کلیپهای کوتاه از چهرههای خندان و بامزه کودکان که شعری میخوانند یا رفتار خندهداری انجام میدهند. این ویدئوها هر روز در فضای مجازی میچرخد و دنبالکنندههای بسیاری را به خود جلب میکند. با چرخی ساده در فضای مجازی مشخص میشود که مادر و پدرهای بسیاری با انتشار ویدئو و عکس فرزندانشان در حال تولید محتوا هستند و حتی از این راه کسب درآمد میکنند.
کودکان زیر سن قانونی هستند و هنوز به بلوغ بزرگسالی نرسیدند بنابراین احتمال دارد در بزرگسالی نسبت به اقدام مادر و پدر خود برای آنکه از چهره او برای شهرت و درآمد استفاده کرده باشند، اعتراض داشته باشد. جدای از این بحث وظیفه مادر و پدر است تا از کودکان در برابر آسیبهای اجتماعی و بیماران پدوفیلی محافظت کنند؛ بنابراین یکی از احتمالات افزایش خطر همین حضور مکرر مجازی کودکان است.
طبق تعاریف کار کودک، این کودکان هم جزء دستهبندی کودکان کار قرار میگیرند که کاری غیرقانونی محسوب میشود. اما در برابر این پدیده مجازی باید چه کار کنیم؟ طبق نظر فعالان حوزه کودک، اولین کار، جلوگیری از گسترش فعالیت چنین پیجهای مجازی است. در واقع بهتر است از انتشار و بازنشر ویدئوهایی که کودکان در آن حضور دارند جلوگیری کنیم. یکی از دلایل مهم آن، این است که کودکان زیر سن قانونی هستند و هنوز به بلوغ بزرگسالی نرسیدند بنابراین احتمال دارد در بزرگسالی نسبت به اقدام مادر و پدر خود برای آنکه از چهره او برای شهرت و درآمد استفاده کرده باشند، اعتراض داشته باشد. جدای از این بحث وظیفه مادر و پدر است تا از کودکان در برابر آسیبهای اجتماعی و بیماران پدوفیلی محافظت کنند؛ بنابراین یکی از احتمالات افزایش خطر همین حضور مکرر مجازی کودکان است.
احساس سیریناپذیر والدین برای دیدهشدن
پیش از این هم ماجرای فوتبالیست خردسالی به نام آرات بر سر زبانها بود. بر همین اساس سال قبل روزنامه جامجم در گزارشی با رضوان موسوی، روانشناس کودک و نوجوان مصاحبهای کرده بود که در آن نوشته بود: «این پدیدهها از آرات شروع شد که برای خیلیها جنبه ورزش و نشاندادن استعداد بچه را داشت، اما به این نکته مستتر کمتر کسی دقت میکرد که پدر و مادر درواقع آن احساس سیرنشده خودشان در دیدهشدن را با پروبالدادن به توانایی بچهشان دنبال میکنند. این روندها با لایکخوردن و پربینندهشدن و تبلیغاتی که به درآمدزایی میرسد، آنقدر شلوغ و پرحاشیه میشود که بچه به عنوان موضوع اصلی از دنیای واقعی خود فاصله میگیرد. کودک مثل یک کاغذ سفید است، در یک فضای رشدی شلوغ، پر از شوآف و نمایشهای غیرواقعی قرار میگیرد و هرچیزی که روی این کاغذ نوشته شود، الگو و طرحواره زندگی او میشود. این کودک مرتب در معرض توجه است، پس از همین سن، خودشیفتگی را یاد میگیرد.»
انتشار تصاویر کودکان برای سوءاستفاده
سمیرا آلبویه، روانشناس تربیتی دراینباره به خبرگزاری فارس گفته بود: «نشر تصاویر کودکان در فضای مجازی به قصد سوءاستفاده از آنها حال از طریق پدر و مادر باشد یا هر فرد دیگری کار مردودی است و فرصتی را برای سوءاستفادهگران در فضای مجازی فراهم میکند، افرادی که دچار اختلالات جنسی هستند یا به دنبال شکار کودکان و نوجوانان در فضای مجازی میگردند، همه اینها امنیت کودکان را در این فضای بیدروپیکر به خطر میاندازد. چنین کاری نمونه نقض حریم شخصی بچههاست و باعث تخریب آینده آنها میشود. والدبودن این حق را ایجاد نمیکند که در حریم خصوصی کودکان دخالت کرده و باعث آزار آنهایی شویم که هیچ تصمیمی نمیتوانند در آن دوره سنی برای فعالیتهای خود بگیرند. کودکان با این فعالیتها یاد میگیرند که خود واقعیشان نباشند، در معرض فضایی قرار بگیرند که مدام تحسین و تشویق شوند و یک تصویر تصنعی از خود بسازند که برایشان فاجعهبار است و باعث میشود شخصیتی که قرار است به درستی شکل بگیرد، ناکام شود و در آینده آسیبهای روانی و اجتماعی ببینند. این کودکان به راحتی در بزرگسالی مستعد شخصیتهای خودشیفته و کمالگرا میشوند.
از دیگر واکنشهای مخاطبان صفحات مجازی این است که این سوءاستفاده از خلوت و تفریح کودکان نوعی کارکشیدن از آنهاست و از اینرو آنها را کودکان کار مدرن یا کودکان سرپرست خانوار و والدینشان را بدسرپرست میدانند.
تحمل شکست و ناکامی را نخواهند داشت. توهم موفقیت و برتربودن پیدا میکنند و مدام دوست دارند که در معرض دید و تحسین دیگران باشند. مورد داشتیم بچههایی که در فضاهای مجازی فعال بودند با بالاتررفتن سنشان دچار سوءاستفادههای جنسی شدهاند و این هم به دلیل غفلت والدین صورت گرفته است و این دست بچهها تجاوزات جنسی را نمیتوانند فراموش کنند و عموما خشم خود را نثار پدر و مادرشان میکنند. چنین آسیبهایی آنقدر دردآور است که حتی فکرکردن به آن هم سخت است. قانون در خیلی از کشورها رفتارهای پدر و مادرها و ارتباطاشان با فرزندان را زیر نظر دارد و چنانچه احساس کند که نقضی در این زمینه وجود دارد، بهسرعت والدین را با جریمههای سنگین روبهرو میکند؛ مثلا اگر مادر و فرزندی هنگام رانندگی عکس و فیلم از خود منتشر کنند، حضانت والدین را زیر سؤال میبرد، اما در ایران هنوز متأسفانه اینگونه حقوق کودکان به رسمیت شناخته نشده و عموما از گوشه و کنار میشنویم که والدینی بچهها را دچار چنین خطراتی کردهاند. حال از این دست والدین هم که بگذریم، خیلی از بچهها در دوره نوجوانی خود را در این منجلاب میاندازند؛ در این رابطه نیز پدر و مادر باید هوشیار باشند و مراقبت کنند که فرزندانشان استفاده ابزاری و زیاد از فضای مجازی نداشته باشند. اختلالات شخصیت خودشیفته، کمالگرا و طرحوارههای تأییدطلبی در آینده کودکان کار مجازی دیده میشود. از مهمترین نکاتی که والدین برای به خطر نینداختن حقوق فرزند خود باید رعایت کنند، نخست توانایی نهگفتن به اطرافیانی است که مدام طلب عکس و فیلم از فرزندان آنها را دارند، توجهنکردن به لایک و دیسلایکهای دیگران و تلاشنکردن برای جذب فالوور و در نهایت ایجاد نکردن صفحات شخصی از دوران نوزادی برای کودکان است؛ چراکه همه این کارها ناخودآگاه افراد را به سمت و سویی میبرد که بچههایشان در سیبل دیدهشدن قرار بگیرند. اگر شما از آن دست والدینی هستید که صبح که بیدار میشوید اول عکس و فیلمهای فرزندتان را در صفحه مجازی میگذارید و در طول هفته از او میخواهید کارهایی انجام بدهد که برای فالوورها در صفحه اینستاگرام جذابیت داشته باشد، از همین حالا پیشدستی کنید و صفحه فرزندتان را از این عکس و فیلمها خالی کنید و در نهایت نیز به تدریج این رویه را برای حفظ آینده کودک خود تغییر دهید. چنین فرهنگسازی از سوی خود خانوادهها بهترین نتیجه را میدهد تا اینکه انتظار داشته باشیم فرهنگسازی از بالا به پایین صورت بگیرد.»
ما هیچوقت از پشت پرده این عکسهای قشنگ خبر نداریم
موضوع کودکان کار مجازی درد جدیدی به جامعه اضافه کرده است. چندی قبل تابناک در گزارش مفصلی به این ماجرا پرداخته و در خلاصه گزارش خود به پشت پرده این محتواها پرداخته بود. او به کامنتهای زیر این پستها اشاره کرده و نوشته بود: نکته جالب، کامنتها و واکنش برخی از مخاطبان است که موجب حاشیههای زیادی هم شده است. برخی مخاطبان ادعا میکنند که این والدین نمونه را در آتلیهها دیدهاند و شاهد نزاعهای پدر و مادر و بچه از نزدیک بودهاند، اما هرطور که شده عکس آتلیهای را میاندازند. از دیگر واکنشهای مخاطبان این صفحات این است که این سوءاستفاده از خلوت و تفریح کودکان نوعی کارکشیدن از آنهاست و از اینرو آنها را کودکان کار مدرن یا کودکان سرپرست خانوار و والدینشان را بدسرپرست میدانند. والدینی که تمام انرژی خود را صرف نمایش کودکشان در صفحات مجازی میکنند تا بتوانند از طریق معصومیتش نظر مخاطبان را به خود جلب کنند و کودکی که از ماجرا خبر ندارد و همه تلاش خود را میکند کالایی را که به او دادهاند به خوبی تبلیغ کند. کودکان کار همیشه دلخراش لباس نمیپوشند و همیشه نامرتب و بههمریخته نیستند؛ گاهی لباسهای گرانقیمت به تن دارند و همه برایشان جیغ و هورا میکشند، اما باز هم وسیلهای هستند برای پولدرآوردن!
نظرات بسته شده است.