به نام آن که جان را فکرت آموخت
همکاران گرامی!
۱۳ مهر مطابق با ۵ اکتبر، روز جهانی معلم را در میهن عزیزمان در شرایطی به شما عزیزان «خجسته باد» میگوییم که همه ما به واسطهِ اتفاقات اخیر نگران و غصه داریم.
بر کسی پوشیده نیست که جامعهِ ما روزهای دشوار و پرتلاطمی را سپری میکند.
مطابق با رسم هر ساله، شعار روز جهانی معلم در سال ۲۰۲۲ (۱۴۰۱) چنین در نظر گرفته شده است:
«تحول آموزش از معلمان آغاز میشود»
چه کسی است که نداند منظور از تحول در آموزش که قرار است از معلمان آغاز شود، تحولی است که علی الاصول باید منجر به اعتلاء و تضمین کرامت انسانها بشود.
لازم به گفتن نیست که اگر قرار بر این است که این مهم از معلمان آغاز شود، پس تردید نباید کرد که سیاست های کلان جامعه باید امکان و فرصت به انجام رساندن چنین تحولی را به معلمان بدهد.
مگر میشود با این همه تضییقاتی که در حق معلم روا داشته میشود، از او انتظار داشت که بتواند رسالتش را به درستی انجام دهد؟!
ما معلمان سال هاست که با تشخیص این وظیفه و قائل شدن چنین رسالتی برای خودمان، به اشکال مختلف قانونی و مسالمت آمیز مطالبهِ چنین فرصتی را از حاکمیت تقاضا کردهایم. ولی متأسفانه هرگز گوش شنوایی که بتواند و بخواهد فریادهای دلسوزانه و دادخواهانهِ ما را بشنود، پیدا نکردهایم.
علیرغم هشدارهای مشفقانه و دلسوزانهی ما، آنقدر نشنیدند و بی توجه ماندند که کار را به اینجا رساندند. به جایی که امروز با توجه به آنچه که در جامعهی ملتهبمان میگذرد و با توجه به خسارات جبران ناپذیری که به جامعه تحمیل شده است، دیگر توان و اشتیاق تکرار مطالبات صنفیمان را هم نداریم.
چرا که از طرفی به این نتیجه رسیدهایم که در حاکمیت ارادهای برای عمل به وعدهها و اجرای قانون وجود ندارد و از طرف دیگر امروز احساسات و عواطفمان از خسارات وارده و خشونتی که متعاقب مرگ جانگداز مهسا (ژینا) امینی بر جامعه مستولی شده است، به شدت جریحهدار است.
بعلاوه تألمی که به سبب از دست رفتن جانهای جوانان این مرز و بوم در پی اعتراضی مسالمت آمیز به فشارها و تضییقات اعمال شده ایجاد شد، به قدری آزاردهنده است که نه تنها اکثریت قریب به اتفاق مردم میهن ما، که جهانی را متأثر ، غمگین و برافروخته کرده است. در نتیجه وضعیت بغرنجی در جامعه ما ایجاد شده است که تبعاتش به روشنی مشخص نیست.
به دنبال وضعیت پیش آمده که اعتراضات، تقریبا به همهِ شهرهای کشور گسترش یافت، علاوه بر این که متأسفانه تعدادی جان باختند، تعداد زیادی از جوانان، به ویژه دانشجویان و دانش آموزان معترض بازداشت شدهاند.
نگرانی از زندانی شدن همکارانمان، رسول بداغی، جعفر ابرهیمی، محمد حبیبی، اسماعیل عبدی و بسیاری دیگر به دنبال طرح مطالبات صنفی کم بود، که نگرانی بازداشت دانشآموزان و دانشجویان نیز به آن افزوده شد؟
به گفتهی جانشین فرماندهِ سپاه پاسداران، میانگین سنی بازداشت شدگان ۱۵ سال است. فاجعه و مایهِ شرمساری نیست؟!
آیا راه دیگری جز اعمال خشونت و بازداشت برای مواجهه با اعتراضاتشان وجود ندارد یا شما نمیشناسید؟
کافی بود در این سالها به بخش حقوق ملت در قانون اساسی که مغفول مانده عمل میکردید و آزادیهای مصرّحه در آن را محترم میشمردید و به اجرا در میآوردید.
حالا که کار به اینجا رسیده و چنین وظیفهای در روز جهانی معلم به ما معلمان، یادآوری شده، بهتر میدانیم که در راستای انجام رسالت مان، یک بار دیگر با گوشزد کردن وظایف مسئولان، رسالت آموزشی خود را در ارتباط با آنها به انجام برسانیم.
به آنها توصیه میکنیم قبل از این که بیشتر از این دیر شود؛
۱. به سرکوب معترضان پایان دهید و بازداشت شدگان و معلمان زندانی را آزاد کنید.
۲. از خانوادهی کشتهشدگان اتفاقاتی که اخیرا رخ داده، دلجویی به عمل آورید .
۳. علل و عوامل جان باختن مهسا امینی و جانباختگان دیگر را پیگیری کنید.
۴. با رعایت قانون، تمام حقوق مصرّحه و به ویژه حق اعتراض و تجمع را برای شهروندان محترم شمارید.
باشد که آرامشی منطقی به جامعه بازگردد که در غیر این صورت هر پایانی می تواند متصور باشد.
با امید به بهروزی
کانون صنفی فرهنگیان گیلان
۱۴ مهر ۱۴۰۱