نجات تالاب بیش از مدیریت یکپارچه نیازمند چیست؟
نگاهی به بیانیهی انجمن طرفداران توسعهی بندرانزلی به مناسبت روزجهانی تالابها
تالاب تبدار انزلی با مرگ دست به گریبان است و نفسهای آکنده ازمهرش که روزگاری سرشار از طراوت زندگی بود در تنگنای انواع پسابها، رسوبات، گیاهان مهاجم و دستان متجاوز به شماره افتاده است. آوای ناقوس مرگ، گسترهی ارزشمند این تالاب بینالمللی را فرا گرفته است و ما هنوز در هزارتوی جلسات، سخنرانیها و همایشها به دنبال روزنهای هستیم که به نجات تالاب و زیسمتندانش امیدوار شویم.
حکایت دردهای تالاب، رنجنامهایست که هر روز پیش چشمهای ماست، اما هر سال وقتی خورشید دومین روز از فوریه که روز جهانی تالابهاست طلوع می کند، بیش از هر روز دیگری شرمندهی گامهای برنداشتهی خویش در مسیر نجات تالاب هستیم؛ مسیری که تنها با عزم جدی متولیان، مشارکت متخصصان توانمند، تلاشهای مدبرانهی سمنها و همراهی فعالان و دوستداران محیط زیست هموار میشود. بیتردید در نیم قرن اخیر روزجهانی تالابها و سالروز تصویب «کنواسیون رامسر» فرصت مناسبی برای اندیشیدن به عملکردمان در قبال تالابها و تسکین دردهایشان است.
از سال ۱۹۹۳ تالاب انزلی وارد فهرست مونترو که مربوط به تالابهای در خطر نابودی است، شد و ایران با شش تالاب در رتبهی دوم کشورهای با بیشترین تالابِ در معرض نابودی قرار گرفت که بیانگر بیتوجهی به اهمیت محیط زیست و این زیستبوم ارزشمند در ایران است.
انجمن طرفداران توسعهی بندرانزلی در بیانیهای که امسال به همین مناسبت منتشر ساخت، عنوان کرد: پنجاه سال پیش به همت زندهیاد «اسکندر فیروز» ریاست وقت سازمان حفاظت از محیط زیست ایران برای حفاظت از تالابها و زیستمندان آن پیمانی بینالمللی در شهر رامسر به امضاء هجده کشور رسید که هدف اصلی آن ترغیب دولتها و ملتها به بهرهگیری خردمندانه از تالابها با توجه به ارزش بالای این زیستبوم اعلام شد. روز برگزاری کنوانسیون یعنی دوم فوریه بعنوان روز جهانی تالابها نامگذاری شد که همه ساله در برخی نقاط دنیا این روز را گرامی داشته و در راستای آگاهیدهی بیشتر به مردم برنامههایی را برگزار میکنند.
در ادامهای این بیانیه آمده است: متاسفانه از سال ۱۹۹۳ تالاب انزلی وارد فهرست مونترو که مربوط به تالابهای در خطر نابودی است، شد و ایران با شش تالاب در رتبهی دوم کشورهای با بیشترین تالابِ در معرض نابودی قرار گرفت که بیانگر بیتوجهی به اهمیت محیط زیست و این زیستبوم ارزشمند در ایران است. در پنجاه سال گذشته هر آنچه آسیب در خصوص تالابها بر شمردهاند از صید و شکار بیرویه و تجاوز به حریم و بستر گرفته تا دخالت سازهای مخرب، از کاهش حقابه و برداشت بیرویهی آب گرفته تا آلوده کردن آب با انواع فاضلاب و زهاب و شیرابه، از به آتش کشیدن گیاهان بومی تالاب و زیستمندان ساکن گرفته تا پهن کردن فرش قرمز برای گیاهان غیر بومی متجاوز، از جنگلتراشی در بالادست و عدم آبخیزداری گرفته تا برداشت بیرویه شن و ماسه در بستر رودخانههای منتهی به تالاب بر آن وارد آمده است.
این سمن همچنین یادآور شده است: برخی اتفاقات و کوتاهیهای صورت گرفته در این پنجاه سال تاثیر بسیاری در وضع موجود داشته و بیانگر بیتوجهی به رخدادها و عدم آیندهنگری بوده است، که به برخی از این موارد تاسفآور و البته درسآموز نگاهی میاندازیم:
– در حالیکه جمعیت گیلان در این پنجاه سال کمتر از هشتاد درصد افزایش داشته اما جمعیت حاضر در حوضهی تالاب بیش از دو و نیم برابر شده است که باید بار جمعیتی ناشی از حضور ساکنان غیر دائم، گردشگران و افرادی که در طول روز از سایر شهرها جهت انجام کارهای اداری، تجاری، آموزشی و درمانی به شهرهای حوضه بویژه رشت مراجعه میکنند را بیافزاییم.
– علیرغم این افزایش جمعیت، راهاندازی سامانههای فاضلاب رشت و انزلی که یک سوم جمعیت استان را در برمیگیرند ضمن از دست دادن فرصت طلایی استفاده از وام بانک جهانی پس از پانزده سال تکمیل نشده است.
– عدم مدیریت پسماند معضل کل استان بوده و بیش از نیمی از پسماند استان در این حوضه دفع و به عبارت صحیحتر رها میشود و بخش قابل توجهی از شیرابهی آنها مستقیم یا غیر مستقیم به تالاب تخلیه میشود.
– شدت جنگلتراشی، برداشت بیرویهی شن و ماسه و تجاوز به رودخانه و عدم آبخیزداری، بیشترین فرسایش خاک را در حوضهی تالاب در پی داشته و رسوبات زیادی را به تالاب سرازیر کرده است.
– بزرگترین شهر صنعتی استان که در دههی پنجم فعالیت قرار دارد فاقد تصفیهخانهی فاضلاب بوده و در حوضهی تالاب واقع است.
– مرغداری صنعتی و کشت اقلامی مانند برنج و هندوانه در مجاورت تالاب افزایش یافته که در نتیجه آب شیرین تالاب را بیش از ظرفیت اکولوژیک مصرف و به جای آن شیرابهی فضولات دامی و زهاب حاوی کود و سم شیمیایی تحویل تالاب میشود.
انجمن طرفداران توسعهی انزلی در بیانیهاش تصریح کرد: گزارههایی از این دست فراوان بوده و حاکی از این است که ظلم بزرگی بر تالاب، زیستمندان آن و آیندگان روا داشتهایم. متاسفانه رصد عملکرد مسئولان در چند سال گذشته هم نه تنها نشان از توجه ویژه به توسعهی پایدار و محیط زیست و تالابها ندارد بلکه اصرار بر انجام برخی پروژهها در حوضه یا بستر تالاب (مانند سد لاسک یا بایوجمی) عامل نگرانی است.
میتوان تشکیل ستاد ملی هماهنگی و مدیریت تالابهای کشور که به ریاست معاون اول رئیس جمهور و بر اساس قانون انجام شده و تشکیل ما به ازای استانی آن به ریاست استاندار را با خوشبینی دنبال کرد اما عملکرد موارد مشابه و فعالیت نزدیک به دو سالهی این ستاد بیانگر این حقیقت است که با تشکیل چنین ستادهایی نمیتوان به مدیریت یکپارچه رسید. مسئولان باید به این باور برسند که وضع تالاب انزلی وضعی کاملا بحرانی است و نمیتوان با برگزاری هرازگاه جلسه با حضور مدیران اداراتی که دهها وظیفه دیگر را بر عهده دارند از بحران گذر کرد. وضعیت به گونهای است که برای جبران دههها کوتاهی نباید حتی یک روز را از دست داد، بنابراین تالاب انزلی بیش از مدیریت یکپارچه نیازمند یک متولی پیگیری کنندهی مستمر است که تنها وظیفهاش احیای تالاب و پایش دائمی عملکرد دستگاههای مرتبط با تالاب باشد. وقتی شهروندان گیلانی میشنوند که محیطبانان زحمتکش به دلیل کمبود بودجهی بنزین قادر به گشتزنی کافی و انجام وظیفه نیستند به آنها حق بدهید که با ادامهی روند فعلی هیچ امیدی به سامان یافتن سامانههای فاضلاب شهرهای رشت و انزلی یا مدیریت کامل پسماند و شیرابه یا خاتمهی فعالیت بدون تصفیهخانهی شهر صنعتی و… نداشته باشند.
این سازمان مردم نهاد در انتهای بیانیه درخواستهایش را چنین مطرح کرده است: حالیه انجمن طرفداران توسعه بندرانزلی از مسئولان عالی کشور تقاضا دارد:
۱- بطور ویژه به موضوع تالاب انزلی پرداخته و بودجهی لازم جهت به سامان رساندن موارد پیش گفته در شهرها و روستاهای حوضهی تالاب را در بازهی زمانی حداکثر پنج ساله تامین کنند.
۲- ضمن پایش دائمی وضع تالاب با توجه به آخرین گزارشهای علمی منتشره در خصوص پایین آمدن تراز آب دریاچهی کاسپین در دهههای آینده، مطالعاتی جامع و بر مبنای آیندهپژوهی انجام داده و نتایج مطالعات را محور برنامهریزی قرار دهند.
۳- با ایجاد یک ساختار اداری چابک و توانا از افراد متخصص و دلسوز که متولی تمام وقت احیای تالاب باشد، بصورت روزمره بر عملکرد ادارات مرتبط و موظف در قبال تالاب نظارت کرده و همهی دستگاهها را موظف به پاسخگویی به ساختار مذکور بعنوان نمایندهی ستاد ملی هماهنگی و مدیریت تالابهای کشور کنند.
از ساکنین محترم روستاها و شهرهای حوضهی تالاب انزلی بویژه شهروندان شهرستانهای بندرانزلی، رشت و صومعهسرا که زندگیشان به تالاب انزلی و رودخانههای جاری در حوضه اعم از سیاه درویشان، زرجوب و گوهر رود گره خورده است نیز تقاضا داریم ضمن انجام وظایف شهروندی در قبال محیط زیست بیش از پیش به پیگیری در خصوص احیای این زیستبوم ارزشمند گیلان پرداخته و در هر محفلی که مدیر دولتی، مسئول نظارتی، نمایندهی مجلس یا عضو شوراهای شهر و روستا در آن حاضر هستند فرصت مطالبهگری را غنیمت شمارند.