روز جهانی زبان مادری یعنی دوم اسفند برای من با خاطرهای همراه است. یکی دو سال قبل از این که کرونا قدم منحوسش را در سرزمینمان بگذارد، اداره کل شیلات گیلان شماری از خبرنگاران تهرانی را برای بازدید از مرکز پرورش ماهیان خاویاری سنگر دعوت کرده بود و عدهای از ما خبرنگاران گیلانی نیز آنان را همراهی میکردیم.
همکاران مرکز نشین بعد از بازدید، هنگام استراحت و صرف چای از علاقه شان به زبان گیلکی گفتند و از ما خواستند قدری گیلکی صحبت کنیم. من گرچه دارای اصالت گیلانی بودم اما در دهه سوم زندگی در سرزمین مادری سکنا گزیده بودم و گیلکی را خیلی خوب حرف نمیزدم پس سکوت اختیار کردم تا دوستانی که اینجا متولد و بزرگ شده بودند سخن بگویند. اما در کمال ناباوری یک به یک اعلام کردند که ما اصلا گیلکی بلد نیستیم. من که حسابی شرمنده شده بودم شعر گیلکی درخت از شیون فومنی را که خوب حفظ کرده بودم برایشان خواندم و معنی کردم، همه از این شعر گیلکی بسیار خوششان آمد و بعضی حتی خواستند که تکرار کنم و معنایش را نوشتند .
پس از پایان ماجرا با خود فکر کردم ما را چه میشود. چرا از سخن گفتن به زبان مادری احساس شرمساری میکنیم و بعد یاد فیلمها و سریالهایی افتادم که شخصیت گیلک زبانش اغلب فردی ناتوان و ذلیل و ناچیز و مورد تمسخر بود.
۲۱ فوریه مصادف با دوم اسفند از سوی یونسکو بعنوان روز جهانی زبان مادری انتخاب شده.
این نامگذاری نخستین پیامی که با خود دارد ارج و قرب زبان مادری است یعنی زبان مادری با اهمیت، ارزشمند و قابل پاسداشت است.
اما چرا ؟!
زبانهای مادری بنیان دانش را غنی میسازند
بر اساس بیانیه یونسکو “حمایت و ترویج زبانهای مادری، عامل اصلی ایجاد شهروندی جهانی و تفاهم متقابل واقعی است. آشنایی و صحبت به بیش از یک زبان، باعث میشود که درک بهتری از گنجینه تعاملات فرهنگی در جهان پدید آید. به رسمیتشناختن زبانهای محلی، مردم را توانمند میکند تا صدایشان بهتر شنیده شود و نقش فعالی در سرنوشت جمعی خود ایفا کنند. به این دلیل است که یونسکو همه تلاش خود را بهکار میبرد تا از همزیستی هماهنگ ۷ هزار زبان دنیا که مردم جهان به آن سخن میگویند حمایت کند.
به رسمیتشناختن این زبانها، به معنی گشودن دری روی حجم زیادی از مطالب علمی سنتی است که اغلب نادیده گرفته شده ، و نیز به معنی غنیساختن بنیان دانش ما است.
امین حسن پور در پاسخ به خبرنگار مرور در باب زبان گیلکی میگوید: بی علاقگی مردم به زبان مادری دلایل تاریخی و فرهنگی دارد ما مردم گیلک به چند دلیل خیلی بیشتر دچار استحاله زبانی و فرهنگی شده ایم در واقع نوعی استعمار داخلی که از آغازین روزهای شکل گیری دولت مرکزی و به وجود آمدن چیزی به نام ایران در دوران صفویه شروع شد روی ما بیشترین تاثیر را گذاشت.
زبانهای محلی، رکن ایجاد بسیاری از زبانهایی است که در سراسر جهان در حوزه علم بهکار میرود. این زبانها همچنین در معرض بیشترین خطر قرار دارند. حذف زبانهای مادری، به معنی محرومکردن افراد آن زبان، از حق اساسی هر بشر برای کسب معرفت علمی است.
و اکنون نیز، ارتباط نزدیک مردم با یکدیگر در “دهکده جهانی”، فعالیت برای ایجاد تفاهم بین فرهنگی و گفتگو را حیاتیتر میکند. یونسکو با برگزاری فعالیتهای سازماندهیشده، کنفرانسها، کنسرتها و سمینارها در سراسر جهان، بر اهمیت تنوع زبانشناسی و چندزبانگی تأکید میکند.
امین حسن پور نویسنده، پژوهشگر و فعال فرهنگی گیلان از سال ۱۳۸۳ سایت گیلکی با عنوان ورگ را راهاندازی کرد. این سایت بایگانی دارد که مطالب و مقالات مختلف حاصل ۱۵ سال تلاش به زبان گیلکی در آنجا جمع آوری شده است. وی همچنین در مجله گیلان اوجا، برنامههای رادیویی پادکست ۲۰ دقیقه، تشکیل جلسات داستان خوانی گیلکی در خانه فرهنگ و جاهای دیگر برگزاری جشنواره داستان گیلکی، احیای جشن نوروز بل و برگزاری دوباره آن بعد از چند دهه خاموشی نقش داشته است.
امین حسن پور در پاسخ به خبرنگار مرور در باب زبان گیلکی میگوید: بی علاقگی مردم به زبان مادری دلایل تاریخی و فرهنگی دارد ما مردم گیلک به چند دلیل خیلی بیشتر دچار استحاله زبانی و فرهنگی شده ایم در واقع نوعی استعمار داخلی که از آغازین روزهای شکل گیری دولت مرکزی و به وجود آمدن چیزی به نام ایران در دوران صفویه شروع شد روی ما بیشترین تاثیر را گذاشت به واسطه نزدیکی ما به پایتخت، داشتن مازاد تولید استراتژیکی به نام ابریشم یا همان نوغان و مساله زمین، دستاندازی به این سرزمین خیلی بیشتر بوده و تلاش برای استحاله فرهنگی مردم این سرزمین هم بیشتر بوده، از طرفی چون ما خیلی نزدیک به پایتخت بودیم توریسم و گردشگری اینجا خیلی زود پا گرفت و ارتباط ما با پایتخت زبان ما را بیشتر دستخوش تغییر کرد و در کنارش هم سیاستهای تحقیر در زمان پهلوی مخصوصا از طریق رسانهها و آموزش و تأکید و اصرار روی لهجه و گویش عنوان کردن زبان گیلکی و تحقیر و تحریف زبان گیلکی در همه جا به طور پی گیر و مستمر، و حتی تحقیر قهرمانهای این مردم به طوری که در کتابهای آموزشی و رسانهها قبل از انقلاب همیشه میرزا کوچک جنگلی و خیلی از قهرمانان را به عنوان یاغی و راهزن معرفی میکردند.
وی میافزاید: حالا هم وضع خیلی بهتر نیست فقط جوری که معرفی میشود تغییر کرده که چندان ربطی به واقعیت تاریخی ما ندارد. مجموع این عوامل ما را خیلی شکنندهتر و آسیب دیدهتر کرده و در نتیجه رفتن ما به سوی این زبان هم خیلی ضعیفتر بوده اما در خیلی از اقوامی که زبان برایشان اهمیت بیشتری دارد یکی از دلایلش این است که آنجا مناسبات کالایی و سرمایهای شهرنشینی خیلی دیرتر و کندتر پیشرفت کرد و مناسبات عشیرهای و قومی تا همین الان ادامه پیدا کرده است ولی در گیلان این طور نبود.
از طرف دیگر در گیلان مهاجرت نیروهای روشنفکر در چند دوره، یک دوره بعد از کودتای سال ۳۲، یک نمونه بعد از سرکوب جنگل و یک نمونه هم بعد از سال ۵۹ تا سال ۶۸ تقریبا بخش عمده نیروی متفکر و روشنفکر جامعه گیلان از این جامعه مهاجرت کردند و یا حذف شدند در نتیجه چون مهمترین افرادی که در حوزه زبان گیلکی فعالیت داشتند مثل محمد امینی ( م. راما )، محمد ولی مظفری، محمود پاینده لنگرودی، شیون فومنی و خیلیهای دیگر از همین جریانات بودند .
به گفته ی وی، این طور نیست که مردم گیلان زبان خودشان را دوست نداشته باشند هر جا ما آزموده ایم شاهد این دلبستگی بوده ایم. این را همین حالا نیز میشود آزمود، هرجا بدون تحقیر، ضمن حفظ کرامت آدمها و بدون تبلیغ دیگری ستیزی و ناسیونالیسم و دشمنی با اقوام دیگر زبان گیلکی تبلیغ و معرفی میشود استقبال مردم خیلی هم خوب است. مثلا اخیرا گردهمایی داستان خوانی گیلکی در کافه کارناوال رشت داشتیم که با استقبال بسیار خوب مردم مواجه شد اما مساله این است که همه عوامل علیه زبان ما است. مخصوصا صدا و سیما، روشنفکرانی که با صدا و سیما همکاری میکنند اینها مقابل زبان گیلکی و مردمی که از این زبان استفاده میکنند هستند مخصوصا ما میدانیم زبان گیلکی در اقشار پایین جامعه در شهرها و اقشار متوسط به پایین در روستاها کاربرد دارد.
فراموش نکنیم، آموختن هر زبانی نیاز به مدرسه، کلاس، رسانه، دیدن فیلم و سریال و شنیدن موسیقی دارد اینها تا زمانی که نباشند زبان ضعیف میماند و این هیچ ربطی به عوامل و ویژگیهای ذاتی یک زبان ندارد.
یک عامل دیگر این است که پس از اصلاحات اراضی طبقه متوسط شهرنشین در گیلان خیلی خیلی زیاد افزایش پیدا کرد که همراه بود با مهاجرت به داخل استان از جاهای دیگر، چیزی شبیه به الان منتها با ابعاد کوچکتر. اینها هم خیلی مؤثر بودند چون به طریق مشخص طبقه متوسط به دلیل وضعیت دوگانه خودش،همیشه نسبت به فرهنگ بومی حالت زدگی دارد و آن را مانع پیشرفت و ترقی خود میداند به ویژه که ساختار کشور ما ساختار مرکز گرا و مبتنی بر فرهنگ رسمی فارسی است و شما برای پیشرفت واقعا ناچارید که از این لهجه و زبان بومی خودتان فاصله بگیرید در نتیجه این هم عامل دیگری بوده که به این مساله شتاب داده است.
حسن پور ادامه میدهد: گرچه من پیش بینی میکنم همین عوامل به صورتهای دیگری در سالهای آینده روند عکس را بوجود بیاورند، یعنی ریزش بخش عمدهای از طبقات متوسط به طبقات پایینتر به خاطر بحرانهای اقتصادی و از آن طرف سودآور شدن برخی فعالیتهای فرهنگی فولکلور برای بخش مرفه جامعه آنها را هم در کنار طبقات پایین اجتماعی متوجه زبان و فرهنگ گیلکی کرده وگرنه طبقات پایین چه در روستاها و چه در شهرها همه این سالها این زبان را دوست داشتند استفاده میکردند در شادیها و غمهایشان، هنوز هم این طور است در مراودات، کسب و کار، کوچه و خیابان و فقط در برخورد با مراجع رسمی و طبقات بالای اجتماع است که مجبورند این را کنار بگذارند.
این کنشگر فرهنگ گیلکی در پاسخ به این که برای حفظ این زبان چه میتوان کرد اضافه میکند: کارهای بسیاری میشود انجام داد مهمترینش تولید محتوای ارزشمند به زبان گیلکی در قالب داستان، شعر، ترانه، فیلم، سریال، انیمه، مانگا، کمیک استریپ، کارتون، و هر آنچیزی که محتوا و تولید فرهنگی باشد و مخاطب را جذب بکند نه محتوای بی ارزش مبتذل.
فاطمه رهبر نویسنده دو زبانه فارسی و گیلکی و دارنده عنوان نخست جشنواره داستان گیلکی ولگ و دیلمان معتقد است :درک هر انسانی از جهان با زبان مادری است. مادرها معمولا با گویش اصلی خود صحبت میکنند. لالاییهای زبان مادری پیر هم که بشوی برایت ارام بخش است، چون نخستین صداهایی است که میشنوی.
لذا به این بهانه که این زبان در حال مرگ است نباید هرچیزی تولید کنیم. تولید محتوای بی ارزش، مبتذل و سخیف به بهانهی این که حالا یک کاری بکنیم نه تنها کمکی نمیکند بلکه ضربه میزند و این زبان را در ذهن آدمها بیشتر کوچک میکند.
وی با اشاره به استفاده کاربران بسیاری از رسم الخط پیشنهادی او گروهی از کنشگران فرهنگی، ثبا کیبورد گیلکی بر اساس خط گیلکی در گوگل و استفاده از آن بیان کرد: فکر میکنم زیرساختهای فنی برای تولید محتوای گیلکی را داریم و تنها کاری که باید بکنیم این است که به کمک این خط، اینترنت و امکانات اینترنتی و گوشیها و جامعه مان محتواهای ارزشمند تولید کنیم .
زبان مادری، زبان لالاییها و شادی و غم ما است
نخستین آواها و صداهایی که نوزاد میشنود به زبان مادری است.
فاطمه رهبر نویسنده دو زبانه فارسی و گیلکی و دارنده عنوان نخست جشنواره داستان گیلکی ولگ و دیلمان معتقد است :درک هر انسانی از جهان با زبان مادری است. مادرها معمولا با گویش اصلی خود صحبت میکنند. لالاییهای زبان مادری پیر هم که بشوی برایت ارام بخش است، چون نخستین صداهایی است که میشنوی .
زبان مادری چنان با خون آدمی عجین شده که در هر کنشی که از انسان سر میزند هنگام عصبانیت، شادی یا غصه، ناخوداگاه انسان به زبان اصلی مادری اش بر میگردد و سخن میگوید.
رهبر ادامه میدهد: اگر ۴۰ سال هم در یک کشور دیگر باشی م شادی و عصبانیتم را با زبان مادری نشان میدهیم این بر میگردد به شنیدن آواهای اولیهای که از دوران جنینی با آدم مانده است.
با حذف هر زبان جمعیتی از انسانها را از تاریخ و جغرافیای زمین حذف میکنیم .میرعماد موسوی پژوهشگر و فعال فرهنگ گیلکی با بیان این مطلب اظهار میکند: زبان مادری شامل همه زبانهایی است که در جهان وجود دارند بنابر این هرکسی که در این جهان زندگی میکند حق دارد به زبان مادری تکلم کند و آموزش ببیند و خود آموزش بخش ناگزیری از روند تکلم است.
این بانوی نویسنده افزود : من به شخصه زبان مادریام را دوست دارم چون یک جورهایی اصالتم را نشان میدهد انگار نمیگذارد پدر و مادر، پدر بزرگ و مادر بزرگ من از یاد بروند و فراموش بشوند. در شهرهای دیگر مثل اصفهان و همدان خود را موظف میدانند که با لهجه صحبت کنند. حتی در جمعهای داستان خوانی با زبان و لهجه خودشان صحبت میکنند.
من با گیلکی صحبت کردن آرامش خاصی میگیرم چون نمادی از زادگاهم است و هنگامی که از کلماتی استفاده میکنم که پدر پدر بزرگم میگفته برای من خوشایند است.
مرگ هر زبان حذف تاریخ و جغرافیای آدمیان است
با حذف هر زبان جمعیتی از انسانها را از تاریخ و جغرافیای زمین حذف میکنیم .
میرعماد موسوی پژوهشگر و فعال فرهنگ گیلکی با بیان این مطلب اظهار میکند: زبان مادری شامل همه زبانهایی است که در جهان وجود دارند بنابر این هرکسی که در این جهان زندگی میکند حق دارد به زبان مادری تکلم کند و آموزش ببیند و خود آموزش بخش ناگزیری از روند تکلم است .
هر زبانی برآمده از جغرافیا و تاریخ مردمی است که به آن زبان تکلم میکنند، پس هر زبانی دریچهای است به یک جهان، زبان برآمده از تاریخ و جغرافیای مردم و متاثر از آنها و نوع زیست آنها است و این زیست ناگزیر روی جهان بینی و نگاه افراد به دنیا نیز تاثیر میگذارد. وجود تعداد زیاد زبانها باعث میشود که نگاههای مختلفی را که انسانها به جهان دارند داشته باشیم.
روز جهانی زبان مادری درختی که با خون آبیاری شد
نامگذاری این روز در کنفرانس عمومی یونسکو در سال ۱۹۹۹ به منظور کمک به تنوع زبانی و فرهنگی انجام شده است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز به دلیل اهمیت زیاد آن، سال ۲۰۰۸ را سال جهانی زبانها اعلام کرد.
علت نامگذاری روز جهانی زبان مادری از زمانی آغاز شد که در سال ۱۹۵۲ دانشجویان دانشگاههای مختلف شهر داکا پایتخت امروزی کشور بنگلادش که در آن زمان پاکستان شرقی نامیده میشد و هنوز مستقل نشده بود، از جمله دانشجویان دانشگاه داکا و دانشکدهٔ پزشکی آن تلاش جهت ملی کردن زبان بنگالی به عنوان دومین زبان پاکستان (در کنار زبان اردو) تظاهرات مسالمتآمیزی در این شهر براهانداختند. به دنبال این حرکت دانشجویان، پلیس به آنها تیراندازی کرده، عدهای از آنها را کشت. بعد از استقلال بنگلادش از پاکستان و به درخواست این کشور، برای نخستینبار سازمان یونسکو در ۱۷ نوامبر سال ۱۹۹۹ روز ۲۱ فوریهٔ (برابر با دوم و گاهی سوم اسفند) را روز جهانی زبان مادری نامید و از سال ۲۰۰۰ این روز در بیشتر کشورها گرامی داشته میشود و برنامههایی در ارتباط با این روز برگزار میگردد.
بر اساس اطلاعات ثبت شده در ویکی پدیا “در ایران نیز برای نخستینبار به مناسبت روز جهانی زبان مادری دوم اسفندماه سال ۸۲ برابر با ۲۱ فوریهٔ سال ۲۰۰۴ میلادی مراسمی در دانشگاه علم و صنعت، توسط دانشجویان تُرک دانشگاههای تهران برگزار شد. “