مردم ایران بار دیگر در زمان کوتاهی پس از انتخابات اسفند ماه مجلس شورای اسلامی که به شکل مشارکت حداقلی بوده در شرایط انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری قرار گرفتند .پرسشی که مطرح هست این که گروهها و افراد مرجع سیاسی تا چه اندازه در تشویق و تحریک و ایجاد انگیزه به مردم موفق هستند تا آنها را با صندوقهای رای آشتی دهند؟
آیا مراجع سیاسی به سیاق گذشته در دههی ۷۰ و ۸۰ توان تاثیرگذاری بر آرای انتخاب کنندهها را دارند؟ نقش مرجعیت سیاسی در انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری ۱۴۰۳ تا حدود زیادی از دست رفته و جامعه به حالت اتمیزه و اوربیتالهای آزاد تقسیم شده است، به دلایل متعددی از جمله حذف رقبا از سوی هسته سخت نظام گرفته تا ناتوانی جناحهای سیاسی منتقد داخل و خارج کشور در درک تحولات بین نسلی.
طبیعتاً این انتظار که چهرههای درجه دوم بتوانند بسیج سیاسی مشابه چهرههای درجه یک را رقم بزنند، انتظاری فراتر از توان است. هر چند کاهش دامنه رقابت و محدودیت روزافزون حق انتخاب، خود مانعی مضاعف در راه مشارکت سیاسی و ایجاد شور و نشاط است.
ناکامی بخشهای انتخابی نظام در برابر بخشهای انتصابی و ناتمام ماندن ایدههای تحول خواهانه هم مزید علت شده است. اما در عین حال نگرانی از تصلب شدید قدرت بویژه در دوره گذار به رهبری سوم، اندک اشتیاقی را فراهم کرده است.
ضریب پایین یا متوسط مشارکت به معنای بی اعتنایی به امر سیاسی نیست. چرا که مرتبا شاهد مباحث بسیار جدی موافقان و مخالفان رای دادن هستیم و هرکدام، استدلالهای خود را مطرح میکنند و با عواطف سیاسی پرقدرت، بر نظراتشان پافشاری میکنند. مشارکت سیاسی اعم از سلبی و ایجابی، به شدت آگاهانه است و مجموعه منتقدان وضع موجود، در تلاش برای مجاب کردن همدیگر در مسیر رای تحول خواهانه یا تحریم هستند.
سلب مرجعیت سیاسی از منتقدان داخلی، بر خلاف حوزه رسانه که مرجعیت را به رسانههای فرامرزی منتقل کرد، به تحکیم مراجع برون مرزی کمک موثری نکرده است. کشمکش فکری در خصوص خشونتورزی و توسعه سایزی فرقه رجوی و ناکارآمدی مدیریتی و جمهوری پرهیزی سلطنت طلبان، مهمترین عوامل این وضعیت هستند.
اما پیشبینی میکنم صرفنظر از میزان و نحوه مشارکت در انتخابات اخیر، جریان سومی در حال شکلگیری است که توانایی گفتوگوی همزمان با حکمران و نسل z را دارد و مترصد بحرانهای مرتبط با کاهش کیفیت حکمرانی میماند تا فرصت عرض اندام بیابد. این موج سوم، مراجع سیاسی جدید و خاص خود را هم تولید و عرضه خواهد کرد. در واقع شرایط ایران به لحاظ سهم شهرنشینی، سواد و … به گونهای نیست که انسداد سیاسی طولانی را تاب بیاورد.
نظرات بسته شده است.