وقتی در کتابها و ویدئوها دنبال روشهای پسانداز بودم مسألهای مرا به فکر برد چقدر برای پسانداز وقت دارم و چقدر تا پیری و از کارافتادگی فرصت دارم و چه کردهام. من یک دهه شصتی هستم.
با توجه به آمار منتشر شده، بیشترین تولدهای ثبت شده در خلال سالها ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ همزمان با جنگ ایران و عراق و از سیاستهای جمعیتی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی بود و به احتمال زیاد به دلیل شرایط جنگ، نبود مراقبتهای بهداشتی فرزندآوری آن زمان سبب شد بیشترین فرزندآوری در این سالها رخ دهد.
در نتیجه ما جوانترین نسل را در دهه ۶۰ تا دهه ۸۰ داشتیم. بطوریکه در سال ۱۳۶۰ تعداد فرزندان نورسیده به میزان ۲ میلیون و ۴۱۹ هزار و ۹۵۱ مورد رسید که افزایش ۷۲ درصدی داشت.
هر چندکه از سالهای ۱۳۶۵ به بعد تبلیغات گستردهای جهت کاهش موالید با شعار فرزند کمتر زندگی بهتر انجام شد. در دهه ۶۰ ما جوانترین جمعیت را داشتیم و کشور در بهترین پنجره جمعیتی قرار داشت.
در پنجره جمعیتی اگر حداقل ۷۰ درصد جمعیت یک جامعه در بازه سنی ۱۵ تا ۶۵ سال یعنی سن فعالیت و کار باشند، به عنوان فرصت پنجره جمعیت تعریف میشود. فرصتی که برای اصلاح ساختارهای جمعیتی و رشد و پیشرفت علمی و اقتصادی و عامل رشد یک جامعه بسیار مهم است.
کشورهای توسعهیافته این فرصت را دیدند و از آن بهره بردند و در مسیر رشد قرار گرفتند. اما در کشور ما که پنجره جمعیتی از سال ۸۳ همزمان با شروع مرحله جوانی دهه شصتیها باز شد، بیکاری و نبود پشتوانه برای کار و فعالیت و ازدواج و نیز نبود برنامه درست برای این نسل سبب شد این گروه نتوانند در مسیر رشد و پیشرفت قرار گیرند و امید به زندگی در آنها کاهش پیدا کند.
ما از سال ۱۳۸۳ تاکنون کمترین میزان رشد اقتصادی را داشتیم. این موضوع سبب شد بهترین فرصت برای رشد کشور به تهدید تبدیل شود و اکثر جوانان دهه شصت که اغلب نسلی پویا، کوشا و باهوش بودند چون شرایطی برایشان در داخل کشور فراهم نبود مهاجرت کنند.
بقیه نیز نتوانستند مشاغل قابل تکیه پیدا کنند و روی پای خود بایستند و زمانی که به سن ازدواج رسیدند نیز چالشهای اقتصادی کشور بسیار افزایش پیدا کرده بود و در نتیجه از ازدواج بازماندند و امید به زندگی بیش از پیش در آنها کاهش پیدا کرد.
این جوانان اکنون در سالهای بین ۳۵ تا ۴۰ زندگی خود هستند. اما در ۱۰ سال آینده وقتی که به سن بازنشستگی نزدیک شوند به دلیل نداشتن کار مناسب، درآمد قابل قبول و بیمه مناسب بازنشستگی که هم توان پرداخت آن را در دوره جوان داشته باشند چه کسی باید در دوران پیری از آنها مراقبت کند.
دولت نیز به بیمههای خصوصی بهای کمی داد و شرایطی فراهم نشد که مردم بتوانند به راحتی به آنها اعتماد کنند. در واقع ما در این زمینه هم بسیار ضعیف عمل کردیم.
در نتیجه تعداد افراد از دهه شصتیها که در سن پیری هستند و احتمال دارد به کارتن خوابی روی بیاورند بسیار زیاد خواهند شد بطوری که حتی خیریهها هم توان نگهداری از این همه بازنشسته بی پول و بیمه را نخواهند داشت.
اگر دولت امروز بجای تشویق مردم به فرزندآوری به شیوه بد، دلیل اصلی این کار را بیان کند و شرایط و بسترهای مناسب را نیز فراهم نماید و از فشارهای اقتصادی و اجتماعی کم کند مردم با آسودگی خاطر برای اینکار برنامهریزی خواهند کرد.
نظرات بسته شده است.