همزمان با انتشار خبرهایی از بازدداشت دانشآموزان در استانهای مختلف، اخبار نگرانکنندهای از مدارس گیلان هم به گوش میرسد. اردبیل، البرز، تهران، کردستان و بندرعباس ازجمله استانهایی بودند که در هفته گذشته اخباری درباره برخوردهای امنیتی با دانشآموزان در آنها منتشر شد. یکی از مهمترین اخبار در این باره بازداشت مدیر یکی از مدارس استان البرز بود که پس از ممانعت بازداشت دانشآموزان، خود مدیر توسط نیروهای انتظامی و امنیتی بازداشت شد. اعزام نیروهای انتظامی به یکی از مدارس استان اردبیل و فوت یک دانشآموز نیز به نگرانی درباره این اتفاقات افزود تا آنجا که شخصیتهای معروفی همچون علی دایی و امام جمعه اردبیل نیز موضعگیری کردند و روز شنبه در اردبیل هم اعتراضاتی در واکنش به این واقعه شکل گرفت. در اعتراضات سراسری یک ماه گذشته یکی از مراکزی که برای نخستین بار نامش به میان آمد، مدارس بودند. این مهم درحالی اتفاق افتاد که تا پیش از این مهم، در هیچکدام از اعتراضات سالهای گذشته یا نامی از مدارس و دانشآموزان در میان نبود یا اگر هم بود، به اندازه اعتراضات اخیر گستردگی نداشت. در روزهای نخست آغاز برخوردهای امنیتی و قضایی با مدارس، جملهای که مهر تاییدی بر این موضوع زد، سخنان یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم بود. نوری در یک مصاحبه گفت: «دانشآموزان بازداشتی به مراکز روانشناسی ارجاع داده شدهاند تا دوستان کارشناس، کارشان را انجام بدهند و مانع از تبدیل آنها به شخصیتهای ضد اجتماعی شوند.» به گواه بسیاری از تحلیلگران ورود دستگاههای امنیتی و انتظامی به مدارس آغازگر روند مخاطرهآمیزی است که پیش از این در دهه ۷۰ در دانشگاه نیز آغاز شد. درحالی که طبق قانون هیچ نیروی انتظامی و امنیتی حق بازداشت دانشجویان را ندارد و رسیدگی به تخلفات دانشجویان مشخصا برعهده کمیته انضباطی دانشگاههاست اما بیش از دو دهه است که برخورد و رسیدگی قضایی به پرونده دانشجویان در جایی غیر از دانشگاه انجام میشود. جان باختن چند نوجوان و دانشآموز در اعتراضات اخیر موجی از نگرانی را میان مردم به راه انداخته است. آنها نگران سلامتی دانشآموزان هستند و میگویند اگر این رویه به رویهای همیشگی بدل شود، سرنوشت دانشآموزان در مدارس ایران چه خواهد شد؟ اگرچه منتقدان این روند انتظار داشتند شخصیتهای سیاسی و سیستم حکمرانی کشور حداقل درباره دانشآموزان از رویههای مشابه استفاده نکند، اما متاسفانه مسئولان دستگاههای اجرایی برخورد، بازداشت یا جان باختن دانشآموزان را معلول وقایعی همچون گاز گرفتگی توسط سگهای ولگرد، سقوط از ارتفاع و مصرف دارو عنوان کردند.
در مدارس گیلان چه میگذرد؟
در مدارس استان گیلان هم این نگرانی وجود دارد. در هفتهی گذشته خبر بازدداشت یکی از دانشآموزان دبیرستان آیتالله احسانبخش رشت و همچنین بازدداشت ۲۰ دانشآموز دختر دبیرستان پرفسور رضا در منطقهی گلسار رشت خبرساز شد. در یکی از این دو اخبار که در شبکههای اجتماعی منتشر شد، برخی از کاربران مدعی شدند مدیر و معاون مدرسه مربوطه نیز روند بازدداشت دانشآموزان را تسهیل کردهاند. مرور ضمن پیگیری این موضوع تلاش کرد صحت این اخبار را از مدیرکل آموزش و پرورش استان گیلان و مدیران دو مدرسه مربوطه جویا شود اما متاسفانه مقامهای آموزش و پرورش حاضر به پاسخگویی در این رابطه نشدند.
منتقدان چه میگویند؟
افشین امیرشاهی سردبیر سایت هممیهن آنلاین نیز روز گذشته در یادداشتی با اشاره به همین موضوع نوشت: «مدرسه یک بنگاه سیاسی برای یارگیری سیاسی نیست. این کار ضربهای جبران ناپذیر به اعتماد خانوادهها نسبت به نظام تعلیم و تربیت وارد میکند. وزیر از حرکت خطرناکی حمایت کرده است. فرستادن دانشآموزان به مراکزی چون کهریزک، اصلاح و تربیت و روان شناسی یکی از تصمیمهای زیانبار برای کودکان، خانوادههایشان و جامعه است. این تصمیم به روح و روان کودکان، نوجوانان و خانوادههایشان آسیب میزند و بهداشت روانی جامعه را به هم میریزد. تصمیمی که میتواند موجب سقوط، انحراف و انحطاط دانشآموزان شود.» به نظر میرسد با استمرار برخوردهای قهری و امنیتی با دانشآموزان به زودی سرنوشت دانشگاه و دانشجویان گریبانگیر مدارس و دانشآموزان هم خواهد شد. روندی که اگر عملی شود نه تنها زندانها و مراکز تامینی را از دانشجویان معترض خواهد انباشت بلکه بعید نیست در آیندهای نزدیک بخش زیادی از دانشآموزان نیز بهعنوان مجرم در بازداشتگاههای بزرگ کشور روزگار بگذرانند. به نظر میرسد اگر سیستم حکمرانی آموزش و پرورش نتواند تعاریف بزه و جرم را برای سیستم امنیتی بازتعریف کند، دیگر همه جا به بستری برای جرم تبدیل خواهد شد؛ از مدارس و دانشگاه گرفته تا خیابان و خانه.