محیطزیست بحران اول کشور و استان؛ در ماههای ابتدایی دولتی که در قلب مشکلات محیطزیستی کشور شکل گرفت و رئیس سازمان محیطزیستش یکی از آخرین اعضای هیات دولت بود که منصوب شد، راه سختی در پیش دارد.
این گزارش به مثابه مشت نمونه خروار است که اگر بخواهیم ترک فعلهای نهادهای دولتی را در این استان بررسی کنیم به بسیار میرسد.
این گزارش در تلاش است که چراغی روشن نماید بر راههای نرفته و سکوتهای بیانتها و روشهای ناصحیح مدیریت محیطزیست در استان گیلان که بر اساس سند آمایش، محیطزیست محوریت توسعه آن است، اگر تالاب انزلی را نگین و مرکز صفر اکولوژیک بخش وسیعی از استان بدانیم، آیا این بزرگترین نقطه تاریک محیطزیست استان گیلان نیست؟
بندرانزلی میتوانست در شروع شهرهای حامی تالاب بعنوان یکی از اولین شهرهای تالابی ایران مطرح شود، ولی پرونده این شهر هیچوقت کامل نشد یعنی این اهتمام در مدیریت شهری و اداره کل و اداره محیط زیست شهرستان وجود نداشت.
تالاب انزلی با بحران شیرابه سراوان، فاضلاب شهرهای رشت، بندرانزلی و صومعه سرا، کودها و سموم کشاورزی و گونههای مهاجم دست به گریبان است و تاکنون یک نقشه عمل واقعی برای آن طراحی نشده است:
۱ – پروژه نیمه تمام مدیریت تطبیقی تالاب انزلی که پس از ۱۸ سال با چراغ قوه باید بدنبال اطلاعات و خروجیهای آن گشت.
۲ – بندرانزلی میتوانست در شروع شهرهای حامی تالاب بعنوان یکی از اولین شهرهای تالابی ایران مطرح شود، ولی پرونده این شهر هیچوقت کامل نشد یعنی این اهتمام در مدیریت شهری و اداره کل و اداره محیط زیست شهرستان وجود نداشت
۳- افزایش سطح رسوبات تالاب و پروژههای نامطمئن مانند بایوجمی عمق تالاب را رفته رفته کاهش داده؛ با توجه به جنگلتراشیهایی در ارتفاعات بالادست رودخانهها به ویژه رودخانههایی حوضه آبریز تالش، خاک بدون پوشش گیاهی در معرض فرسایش قرار گرفته و با هر بارش شدید و بروز سیل، خاک از مسیر کوهستان پایین آمده و در درون تالاب رسوب میکنند.
۴- ساخت موج شکنها در پایین دست تالاب انزلی؛ چرخه گردش آب و زنده ماندن تالاب انزلی از طریق ورود رودخانهها و سپس سرازیر شدن آنها به دریای کاسپین و همچنین ورود آب دریای کاسپین به تالاب، است. متاسفانه در پایین دست تالاب انزلی، موجشکن بزرگی ساخته شده است که علاوه بر جلوگیری از ورود جریانات دریا به تالاب، مانع تخلیه رسوب تالاب به دریا نیز شده و در واقع خود پالایی تالاب را دچار اشکال کرده که به سبب آن غلظت آلاینده ها را نیز بالا برده است. به همین علت رسوبات زیادی در کانال بندرگاه انباشته و باعث خفگی تالاب شده است و عامل انباشت رسوبات در تالاب انزلی نیز باعث صرف هزینههای فراوانی در لایروبی گردیده، به طوریکه سازمان بنادر و دریانوردی هر چند وقت یکبار مجبور به تخلیه رسوبات انباشته شده در بندرگاه است. هنوز هیچ برنامه روشنی برای این موجشکنها وجود ندارد و قرار است مطالعاتی درباره اثرات رسوبگذاری بر روی تالاب انزلی صورت گیرد در حالی که این موج شکنها بیش از ۸۰ سال پیش ساخته شده و در آن زمان هم پیشبینی شده بود که در آینده باعث خشک شدن تالاب انزلی خواهد شد.
بهرهبرداری بیرویه از رودخانهها به منظور رفع نیازهای کشاورزی میزان آب ورودی تالاب را به طرز خطرناکی کاهش داده؛ هر چند که مدیریت رودخانهها بر عهده سازمان آب منطقه استان است، اما آنچه مهم است تعیین حقآبه و نیاز تالاب انزلی است که میبایست در اولویت مدیرکل محیطزیست قرار گیرد.
۵- تغییر کاربری برخی از اراضی حاشیه تالاب به زمینهای کشاورزی و اراضی جنگلی مجاور تالاب به شالیزار؛ یکی دیگر از عوامل بسیار مهم در روند خشک شدن تالاب است بطوریکه مساحت تالاب در بازه زمانی ۱۱ ساله از ۶۱۰۰ هکتار در سال ۱۳۸۹ به ۳۵۰۰ هکتار در سال ۱۴۰۰ رسیده است، پروندههای باز تغییر کاربری غالبا به موارد کوچکی در سطح کشاورزها محدود است و نه شهرکهای بزرگ و یا زمینهای دولتی .
۶ -احداث آب بندها و بندهای انحرافی در مسیر رودخانههای منتهی به تالاب انزلی از جمله احداث سد لاسک در حوضه آبریز امامزاده ابراهیم و شهرستان شفت بر روی رودخانه پسیخان، یکی از رودخانههای اصلی که آب تالاب انزلی را تامین میکند. ساخت این سد علاوه بر تخریب بخشی از جنگل های هیرکانی و قطع گونه های اندمیک جنگل شمشاد (قطع این درختان ممنوع است)، به رودخانه چوبر که یکی از منابع تامین آب تالاب است، صدمه وارد نموده و مانع ورود سیلابهای بهاره به تالاب انزلی شده و باعث انباشت رسوبات و در نتیجه کمعمق شدن آن گردیده است.
۷- ساخت و سازها در اطراف تالاب انزلی و در حاشیه ساحل؛ تالاب ساحلی انزلی نه تنها متاثر از آلودگی دریای کاسپین است، بلکه با ساخت و سازهای کنار ساحل، آلودگی این تالاب نیز بیشتر شده است. ورود فاضلاب و تخلیه نخاله مصالح در تالاب از این دسته آلودگیها است که برنامه عملی برای ممانعت از آن وجود ندارد.
۸ – بهرهبرداری بیرویه از رودخانهها به منظور رفع نیازهای کشاورزی میزان آب ورودی تالاب را به طرز خطرناکی کاهش داده؛ هر چند که مدیریت رودخانهها بر عهده سازمان آب منطقه استان است، اما آنچه مهم است تعیین حقآبه و نیاز تالاب انزلی است که میبایست در اولویت مدیرکل محیطزیست قرار گیرد .
۹- ورود گونههای مهاجم، گیاه غیربومی و مهاجم سنبل آبی که در سالهای اخیر وارد اکوسیستمهای آبی استانهای شمالی کشور شده است، از آنجا که این گیاه باعث حذف بسیاری از گونههای آبزی منطقه خواهد شد و به علت ورود فاضلابهای خانگی و پسابهای صنعتی و مواد نیتراته، سرعت رویش بسیار زیادی دارد و قابلیت جذب بالای فلزات سنگین و آرسنیک از آب شیرین را داشته و به همین دلیل، بسیاری از گونههای جانوری از جمله پرندگان مهاجری که با گونههای گیاهی بومی منطقه خود سازگاری پیدا کردهاند را دچار آسیب کرده است. حتی برای استفاده دامها نیز مضر است؛ در طی چند سال اخیر دو دستگاه یکی از خارج از کشور و دیگری توسط مهندسی معکوس ارتش ساخته شده، و در اختیار اداره کل است و سومی نیز توسط دانشگاه گیلان مشابه سازی شده که محیطزیست از تحویل گرفتن آن امتناع نموده است. با وجود تجربه موفق پاکسازی تالاب عینک اقدامات جدی نه توسط اداره کل و نه به درخواست این مدیریت صورت نگرفته است.
این نمونهای از مسایلی است که بدون راه حل یا خواست رها شده و عینا میتوان برای پارک ملی بوجاق، تالاب با ارزش جهانی امیرکلایه و … مطرح نمود.
نگارنده ادعا ندارد که این مسایل نه در یک برهه ایجاد شده و در یک برهه مدیریتی قابل حل است اما نیاز به داشتن برنامه عمل است که در هر دورهای بخشی از آن مورد اجرا قرا گیرد، و بنظر میرسد این عزم در مجموعه مدیریتی استان موجود نیست.