباشید و پرو بازی در نیاری اگر تونستید این کارا رو انجام بدید میتونید از مسافرت خودتون لذت ببرید
اینم جوابی ک پر از غرور و تکبر بود دادی اقای حیف اسم فردین ک روی شماست
من میخام بیام اونجا ولی با دوربین تا بتونم رفتار پرخاشگرانه و بی ادبانه مردمتو ب تصویر بکشم
خانواده ام چندوقت پیش اومده بودن اون خراب شده و یک موتوری یکی از بچه ها رو زیر گرفته بود حالا دوقورت نیمشون هم باقی بود میگفتن مردم ب پشتوانه اون موتوری ک مقصر هم بود مث مورو ملخ اومدن ریختن سرمون و بچه های کوچیک ک باهامون بودن لال شدن
خدا لعنتتون کنه
جنسای بنجولتون رو دولا پن لا میندازین ب مسافرای بدبخت و ی طور برخورد میکنین انگار اومدن سهمیه ارث پدرتون رو بگیرن درحالی ک اجدادتون از همین راه پول دراوردنو شما ب نون نوای رسیدین
چند سال پیش ب خاطر مسافرت کاری ک باالاجبار اومدم اونجا ی کلمن کوچیک رو یخ کردن و ۶تومن از من گرفتن درحالی ک برگشت تو تهران همونو هزار تومن گرفتن
ساحل هم ک هیچ همه رو تصرف کردین و جای واسه مسافر نیست مگه پولی
خداپدر این ریسی روبیامرزه ک شنیدم شروع کرده دکون دسگاهای ک کنار ساحل درس کردن رو جم میکنه
ولی مردم رشت برخلاف شما ادمای خوبش بیشتره
سلام وقتتون بخیر کاملا موافقم البته نه همشون ولی تعداد خیلی زیادی هستن توی انزلی که مردمه توریست مخصوصا کسانی که با ماشین پلاک متفرقه توی سطح شهر رفت امد کنن رو اذیت کنن
چندتا نمونه دیدم خودم به شخصه پلیس کاملا باید این شهر رو گشت بده مخصوصا توی ایام عید که مسافرای زیادی به انزلی رفت امد میکنن
به نظر من مردم بندر انزلی گند ترین اخلاق دارند و همه شان باید به بدترین شیوه به درگ واصل شوند احمق ترین و نفهم ترین مردم مردم بندر انزلی هستن و الان به سبب سایت از اوردن فحش های رکیک برای ان ها صرف نظر می کنم
من خودم اهل همین گیلانم
حقیقتش خشن بودو انزلی چیا زبانزده
حتی خودشون به خودشون میگن غد
انگار براشون افتخاره
اما از اونجایی که حدود ۱۰ سال تو این شهر زندگی کردم بهم ثابت شد که همش ادعا هستن
یه بنده خدایی از سمنان میاد انزلی ۹صبح کنار دیوار یه خونه سفره پهن میکنه دارن صبحونه میخورن که صاحب خونه با شلوارک میاد وسط سفره با لگد سفره شونو میریزه بهم اعتراض میکنن که با سیلی میزنه تو گوش خانم اون بنده خدا الان ۴ساله افسرده گی گرفته این بنده خدا هی میاد از سمنان دنبال شکایت و باقی قضایا پرونده اش تو شعبه ۲ هست برین بپرسین باید اشکالات رو قبول کرد و یک عزم کلی از طرف مسئولین و مردم باشه که فرهنگسازی بشه