رسم الخط واحد، در پی کوشش نسل‌های پی درپی پدید می‌آید

گفت و گو با بهرام کریمی، محقق و پژوهشگر زبان گیلکی:

0 724

کلمات نوشته می‌شوند و افکار، تجارب، رویاها، حسرت ها و آرزوهای انسان  باقی  می‌ماند و تا فرداها راه  می‌یابد. اهل هر سرزمینی که باشیم سخن گفتن و نوشتن به زبان مادری بخشی از وجودمان است. و اما  چگونه نوشتن به زبان گیلکی موضوعی‌ست که این اواخر در محافل فرهنگی  استان گیلان از آن بسیار شنیده‌ایم. از این رو گفت و گویی با  «بهرام کریمی» پژوهشگر زبان و ادبیات گیلکی ترتیب دادیم  تا با ما در این باره سخن بگوید.

تولید آثار ادبی مکتوب به زبان گیلکی دارای چه اهمیتی‌ است؟

هر زبان و فرهنگی بر پایه‌ی داشته‌هایش حفظ می‌شود و تداوم می‌یابد. نوشتن، بطور اعم و تولید متون ادبی بطور اخص، محملی برای ثبت و انتقال فرهنگ و زبان به نسل‌های آینده است. امروزه حتی با پیشرفت و گسترش تکنولوژی و پدید آمدن بسترهایی برای تولید آثار فرهنگی- زبانیِ غیرِمکتوب، امر نوشتن و تولید متن، همچنان اساس زایش و گسترش فرهنگ‌ها و زبان‌هاست.

 نگارش به گیلکی از چه سبقه‌ای برخوردار است؟

متون و آثاری به این زبان، مربوط به قرن‌های اولیه اسلامی و قرن‌های هشتم تا یازدهم هجری شناسایی شده است. نویسندگانِ متون قدیمی گیلکی، اعم از حاشیه‌‌نویسی‌های کتاب الابانه، تفسیر کتاب‌الله و دیوان پیرشرفشاه دولایی در امر نگارش با لحاظ کردن نکاتی از رسم‌الخط فارسیِ رایج در زمانه‌ی خویش، بهره جُسته‌اند. کمتر از صد سال پیش و با ظهور شاعرانی همچون «میرزا حسین‌خان کسمایی» و «محمدعلی افراشته» زبان گیلکی مورد توجه دیگر شاعران گیلانی قرار گرفت و در سال‌های بعدتر، ترانه‌سرایان، داستان‌نویسان و نمایشنامه‌نویسان گیلانی نیز با زبان گیلکی اثرآفرین شدند. افراشته صاحب‌‌امتیاز و مدیر روزنامه‌ی «چلنگر» بود. نخستین شماره‌ی این روزنامه در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ منتشر شد. او از همان شماره‌ی نخست، صفحه‌ای را به ادبیات محلّی اختصاص داد. در دهه‌ی هفتاد رسم‌الخط گیله‌وایی، بعدتر شیوه نگارشی کیسوم‌خط و پس از آن شیوه‌ی ارائه شده توسط سایت ورگ، به مخاطبان پیشنهاد شد. از دهه‌ی چهل به بعد نیز توجه به فرهنگ و زبان گیلکی بیشتر شد و شاعران و نویسندگان فراوانی به تولید محتوا پرداخته‌اند و به زبان گیلکی نوشته‌اند و می‌نویسند.

 تدوین رسم‌الخط واحد برای زبان گیلکی از چه اهمیتی برخوردار است؟

نخست باید عرض کنم که سابقه‌ی تهیه رسم‌الخط ویژه‌ی زبان گیلکی به نیم قرن هم نمی‌رسد و تا کنون دو شیوه‌ی نگارشی بر پایه‌ی الفبای عربی و یک شیوه نگارشی بر اساس الفبای لاتین پیشنهاد شده است. به نظرم در ابتدا این جامعه، بخصوص جامعه‌ی ادبی گیلک، است که باید در بین خود به تفاهم و توافقی بر یک شیوه‌ی واحد نگارشی برسد، که فارغ از لزوم توافق یا عدم لزوم توافق بر چنین رسم‌الخطی،  به گمانم چنین برآیند واحدی به این زودی‌ها میسر نخواهد شد. رسم‌الخط واحد بیش از این که به زبان گیلکی کمک کند به همبستگی فرهنگی بین گیلک‌زبانها کمک خواهد کرد. شیوه‌ی نگارشی واحد، تقریبا برای تمامی زبان‌های دنیا، تاریخی بلند و سرگذشتی پرفراز و نشیب داشته است.

رسیدن به یک رسم‌الخط واحد یک قضیه است و مقبولیت یافتن و ترویج همگانی آن، قضیه‌ی دیگری‌ست. تا زمانی که نویسندگان و پژوهشگران، آموزش و پرورش و نهادهای آموزشی و رسانه‌های جمعی(اعم از شخصی و دولتی) جدا از یکدیگر فعالیت کنند و یکدیگر را به رسمیت نشناسند، در بر همین پاشنه خواهد چرخید.

برای زبان گیلکی نیز، در پی گذر سال‌ها و حتی نسل‌ها و آزمودن گونه‌های مختلفِ شیوه‌هایِ نگارشی، اقبال به یک شیوه بیش از سایر شیوه ها خواهد بود. در نهایت این مخاطبان گیلک هستند که یک شیوه‌ی نگارشی را برمی‌گزینند و بدین ترتیب در پی گذر زمان و افزایش تجارب، یک شیوه بر دیگر شیوه‌های نگارشی توفق می‌یابد. به شخصه نهادهای دانشگاهی را به دلیل نداشتن سابقه و تجربه‌ی کافی، فاقد صلاحیت برای تدوین یک رسم‌الخط می‌دانم. باید از دوباره‌کاری پرهیز و روی رسم‌الخطهایی که تا کنون ارائه شده‌اند تمرکز کرد، چرا که برای ارائه و گسترش این رسم‌الخطها، افراد و گروه‌هایی زحمت کشیده، خون دل خورده، کوشش‌ها کرده و تجربه‌ها اندوخته‌اند.
بنابراین باید روی همین خطهایی که پیشنهاد شده‌ و به نظرم کارا و توانمند هستند، کار شود. اگر یک نهاد دانشگاهی بخواهد کوشندگان و صاحبنظران این عرصه را گرد هم آوَرَد تا به منظور بهسازی و رسیدن به نتایجی بهتر، روی رسم‌الخطهای موجود بحث و تبادل نظر شود، این گونه نشست‌ها می‌توانند مفید باشند ولی اگر  هدف، شناکردن خلاف جریانی است که از چند دهه‌ی پیش به راه افتاده و تجارب ارزنده ای به دست آورده،  با توجه به تجربه‌هایم، پیشاپیش آن را بی‌ثمر و عقیم می‌دانم. رسیدن به یک رسم‌الخط واحد یک قضیه است و مقبولیت یافتن و ترویج همگانی آن، قضیه‌ی دیگری‌ست. تا زمانی که نویسندگان و پژوهشگران، آموزش و پرورش و نهادهای آموزشی و رسانه‌های جمعی(اعم از شخصی و دولتی) جدا از یکدیگر فعالیت کنند و یکدیگر را به رسمیت نشناسند، در بر همین پاشنه خواهد چرخید.

شما تا چه اندازه این فراخوان را موجب توافق جمعی برای تعیین یک نوع رسم‌الخط می دانید؟

همان‌طور که گفتم تکوین خط امری وابسته به کوشش‌های توده های مردمی است که با نوشتن سر و کار دارند و البته وابسته به گذر زمان است. اگر این نهاد، به کمک پژوهشگران صاحب تجربه و کسانی که در این مسیر فعالیت کرده‌اند، بتواند گفتمانی پیرامون رسم‌الخط‌های موجود(اعم از عربی و لاتین) شکل دهد و نقاط ضعف و قوت هر رسم‌الخط شناسایی شود، گامی کوچک اما بسیار ارزشمند در مسیری بزرگ خواهد برداشت. رسیدن به خطی واحد، یک قضیه و قبولاندن آن به همگان امری دیگر است که به گمانم در شرایط کنونی، خارج از دایره مسئولیت‌ها و توان نهاد مذکور است.

آیا زبان‌هایی با بیش از یک رسم‌الخط  وجود دارند؟

بله. برخی از زبان‌ها که جملگی زبان‌های غیر رسمی هستند، گاه با بیش از یک رسم‌الخط نگارش می‌شوند. غیررسمی به این معناست که این زبان‌ها، زبان رسمی کشوری نیستند. برای مثال زبان‌های کُردی یا آذری را در نظر بگیرید؛ آذری‌های ایران از رسم‌الخطی بر پایه‌ی خط عربی استفاده می‌کنند و آذری‌های کشور آذربایجان، با تغییرات و فراز و فرودهایی امروزه از رسم‌الخطی بر پایه‌ی خط لاتین بهره می‌برند. برای نگارش متون کُردی در چهار کشور ایران، ترکیه، عراق و سوریه چهار رسم‌الخط مختلف  بکار گرفته می‌شود. رسم‌الخط کُردهای ترکیه پایه‌ی لاتین دارد و باقی کُردها از رسم‌الخط هایی بر پایه‌ی خط عربی بهره می‌برند. نکته‌ی قابل تأمل درباره‌ی هر یک  از این رسم‌الخط ها این است که هر کدام از آنها، بنا به دلایل سیاسی، تاریخی، زبانی و فرهنگی، در یک محدوه‌ی جغرافیایی، بیش از چند استان یا ایالت، مورد قبول واقع شده‌اند و کاربرد دارند، یعنی در سطح خُرد، هر یک از این رسم‌الخط‌ها برای باشندگان و گویشوران یک ناحیه، یک رسم‌الخط واحد به حساب می‌آیند.

رسم الخط‌های گیلکی چه پیشینه‌ای دارند؟

در سال‌های پایانی دهه‌ی ۵۰  بحث پیرامون مسأله خط و سامانه‌ی نگارشی گیلکی بطور جدّی مورد توجّه قرار گرفت و یافتن رسم‌الخطّی مناسب، دغدغه‌ی گروهی از گیلکی‌نویسان و پژوهشگران گیلک شد. با انتشار مجله دامون، لزوم تولید متن‌های گیلکی متنوع و به تبع آن احساس نیاز به یک رسم‌الخط واحد و مناسب بیش از پیش احساس شد. با انتشار دوره اول «دامون» بحث‌هایی در حوزه‌ی زبان و خط گیلکی درگرفت. نخستین شماره‌ی دوره‌ی دوّم این مجله تا شماره‌ی پنجم آن نیز دربردارنده‌ی بحث‌های مفصلی درباره‌ی خط گیلکی‌ست. دامون دستور نگارش و الفبای گیلکی پیشنهادی‌اش را به مخاطبانش عرضه کرد، بدین نیّت که پس از دریافت نظرهای موافق و مخالف و انجام ویرایش‌های لازم، آن‌ها را در متن‌های گیلکی اعمال کند، امّا طرح پیگیری نشد و پیشنهاد دامون تنها در نوشته‌های گردانندگان آن و نیز در نوشته‌های برخی گیلکی‌نویسان که از طرح دامون پیروی می‌کردند، اعمال شد. در دهه‌ی هفتاد،  پیگیری‌ها و کوشش‌های جناب آقای جکتاجی در مجله گیله‌وا به ارائه‌ی رسم‌الخطی بر پایه‌ی الفبای عربی منتهی شد که به رسم‌الخط گیله‌وایی مشهور است. در این سامانه، نشانه‌های زِبَر(فتحه)، زیر(کسره) و پیش(ضمّه) به وفور مورد استفاده قرار می‌گیرند و چند نشانه نیز برای نشان‌دادن برخی از مصوّت‌های گیلکی در نظر گرفته شده است.

دوگانگی و حتی چندگانگی در نوشتار را یک ضعف نمی‌دانم، بلکه آن‌ها را پدیده‌های طبیعی یک جامعه‌ی در حال رشد و تشنه‌ی تغییر و آگاهی می‌دانم. بر این عقیده‌ام که نهادهای دولتی آن هم در شرایط کنونی، حائز شرایط ارائه‌ی یک خط واحد نیستد. تحول خط  امری وابسته به عوامل مختلف است که یکی از آنها می‌تواند دخالت دولت‌ها باشد.

بعدتر، تلاش‌های من و «امین حسن‌پور» به تدوین شیوه‌ی نگارشی جدیدی انجامید که در سایت‌های «گیلیکی»به مدیریت من و «ورگ»به مدیریت «امین حسن‌پور»به مخاطبان گیلک معرفی و نسخه‌های نرم‌افزاری مختلف این رسم‌الخط برای استفاده در رایانه‌ها ارائه شد. در این رسم‌الخط از حروف لاتین برای نگارش صامت‌ها و مصوّت‌ها استفاده می‌شود. در ارتباط با این رسم‌الخط، یادداشت‌هایی زیرِ عنوانِ «پرونده خط گیلکی» به قلم «م.پ. جکتاجی»، «سید فرزام حسینی»، «مسعود پورهادی»، «بهرام کریمی»، «امین حسن‌پور» و «عباس گلستانی» در شماره ۱۱۵ مجله گیله‌وا منتشر شده است. در  خردادماه سال ۱۳۹۴، با همکاری فعالانی دیگر همچون «میرعماد موسوی»، سایت ورگ با رویکرد عدم انقطاع از بنیان سنت‌های نوشتاری رایج در ایران و خاورمیانه، رسم‌الخط گیلکی دیگری را بر پایه‌ی الفبای عربی معرفی کرد.

وضعیت رسم‌الخط  گیلکی هم اکنون چگونه است؟

هنوز  بسیاری از نویسندگان گیلانی از رسم‌الخط فارسی، گاه با تغییرات ویژه‌ی خود، استفاده می‌کنند، اما  مجله‌ی گیله‌وا، چند ناشر و بسیاری از نویسندگان و سایت‌ها شیوه‌ی نگارش گیله‌وایی را بکار می‌گیرند. در دیگر سو با تلاش و حمایت مخاطبان، دو نشریه، چندین سایت و وبلاگ از شیوه‌نامه‌ی نگارشی ارائه ‌شده‌ی سایت ورگ پیروی می‌کنند. مقاله‌های قابل توجهی در ویکی‌پدیا به این رسم‌الخط نوشته شده و کیبورد رسمی گوگل نسخه‌ی اندروید آن را ارائه کرده است. شیوه‌ی نگارشی کیسوم خط نیز مخاطبانی دارد، سایت «گیلیکی» که هدف ایجاد یک آرشیو جامع از متون گیلکی با استفاده از کیسوم خط را داشت، تا سال ۹۵ فعال بود. چند شماره‌ی آخر مجله‌‌ی شهرستانی «سیبدورو» نیز با بکارگیری از کیسوم‌خط منتشر شد.

 شما از چه رسم‌الخطی برای نوشتن استفاده می کنید؟

شخصا از کیسوم‌خط استفاده می‌کنم و در ویراستاری متون برای نشریات مختلف، شیوه‌ی نگارشی مجله‌ی گیله‌وا را بکار می‌برم.

کاربرد دو رسم‌الخط بعنوان مثال دولتی و غیر دولتی چه تاثیری بر نوشتار زبان گیلکی دارد؟

با توجه به توضیحاتی که دادم، دوگانگی و حتی چندگانگی در نوشتار را یک ضعف نمی‌دانم، بلکه آن‌ها را پدیده‌های طبیعی یک جامعه‌ی در حال رشد و تشنه‌ی تغییر و آگاهی می‌دانم. بر این عقیده‌ام که نهادهای دولتی آن هم در شرایط کنونی، حائز شرایط ارائه‌ی یک خط واحد نیستد. تحول خط  امری وابسته به عوامل مختلف است که یکی از آنها می‌تواند دخالت دولت‌ها باشد. تحول و تکوین از پایین به بالا، ویژگی خط یاخط‌هایی خواهد بود که گیلکان آینده از آن یا آن‌ها استفاده خواهند کرد.

 به نظرشما متولی این امر کدام نهاد است؟

برای بسیاری از زبان‌ها از جمله فارسی پدیدآیی، تحوّل و تثبیت رسم‌الخط فرآیندی تاریخی بوده که عوامل گوناگونی در آن دخیل بوده‌اند؛ زبان گیلکی نیز مستثنی نیست. هیچ نهادی را متولی تعیین و تدوین رسم‌الخط واحد نمی‌دانم. تحول خط روندی تاریخی دارد و به یک رسم‌الخط واحد نه به صورت دستوری و از بالا بلکه از تکوین و برآیند تجربه ها، سلیقه ها و در پی کوشش نسل‌های پی درپی پدید می‌آید.

و در پایان چه راه‌کارهایی برای تدوین یک رسم‌الخط واحد پیشنهاد می‌دهید؟

رسیدن به یک رسم‌الخط واحد یک اولویت ضروری نیست و نباید آن را تحمیل کرد. آموزش و آگاه‌سازی نسل‌ها به کمک رسانه‌های مجازی و ایجاد مطالبه و پدید آمدن گفتمان بین کسانی که در این امر صاحب‌نظر و دارای تجربه هستند، فرایند تکوین خط را تسریع خواهد کرد. نهادینه‌ شدن استفاده از یک خط نیازمند همّت گروهی و وجود مطالبه‌ی همگانی و حمایت دولت‌هایی دمکرات است. عجول نباشیم، به همدیگر احترام بگذاریم و آرا و نظرات یکدیگر راغنیمت و محترم بدانیم. رسم‌الخط‌هایی آمده‌اند، احتمالا رسم‌الخط‌های دیگری در راه خواهند بود. امروزه رایانه، تلفن همراه و اینترنت قابلیت‌هایی به ما داده که پیش‌تر نداشتیم. استفاده از رسانه‌های جمعی مختلف، تولید محتوا برای این رسانه‌ها و تشویق نویسندگان و نسل جوان به نوشتن و اندوختن هر چه بیشتر متن به زبان گیلکی- به هر شیوه نگارشی-  و گفتگوی مستمر صاحب‌نظران پیرامون رسم‌الخط در روندی تاریخی خط گیلکی را به گونه‌ای که باید باشد، متحول خواهد کرد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.