انقلاب صنعتی چهارم، ۲۷۰ سال بعد

نقدی بر کتاب «شکل دهی آینده انقلاب صنعتی چهارم»، اثر کلاس شواب

0 318

کتاب: شکل دهی آینده انقلاب صنعتی چهارم

نویسنده: کلاس شواب و نیکلاس دیویس

مترجم: علی زواشکیایی و محسن ربیعی

ناشر: آریاناقلم

سال: زمستان ۱۴۰۰

کتاب «شکل دهی آینده انقلاب صنعتی چهارم»، اثر کلاس شواب بنیانگذار و رییس اجرایی مجمع جهانی اقتصاد (داووس) و نیکلاس دیویس، از آن دست آثاری است که هر عضو از ساکنان این جهان برای آینده و سرنوشت آتی خود باید از محتوای آن آگاه شود. کتابی که درباره گذشته سه انقلاب صنعتی جهان و انقلاب چهارم صنعتی پیش روی آینده است که جهان هم اکنون در حال تجربه آن است و سرنوشت آن در سال‌های آینده با تحولات مبتنی بر این انقلاب رقم خواهد خورد.

کتابی که در ماه‌های اخیر، از نظر ناظران با تبلیغات گسترده و پیش فروش آن از سوی انتشارات آریانا قلم، کورد تازه‌ای برای این ناشر محسوب شده است.

 شواب، در این کتاب به چالش ها، دستاوردها و پیامدهای سه انقلاب صنعتی جهان پرداخته و مخاطبان کتاب را با ۱۲ مقوله انقلاب چهارم از جمله هوش مصنوعی و رباتیک، تولید افزوده، پهبادها، جنگ‌های سایبری، عصب فناوری ها، زیست فناوری ها، واقعیت مجازی و افزوده، مواد پیشرفته، نیروفناوری ها، کلان داده‌ها آگاه می‌کند، و نیز ایده‌ها و ظرفیت‌هایی که ما هنوز از وجودشان بی خبریم.

او می‌گوید از حدود سال ۱۷۵۰ میلادی به این سو، نیاکان ما شاهد سه انقلابی بوده‌اند که زندگی آن‌ها را دگرگون کرده‌اند؛ سه انقلاب صنعتی که جهان را تغییر داده‌اند و متعاقب هر کدام از آن ها، فناوری‌ها و نظام‌های سیاسی و نهادهای اجتماعی نیز متحول شده‌اند و در نتیجه، هم نحوه نگرش انسان به خودش و هم ارتباطش با همنوعان و تعاملش با طبیعت را زیررو کرده‌اند.

انقلاب صنعتی اول در میانه قرن هیجدهم میلادی با مکانیزه شدن ریسندگی و بافندگی آغاز شد و صنعت نساجی بریتانیا را زیررو کرد. طی ۱۰۰ سال، این انقلاب تمام صنایع موجود را در نوردید و به ظهور صنایع جدیدی از ساخت ماشین آلات جدید تا تولید فولاد و موتور بخار کمک کرد.

انقلاب چهارم علاوه بر نوآوری های فناورانه و برخورداری از قدرت هم گرایی و درهم تنیدگی فناوری های پیشین، محل تلاقی علوم وفنون گوناگون با هم و خلق انبوهی از امکانات و توانایی های جدید برای انسان فرداست؛ توانایی هایی که حتی تصور آنها هم شگفت انگیز و پر از رمز و راز است.

از حدود ۱۸۷۰ میلادی نیز موج جدیدی از فناوری‌های درهم تنیده روی داد که نرخ رشد و فرصت‌های ناشی از انقلاب صنعتی اول را چند برابر کرد. رادیو، تلفن، تلویزیون، لوازم خانگی و چراغ‌های روشنایی همگی نشانه‌هایی از قدرت تحول آفرین نیروی برق بودند که در انقلاب صنعتی دوم روی داد.

انقلاب صنعتی اول (۱۷۵۰ تا ۱۸۷۰ میلادی) صد و بیست سال، انقلاب دوم (۱۸۷۰ تا ۱۹۵۰ میلادی) هشتاد سال و انقلاب سوم (۱۹۵۰ تا ۲۰۰۵ میلادی) پنجاه و پنج سال در زندگی مردم حضور داشتند. اما بهتر است میان وقوع این انقلاب‌ها و جهانی شدن و همه گیری آن‌ها تفاوت قائل شویم.

شواب پس از بررسی سه انقلاب صنعتی جهان و تبعات و دستاوردهای ناشی از آن، معتقد است که انقلاب سوم صنعتی شدن جهان بیش از دو انقلاب دیگر شتاب و سرعت همه گیری و در هم تنیدگی داشت که این خصیصه را به انقلاب چهارم منتقل کرد.

انقلاب‌های اول و دوم بیش از صد سال طول کشیدند تا بر همه دولت‌ها و ملت‌های جهان اثر بگذارند. شاید هنوز حاکمان و مردمانی در دنیا باشند که انقلاب صنعتی دوم را هم خوب درک نکرده باشند اما می‌دانیم که سومین انقلاب صنعتی در خانواده فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات، خیلی زود همه گیر شد و رکورد سرعت همه گیری ده ساله را ثبت کرد. در واقع انقلاب صنعتی سوم، زمینه جهانی شدن را فراهم کرد و به ارتباطات بشری سرعتی چشمگیر بخشید و ما را به آستانه انقلاب صنعتی چهارم رساند. انقلاب چهارم علاوه بر نوآوری‌های فناورانه و برخورداری از قدرت هم گرایی و درهم تنیدگی فناوری‌های پیشین، محل تلاقی علوم وفنون گوناگون با هم و خلق انبوهی از امکانات و توانایی‌های جدید برای انسان فرداست؛ توانایی‌هایی که حتی تصور آنها هم شگفت انگیز و پر از رمز و راز است.

آنچه که کتاب را برای مخاطبان آن دلپذیر می سازد نگاه او به گونه ها و سازه های مختلف فناوری های جدید در انقلاب صنعتی چهارم و البته جستجو و وارسی او در آداب و قواعد انسانی است. قواعد و نگرانی هایی که بشر در آینده باید به چاره اندیشی آن فکری بکند.

از دید شواب، انقلاب صنعتی چهارم از نظر سرعت انتشار در جهان و از نظر عمق و دامنه تاثیرگذاری در اقتصاد دیجیتال و از نظر شدت تاثیر بر چهره آینده زندگی انسان ها، سیاره ما را به طور اساسی تغییر می‌دهد. چون تلاقی داده‌ها با حجم عظیم ذخیره سازی رایانشی و توان شناختی، صنعت و جامعه را در تمام سطوح دگرگون خواهد کرد و فرصت‌هایی بدیع در بخش‌های سلامت، آموزش، کشاورزی، تولید و خدمات پدید می‌آورد که زمانی دور از تصور بودند. اما هنوز بسیاری از مباحث اخلاقی و روان شناسانه این دگرگونی برای ما مبهم و حتی هولناک است، آثار فرهنگی و اجتماعی آن‌ها به موضوع پژوهش‌های ژرف و فلسفی، اجتماعی، انسان شناسی و فرهنگی تبدیل شده است و نفوذشان متوقف نمی‌شود.

اما آنچه که کتاب را برای مخاطبان آن دلپذیر می‌سازد نگاه او به گونه‌ها و سازه‌های مختلف فناوری‌های جدید در انقلاب صنعتی چهارم و البته جستجو و وارسی او در آداب و قواعد انسانی است. قواعد و نگرانی‌هایی که بشر در آینده باید به چاره‌اندیشی آن فکری بکند.

شواب در این کتاب می‌گوید «برای بهره گیری از مزایای انقلاب صنعتی چهارم، فناوری‌های نوظهور را نه باید «ابزارهای صرف» در نظر بگیریم که کاملا تحت کنترل ما هستند، و نه نیروهای بیرونی هدایت ناپذیر، در واقع، باید سعی کنیم بفهمیم ارزش‌های انسانی چگونه و کجاها در فناوری‌های جدید تنیده شده‌اند، و چگونه می‌توان این ارزش‌ها را شکل داد تا مصالح عامه، حفاظت از محیط زیست و کرامت انسانی را ارتقاء دهیم.»

از سوی دیگر یکی دیگر از دغدغه‌های مهم و بسیار فراگیر شواب، تاثیر محتمل انقلاب چهارم بر نرخ بیکاری است. طیف گسترده‌ای از شغل‌ها (بسیار بیشتر از انقلاب‌های صنعتی پیشین) در معرض اتوماسیون هستند و رشد سریع کسب و کارها بدین معناست که حذف مشاغل می‌تواند شتابی فزاینده بگیرد. در عین حال، «نرخ اشتغالزایی در صنایعی که در خط مقدم فناوری‌ها قرار دارند امروزه کندتر از دهه‌هایی پیشین است. مشاغلی که در صنایع جدید ایجاد می‌شوند نیازمند تخصص‌های فنی و مهارت‌های غیرشناختی (بلوغ عاطفی، همدلی، مهارت‌های میان فردی و ارتباطات کلامی) هستند. ویژگی‌هایی که چالش‌هایی را پیش روی کارگران غیرماهر قرار می‌دهند. در اقتصادهای پیشرفته، اکثر مشاغل جدید به شکل قراردادهای پروژه ای، پاره وقت و موقت درآمده‌اند که عموما فاقد محافظت‌های قانونی و مزایای اجتماعی کار تمام وقت هستند.»

شواب در این کتاب در کنار مزیت‌ها و تسهیلاتی که انقلاب چهارم صنعتی جهان برای ساکنان این کره خاکی فراهم می‌کند نگاه او همواره به بخش‌های نگران کننده آن نیز معطوف شده است.

با این همه شاید مهمترین دغدغه و دلشوره شواب در این کتاب این باشد که درک کنیم که بشر باید راهی بیابد که فناوری ها و نوآوری صنعتی به سمت توزیع عادلانه فرصت ها و قدرت ها باشد و از نابرابری های لجام گسیخته جهان جلوگیری نماید.

«صاحب نظران بر این باورند که هوش مصنوعی، زیست فناوری ها، مهندسی اقلیم و اینترنت اشیاء بیش از بقیه مایه نگرانی‌اند. گزارش ریسک‌های جهانی ۲۰۱۸ هم نشان می‌دهد که به سبب آسیب پذیری آشکار و فزاینده تمام حوزه‌های دیجیتال، از جمله داده‌ها و زیرساخت‌ها و اطلاعات شخصی و هویت ها، طی سال گذشته امنیت سایبری به مهم‌ترین دغدغه خبرگان بدل شده است. با این تفاصیل، آیا فناوری‌های انقلاب صنعتی چهارم واقعا جهان و زندگی ما را بهتر خواهند کرد؟ آیا مزایای اقتصادی و دیگر منافع حاصل از این انقلاب، ارزش این همه هزینه‌های انسانی را دارد؟ آیا ابزارهایی کارآمد برای کاهش ریسک‌های مرتبط در اختیار داریم؟ و اینکه خواسته حقیقی مان از این فناوری‌ها چیست؟

با این همه شاید مهمترین دغدغه و دلشوره شواب در این کتاب این باشد که درک کنیم که بشر باید راهی بیابد که فناوری‌ها و نوآوری صنعتی به سمت توزیع عادلانه فرصت‌ها و قدرت‌ها باشد و از نابرابری‌های لجام گسیخته جهان جلوگیری نماید.

از ساحت او : «اگر تغییری در این نابرابری‌های جهانی ایجاد نشود، از ظرفیت حقیقتا دگرگون ساز انقلاب صنعتی چهارم جلوگیری می‌کنند. حالا گزینه‌ای پیش رویمان است: اینکه فناوری‌ها و سیستم‌هایی را توسعه دهیم که به توزیع اقتصادی و ارزش‌های اجتماعی همچون درآمد، فرصت و آزادی به تمام ذینفعمان کمک می‌کنند، یا اینکه گروه کثیری از مردم را نادیده بگیریم. تفکر فراگیر بدین معناست که فقر یا جوامع حاشیه‌ای را صرفا نوعی انحراف نبینیم ـ چیزی که می‌توانیم حلش کنیم. ما باید بپذیریم که خوشبختی ما به بهای رنج آنهاست» این امر فراتر از درآمد و جایگاه است؛ اگرچه اینها هم مهم‌اند. مشارکت ذی نفعمان و توزیع مزایاست که آزادی را به همگان هدیه می‌کند.»

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.