تحلیلی بر تبعات حذف ارز نیمایی

فرصت بیشتری برای رشد اصناف کوچک ایجاد می‌شود

0 23

حذف ارز نیمایی در اقتصاد ایران می‌تواند پیامدهای مثبت و منفی متعددی به همراه داشته باشد. از یک سو، این تصمیم به شفاف‌سازی بازار و حذف رانت‌هایی که طی سال‌های گذشته به‌واسطه ارز نیمایی ایجاد شده بودند، کمک می‌کند.

 

بسیاری از دریافت‌کنندگان این ارز، منابع ارزی را در مسیرهای غیرضروری و حتی مخرب خرج می‌کردند که نتیجه آن برهم خوردن تعادل بازار و تضعیف رقابت سالم بود. با حذف ارز نیمایی، بازار در بلندمدت شاهد همسان‌سازی قیمت‌ها و ورود به چرخه رقابتی شفاف‌تر خواهد بود.

 

با این حال، حذف این ارز، افزایش قیمت کالاهایی که پیش‌تر از این نرخ ترجیحی بهره می‌بردند، به همراه خواهد داشت. این افزایش قیمت به‌ویژه در کالاهای اساسی وارداتی که با ارز نیمایی تامین می‌شدند، فشار مستقیم بر سبد خرید خانوارها وارد می‌کند و قدرت خرید مردم را به‌طور ملموس کاهش می‌دهد. در چنین شرایطی، انتظار می‌رود دولت چاره‌ای برای جبران این فشار اقتصادی بیاندیشد، چرا که بدون وجود تدابیر حمایتی، این تصمیم ممکن است تبعات اجتماعی و اقتصادی گسترده‌تری به همراه داشته باشد.

 

از منظر رقابتی، حذف ارز نیمایی می‌تواند در بلندمدت به بهبود سلامت بازار کمک کند. تا پیش از این، بسیاری از واحدهای بزرگ تولیدی و تجاری از این ارز به‌عنوان یک امتیاز رقابتی استفاده می‌کردند و این امر اصناف کوچک‌تر را عملاً از چرخه رقابت کنار می‌زد.

 

واحدهای کوچک که اغلب به منابع مشابهی دسترسی نداشتند، در مقایسه با واحدهای بزرگ‌تر، در تامین مواد اولیه و تولید محصولات با قیمت رقابتی، با مشکلات عدیده‌ای مواجه بودند. با حذف این سیاست ارزی، رقابت در بازار شفاف‌تر شده و فرصت بیشتری برای رشد اصناف کوچک ایجاد می‌شود.

 

با این حال، یکی از نگرانی‌های جدی در حذف ارز نیمایی، تاثیر آن بر صنعت دارو و درمان است. هزینه‌های درمانی و دارویی در ایران هم‌اکنون نیز بسیار بالاست و حذف این ارز می‌تواند فشار بیشتری بر این بخش وارد کند.

 

افزایش قیمت دارو و خدمات درمانی نه تنها دسترسی عموم مردم به خدمات ضروری را محدود می‌کند، بلکه در بلندمدت می‌تواند سلامت عمومی جامعه را تهدید کند. از این رو، لازم است این حوزه با دقت بیشتری مدیریت شود و دولت از ابزارهای حمایتی مناسب برای عبور از این دوران گذار استفاده کند.

 

علاوه بر این، موفقیت این سیاست به اجرای صحیح آن توسط نظام بانکی نیز بستگی دارد. هرچند یکی از اهداف حذف ارز نیمایی، تقویت تولید و رقابت در بخش‌های اقتصادی است، اما تولید تنها یک بخش از چرخه اقتصادی محسوب می‌شود. مصرف‌کننده و توزیع‌کننده به‌عنوان دو حلقه مکمل تولید، نقشی اساسی در تکمیل این چرخه دارند.

 

حمایت صرف از تولید، بدون توجه به توان خرید مصرف‌کنندگان و کارآمدی نظام توزیع، نه تنها مشکلات موجود را حل نمی‌کند، بلکه ممکن است به ناکارآمدی بیشتر در کل چرخه اقتصادی منجر شود. بنابراین، سیستم بانکی باید به‌طور همزمان از تولیدکننده، توزیع‌کننده و مصرف‌کننده حمایت کند تا یک چرخه اقتصادی پایدار و کارآمد شکل گیرد.

 

به‌طور کلی، حذف ارز نیمایی فرصتی برای بازنگری در سیاست‌های اقتصادی کشور و حرکت به سمت رقابت سالم‌تر است. اما این حرکت نیازمند کارشناسی دقیق، مدیریت دوران گذار و اتخاذ تدابیر حمایتی برای کاهش تبعات منفی آن، به‌ویژه برای اقشار آسیب‌پذیر جامعه است. در غیر این صورت، این تصمیم ممکن است مانند بسیاری از سیاست‌های مشابه، به شکست منجر شود و حتی وضعیت فعلی را نیز دشوارتر کند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.