با معرفی کابینه پزشکیان به مجلس شورای اسلامی، موجی از شگفتی فضای سیاسی ایران را در برگرفت. شگفتی از این جهت که پزشکیان آن چه در مناظرههای انتخاباتی بیان کرده بود، با آن چه در اولین قدم نشان داد از زمین تا آسمان تفاوت داشت.
پزشکیان در سخنان خود در رقابتهای انتخاباتی با اعلام این که دنبال وفاق ملی است و همه اقوام را مورد لحاظ قرار خواهد داد و حتی سعی میکند از اهل سنت نیز استفاده کند اما در عمل به این سخنان نیز پایبند نشد!
وقتی پزشکیان از دولت رئیسی عملکرد او و کابینهاش به درستی انتقاد و افراد ضعیف و ناکارآمد دولت رئیسی را عامل بسیاری از ضعفها و چالشهای کشور اعلام میکرد؛ اینک چگونه باید باور کرد که برخی از اعضای همان کابینه ضعیف از سوی ایشان به مجلس معرفی شوند؟!
اگر پزشکیان به دنبال کابینه قوی و کارآمد است یکی از الزامات چنین کابینهای داشتن وزرای همسو و هماهنگ است اما وقتی شما فردی را که در انتخابات نه همسوی شما بوده و حتی شما را تخریب نیز نموده است؛ چگونه او را در لیست کابینه خود قرار دادهاید؟
با این عملکرد پزشکیان حتی بسیاری از حامیان او نیز دلسرد شده و توقع چنین مواضعی از او نداشتند. حتی حامیان و کسانی که به پزشکیان در انتخابات رای داده بودند انتظار داشتند که او با عملکرد شفاف و قوی خود باعث شود کسانی را که در انتخابات اخیر منفعل بودند را امیدوار به آینده نمایند اما به نظر میرسد با ادامه چنین مواضعی چه بسا حتی حامیانش نیز دلسرد و منفعل شوند.
استعفای ظریف بهعنوان رئیس شورای راهبری که نقش اساسی در ایجاد کمیتهها برای انتخاب وزیران بود؛ حتما باید از سوی پزشکیان مورد توجه قرار گیرد و چالشهای صورت گرفته در شورای راهبری از سوی پزشکیان برای مردم روشن شود.
به هر حال امروزه بسیاری از حامیان پزشکیان و کسانی که به او رای دادهاند؛ انتظار دارند که آنچه در مناظرات انتخاباتی نظیر عدالت، آزادیهای سیاسی و اجتماعی و…. از سوی پزشکیان طرح شد تا چه حد از سوی او عملیاتی میشود.
نظرات بسته شده است.