واکاوی بازدید پزشکیان از بزرگترین سرمایهگذاری بخش خصوصی بندری؛
دورهمی رییس جمهور؛ چرا آمد؟ چرا رفت؟
بازدید سرزده و غیررسمی مسعود پزشکیان از مجتمع بندری آستارا و سپس حضور ایشان در شورای اداری استان گیلان طی ۴۸ ساعت گذشته با واکنشهای منفی رسانههای استان مواجه شده است.
حضور بالاترین مقام قوه مجریه کشور در استان گیلان و بازدیدهای عبوری و نمایشی او، بیش از آنکه پاسخگوی نیازها و دغدغههای واقعی استان بوده باشد، بیشتر دغدغه ایشان برای شرکت در مراسم ختم پدر «جبار کوچکی نژاد» نماینده فعلی مجلس شورای اسلامی محسوب میشد.
اگرچه این نخستین بار نیست که آستارا به دلیل واقع شدن در خطوط مرزی کشور و همجواری با استان اردبیل پذیرای مقامات سیاسی و لشکری کشور بوده است که مستقیما برنامهای برای دیدار و بازید رسمی از پتانسیلهای اقتصادی، اجتماعی و انسانی استان ندارند بلکه از این مسیر جهت عبور به مقصد احیانا مهمتری استفاده میکنند.
این بندر طی این سالها (۱۳۸۸ـ۱۴۰۴) جز سرمایهگذاری در زیرساخت بندر (تسطیح و ساخت محوطه و مسیرهای دسترسی، سه پست اسکله، ساختمان اداری، ساختمان گمرکات، انبارهای مسقف و باز، سیلوی غلات) تاکنون سه شناور یدککش و دستگاه لایروب به ارزش میلیونها یورو برای این بندر خریداری کرده که مجموع این سرمایهگذاری با دلار ۹۰ هزار تومانی امروز بیش از ۲۵۰۰ هزار میلیارد تومان ارزشگذاری شده است
اما حضور عبوری مقامات ارشد نظام طی روزهای گذشته نباید از آن ساده گذشت. چه آنکه تدارک و تمهیدات اداری مدیریت عالی استان در ماههای گذشته و برخی از اقدامات مدیریت عالی و مطالبات واقعی شهروندان [اگر به خوبی تدارک دیده میشد] میتوانست جهت سرنوشت برخی از معضلات استان را تغییر داده و به بهبود و تسهیل امور جاری متمایل سازد. امری که استان گیلان از دیرباز با این معضل [ارتباطات نظامند و منسجم جهت پیشبرد اهداف عالیه استان] مواجه بوده و چندان ارتباطی با مدیریت بومی و غیربومی استان ندارد.
چندانکه برخی از مطالبات اخیر استاندار از رییس جمهوری همچون مدیریت پسماند و فاضلاب استان یکی از ابرچالشهای گیلان طی دو تا سه دهه گذشته است و نباید آن را تنها محدود به دورهها و سالهای اخیر معطوف ساخت.
بازدید سهشنبه اخیر رییس جمهور از مجتمع بندری آستارا به همراه استاندار، نماینده و فرماندار برخی از مدیران استانی شهر درحالی صورت گرفت که این بندر سالهاست به معضلات لایروبی عادت کرده است و بیم آن میرود که این عادت باعث شود که مدیریت بخش خصوصی بندر آستارا به رغم تعهدات خود با سازمان بنادر و دریانوردی، بنابه اجبار و فشارهای اقتصادی اساسا کاربری بندر را تغییر دهد.
این در حالیست که سالهاست این شرکت احدی از کارکنان خود را (بعلت فشار اقتصادی) تعدیل نکرده و از سال ۸۹ تاکنون همچنان خود را ملزم به پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان خویش کرده است. بیآنکه در سهم درآمدی این بندر حتی به یک بیستم سرمایهگذاری خود در این سالها دست یافته باشد.
حضور مسعود پزشکیان و همراهانش برای دورهمی تفریحی و تفننی که با یک عکس جمعی و خاطرهانگیز در پشت اسکله این بندر، به خروجی رسانه ها راه یافت؛ نه امر تازه ای است و نه خبر تازهای و نه انبساط خاطری برای مدیران در گلِ مانده بندر آستارا. بلکه دردی است که باید به تحمل آن نشست که چنین سرمایه و اعتمادی را نتوانستیم در جایگاه شایسته خود بنشانیم
نباید فراموش کنیم که این بندر طی این سالها (۱۳۸۸ـ۱۴۰۴) جز سرمایه گذاری در زیرساخت بندر (تسطیح و ساخت محوطه و مسیرهای دسترسی، سه پست اسکله، ساختمان اداری، ساختمان گمرکات، انبارهای مسقف و باز، سیلوی غلات) تاکنون سه شناور یدک کش و دستگاه لایروب به ارزش میلیونها یورو برای این بندر خریداری کرده که مجموع این سرمایهگذاری با دلار ۹۰ هزار تومانی امروز بیش از ۲۵۰۰ هزار میلیارد تومان ارزشگذاری شده است. سرمایهگذاری که از حیث حجم و جذب سرمایه از کارآفرینان فرااستانی، این نقطه از کشور را در جایگاه استانهای نخست قرار میدهد.
این در حالیاست بسیاری از سرمایهگذاریهای استانی طی این سالها یا متوقف شده یا ارزش ریالی آن به نسبت این پروژه غیرقابل مقایسه است. سرمایه گذاری که اگر دستگاههای دولتی درکی از آن داشتند و به یاری آن میشتافتند و زیرپای سرمایه گذار را خالی نمیکردند میتوانست این استان را به جهت تجاری و حتی اشتغال بخش خصوصی در حوزه حمل و نقل دریایی، در جایگاه نخست اشتغال و قطب صادرات کشور قرار دهد.
اگرچه طی دو سال اخیر با تلاش شبانه روزی اپراتور بندر کوشش شده که مشکلات گذشته این شرکت از حیث قرارداد و نحوه محاسبه هزینهها ـ درآمدها با اداره بنادر و دریانوردی انزلی مرتفع شود و کارها همچون روال دیگر بنادر بیفتد اما یکی دوسالی است که هیچ شناوری جهت حمل و نقل بار در این بندر تردد نمیکند.
همین عارضه را اضافه کنید که طی ۱۲ سال گذشته شاید مجموعا ۴ سال این بندر در فعالیت نبوده است و تاسف آور این که در همه این سالها مدیران بخش خصوصی این بندر، از این دالان به آن دالان از این دایره به آن دایره از این وزارتخانه به آن وزارتخانه در تب و تاب احقاق حق واقعی خود بودند که بتوانند به حقوق اولیه خود که در قرارداد ثبت شده بود دست یابند.
* * *
حالیا، حضور مسعود پزشکیان و همراهانش برای دورهمی تفریحی و تفننی که با یک عکس جمعی و خاطرهانگیز در پشت اسکله این بندر، به خروجی رسانهها راه یافت؛ نه امر تازهای است و نه خبر تازهای و نه انبساط خاطری برای مدیران در گلِ مانده بندر آستارا. بلکه دردی است که باید به تحمل آن نشست که چنین سرمایه و اعتمادی را نتوانستیم در جایگاه شایسته خود بنشانیم.
والا چنین حضوری در سطوح مختلف، طی ۱۲ سال از فعالیت این بندر، بارها و بارها رخ داده و انعکاس ملی یافته اما نه اراده ملی، نه عزم استانی و نه همت صنفی هیچکدام نتوانست و شاید نخواست این سرمایه سرگردان مانده بخش خصوصی را به چرخه رونق بیاورد.