از سپیدهدم تاریخ، ایران به عنوان یکی از کهنترین تمدنهای جهان، همواره مورد طمع اقوام و امپراتوریهای بیگانه قرار گرفته است. از یونانیان باستان تا اعراب، از مغولان تا استعمارگران اروپایی، این سرزمین بارها در معرض تهاجمات ویرانگر قرار گرفته، اما هر بار با مقاومت و ایستادگی مردمش، حیات و هویت خود را حفظ کرده است.
اگرچه ایرانیان در طول تاریخ با چالشهای داخلی، نابرابریهای اجتماعی و حکومتهای ناکارآمد مواجه بودهاند، اما هرگاه پای بیگانه به حریم این سرزمین رسیده، اختلافات را کنار گذاشته و یکپارچه در برابر دشمن ایستادهاند. این روحیهی میهنپرستی ریشه در فرهنگ عمیق ایرانی دارد که عشق به خاک وطن را فراتر از هر چیز میداند. از حمله اسکندر مقدونی تا حمله اعراب و مغولان، حملات روسها و جنگ تحمیلی میتوانیم از پایداری مردم ایران مثال بزنیم. فارغ از پایمردی ایرانیان در مواقع حساس و حیاتی لازم است تا نکاتی به سیاستمداران و تصمیمگیران جامعه یادآور گردد.مطالبی که همیشه توسط اهالی فکر و دلسوزان جامعه ایران بیان شده است ولی متاسفانه پس از سپری شدن بحرانها کارگزاران و سیاسیون و تصمیمگیرندگان این نکته مهم را به فراموشی میسپارند. یادداشت حاضر درباره احساس اثربخشی سیاسی و نقش آن در تقویت هویت ملی است.
احساس اثربخشی سیاسی به معنای باور افراد به تواناییشان در تاثیرگذاری بر فرآیندهای سیاسی و پاسخگو بودن نظام سیاسی به خواستههای آنان است. این احساس نقش کلیدی در تقویت هویت ملی ایفا میکند، زیرا ارتباط مستقیمی بین مشارکت سیاسی، اعتماد به حکومت و تعلق به هویت جمعی وجود دارد. در ادامه به مکانیسمهایی اشاره میشودکه از طریق آنها احساس اثربخشی سیاسی میتواند هویت ملی را تقویت کند:
۱.تقویت حس تعلق و انسجام اجتماعی
وقتی شهروندان احساس کنند صدایشان در تصمیمگیریهای سیاسی شنیده میشود، به نظام سیاسی و جامعه بزرگتر اعتماد بیشتری پیدا میکنند. این اعتماد به نوبه خود باعث میشود افراد خود را بخشی از یک کل منسجم ببینند و هویت ملی را به عنوان عاملی پیونددهنده بپذیرند. برای مثال، مشارکت در انتخابات یا نهادهای مدنی، حس مسؤولیتپذیری و تعهد به سرنوشت مشترک را افزایش میدهد.
2. کاهش گسست میان دولت و ملت
احساس اثربخشی سیاسی شکاف بین دولت و شهروندان را کاهش میدهد. وقتی مردم باور داشته باشند که حاکمان به خواستههای آنها پاسخ میدهند، کمتر احساس بیگانگی با نظام سیاسی میکنند. این نزدیکی، هویت ملی را به عنوان پدیدهای مشروع و مورد پذیرش تقویت میکند. در مقابل، ناتوانی در تأثیرگذاری میتواند به بیاعتمادی و تضعیف هویت ملی منجر شود.
۳.تقویت ارزشهای مردم سالار
در جوامعی که اثربخشی سیاسی بالاست، ارزشهایی مانند آزادی بیان، عدالت، و مشارکت سیاسی به بخشی از هویت ملی تبدیل میشوند. شهروندان این ارزشها را نه تنها به عنوان اصول فردی، بلکه به عنوان ویژگیهای ممتاز جامعه خود میپذیرند. این امر باعث میشود هویت ملی بر پایه اصولی فراگیر و مورد احترام شکل بگیرد.
4.کاهش بحرانهای هویتی
در جوامع چندفرهنگی یا دارای تنوع قومی، احساس اثربخشی سیاسی میتواند از طریق به رسمیت شناختن تفاوتها و ایجاد فرصتهای برابر، هویت ملی را تقویت کند. وقتی گروههای مختلف احساس کنند در ساختار سیاسی سهم دارند، کمتر به هویتهای فرعی متوسل میشوند و هویت ملی را به عنوان چتری فراگیر میپذیرند.
5. تاثیر بر نسل جوان
نسل جوان معمولا حساسیت بیشتری نسبت به عدالت و مشارکت سیاسی دارد. وقتی جوانان احساس کنند میتوانند سیاست تاثیر بگذارند، احتمال گرایش آنان به هویتهای فردگرایانه یا مخالف کاهش مییابد. این امر به ویژه در جوامعی با جمعیت جوان اهمیت دارد، زیرا نسل جوان میتواند به عنوان حامل هویت ملی عمل کند.
6. مشروعیت بخشی به نظام سیاسی
احساس اثربخشی سیاسی به مشروعیت نظام سیاسی کمک میکند. وقتی مردم حکومت را مشروع بدانند، هویت ملی را نیز به عنوان بخشی از این مشروعیت میپذیرند. این پیوند بین مشروعیت سیاسی و هویت ملی، به ویژه در دورههای بحران، جامعه را از فروپاشی هویتی حفظ میکند.
احساس اثربخشی سیاسی با ایجاد اعتماد، مشارکت، و انسجام اجتماعی، هویت ملی را تقویت میکند. این فرآیند نهتنها به سیاستگذاریهای دموکراتیک وابسته است، بلکه نیازمند تلاش نهادهای سیاسی برای پاسخگویی و شفافیت است. در مقابل، نادیده گرفتن این احساس میتواند به بیتفاوتی سیاسی، گسست هویتی، و تقویت گرایشهای واگرایانه منجرشود. بنابراین، تقویت اثربخشی سیاسی باید به عنوان یکی از ارکان اصلی سیاستهای هویت ملی در نظر گرفته شود.