تاثیر جغرافیای گیلان بر تاریخ و زیست جنبش جنگل
خوانشی بر کتابِ "جنبشی که به انقلاب تبدیل شد" دکتر ناصر عظیمی دوبخشری
کتاب فوق العاده ارزشمند و لذتبخش “جنبشی که به انقلاب تبدیل شد” تالیف استاد ارجمند جناب دکترناصر عظیمی و انتشارات سپیدرود اگر چه بیش از آنکه راوی بخش مهمی از تاریخ این مرز و بوم باشد، بیشتر به یک پژوهش تطبیقی شباهت دارد. کتابی که سعی دارد تا نوری به تاریکیهای بزنگاههای جنبش و انقلاب جنگل بتاباند و در عین حال خط روایی خود را نیز از دست ندهد.
به راستی کلامی و سخنی برای تقدیر از این تلاش ارجمند جناب اقای دکتر عظیمی نمییابم که بیست سال، که عمری هست بر روی تهیه مدارک و منابع و ماخذ این اثر نفیس گذاشت ه و در کنار آن سفرهای میدانی بسیاری در جغرافیای داستان داشته و نقشههای استثنایی تهیه و در کتاب درج کردهاند. جز اینکه بکوشم در هر جمع و محفل حضوری و مجازی از آن سخن بگویم و این کتاب شریف را معرفی کنم.
اما چرا این کتاب جالب توجه است؟
اول – نوع روایت و قلم، آنقدر شیرین و در عین حال واقع بینانه است که آدمی را به تونل زمان پرت میکند و میبینی حدود یکصد و ده سال پیش در گیلان و جای جای رشت و روستاهایی از جمله کسما و گوراب زرمیخ و الیان و زیده و کیش دره و ملاسرا …. حضور داری و انگار تماشاچی فیلمی بلند و تراژیک در تاریخ گیلان هستیم. نویسنده در این بخش خود به این مناطق سفر کرده و مشاهدات و مصاحبهها با آخرین بازماندگان وقایع را برای راستی یابی وقایع به انجام میرساند. کاری که با گذر زمان و از دست رفتن بازماندگان آن واقعه، برای دیگر پژوهشگران آینده براحتی مقدور و میسرنخواهد بود.
دوم – شخصیت پردازیهای دقیق و با جزئیات بازیگران ان دوره از طریق تطبیق اسناد قدیم و جدید، مراجعه به کتب فراوانی که در بخش منابع و ماخذ کتاب بدانها اشاره شده، مصاحبهها و استدلالهایی که حاصل تطبیق روایات مختلف و تعمق و تفکردریک یک ماجرا حاصل میشود، است. بدین ترتیب نویسنده، خواننده را بیش از همیشه به اصل واقعیت نزدیک میکند. در همین زمینه با بازیگران اصلی این بخش از تاریخ گیلان و ایران از جمله میرزا کوچک خان، حاج احمد کسمایی، حسن خان آلیانی، میرزا حسین خان کسمایی، دکتر حشمت، حیدر خان عمواوغلی، احسان الله خان دوستدار، خالو قربان، رضا خان سردار سپه و دهها شخصیت و بازیگر فرعی دیگر داستان بنحوی توصیف و تشریح میشوند که خواننده میتواند درک امروزی و مستقیمی از آنان داشته باشد.
سوم – جدا از شرح وقایع عمومی که در هر کتابی در مورد این بخش از تاریخ میتوان آنها را خواند و بدانها پی برد، تأکید نویسنده در مورد وقایعی خاص از جمله واقعه بسیار مهم ملاسرا به طور مفصل و با جزییات و تطبیق بسیاری از اسناد تاریخی در ان مورد و یا ماجرای کشتی گرچاکف است . این بخشها از کتاب برایم ویژه وجذابتر بود. شاید بشود در هر یک از این موارد رمانی جذاب و یا فیلمهای سینمایی هیجان انگیزی ساخت.
چهارم – حسن سلیقه نویسنده در جدا سازی دو بخش از تاریخ جنگل تحت عنوان جنبش از شروع پیدایش در بیستم مرداد سال ۱۲۹۴ تا وقوع انقلاب در ۱۴ خرداد ۱۲۹۹ خورشیدی است. این تقسیم بندی درست و تحلیلی را تاکنون در جایی ندیده بودم و اهمیت آن را در نوع تحلیل این بخش از تاریخ گیلان بسیار با اهمیت میدانم.
رابطه چهرههای قدرتمندی مثل حاج احمد کسمایی در فشار سنت بر گرده جنبش جنگل و یا تاثیر تواناییهای مالی و حتی راه بلدی جغرافیایی حسن خان آلیانی در کوهستانهای گیلان، بر روند حوادث و تاثیر بر شخصیت و تصمیمات میرزا، نگاهی جدید است که توجه خواننده را به خود جلب میکند.
پنجم – توجه عمیق نویسنده به بیطرفی در دستیابی به اصل وقایع و ماجراها و بویژه نقش شخصیتها به آنگونه که در واقعیت بود در وقوع حوادث است. نقد و بررسی نوشتههایی از جمله، کتاب دکتر شاهپور آلیانی (نهضت جنگل و معین الرعایا) و یا کتاب دوست و همکار قدیمیام مرحوم افشین پرتو (گیلان و خیزش جنگل) و تطبیق موارد مطروحه آنان با اسناد مختلف،خواننده را بیش از همیشه به اصل ماجراها نزدیک میکند. دکتر عظیمی در همه موارد جای شک و تردید را در مورد برخی از وقایع به علت عدم دسترسی به اسناد نهایی در ذهن خواننده ایجاد کرده تا بگوید که جای پژوهشهای بعدی نیز همچنان خالی بوده و این بازشناسی محققانه باز هم باید ادامه یافته و به طور واضح اعلام میکند که من همه حرفها را تمام نکردم.
ششم – رویکرد جذاب تاثیر جغرافیا بر تاریخ است که در نوشتههای دکتر عظیمی عموما با آن مواجه میشویم. تاثیر حضور میرزا در منطقه جلگهای کسما و یا در دل کوهستانهای منطقه آلیان و کیش دره و زیده و تاثیر عمیق این مناطق بر نوع بروز وقایع را بسیار دوست داشتم و از آن لذت بردم .در همین زمینه رابطه چهرههای قدرتمندی مثل حاج احمد کسمایی در فشار سنت بر گرده جنبش جنگل و یا تاثیر تواناییهای مالی و حتی راه بلدی جغرافیایی حسن خان آلیانی در کوهستانهای گیلان، بر روند حوادث و تاثیر بر شخصیت و تصمیمات میرزا، نگاهی جدید است که توجه خواننده را به خود جلب میکند.
هفتم – نگاه نسبی گرایی در تحلیل شخصیتهای جنبش و انقلاب جنگل است. در این کتاب هیچ شخصیتی با شاخص همه یا هیچ بررسی نمیشود. آن مقدار که راقم این سطور از علوم رفتاری و روانشناسی میداند، در بسیاری از مواقع با توجه به تاثیر متن حادثه، نمیشد رفتاری غیر از آنچه اتفاق افتاد از یکی از شخصیتهای داستان بروز کند. این یعنی، کمی پیاده شویم و کفش آن آدم را در آن تاریخ بپوشیم وراه برویم و انصاف را در قضاوتهای تاریخی به راحتی بر باد ندهیم.
در مورد این کتاب ارزشمند بسیار میتوان گفت و نوشت. اما در سراسر زمانی که در نوشیدن شراب شهد گونه وقایع با قلم جادوئی دکتر عظیمی، مست میشدم، با خود میگفتم ای کاش بشود دوستان و دانشجویان و فرهیختگان دست کم گیلانی، این کتاب را بخوانند، ای کاش بشود جلسات بحث و گفتگویی در بخش بخش موارد مطروحه در این کتاب با حضور نویسنده برگزار شود. ای کاش بشود از بینش حاصله از این کتاب برای روشنگری و راه یابی موارد سیاسی جاری استفاده کنیم. قطعا آنکه تاریخ نمیخواند و نمیداند، حتما اشتباهات خود را در آب و خاکی، که در آن زندگی میکند، چند باره و چندباره تکرار میکند و هزینههای بسیاری برای آن میپردازد.
با سلام و احترام
ای کاش آقای مؤمن صالحی به جای تعریف و تمجید از کتاب «جنبشی که به انقلاب تبدیل شد» تألیف دکتر ناصر عظیمی، نقدی بر آن می نوشت تا مورد استفاده دیگران باشد و نویسنده کتاب که خود از متواضعان است، درصدد جبران نقایص مشکلات در چاپ های بعدی بوده باشد.
رسول سعیدی زاده