تعطیلی کارخانه کودآلی رشت بر اساس حکم دادگاه تجدیدنظر استان گیلان، در ظاهر یک اقدام قضایی برای مقابله با بوی نامطبوع و شیرابههای آلودهکننده محیطزیست بود. اما در واقعیت، این تصمیم تنها مهر پایانی بر مسیری طولانی از اشتباهات مدیریتی است، که سالها پیش آغاز شد.
کارخانهای که قرار بود به عنوان قلب تپنده مدیریت پسماند در گیلان عمل کند، هرگز به تولید کود کمپوست نرسید و امروزه پس از سالها بحران، به یک ایستگاه انتقال پرهزینه و ناکارآمد تبدیل شده است. با این حال، شهرداری رشت همچنان با نامهنگاریها تلاش میکند این مرکز را فعال نگه دارد؛ تصمیمی که میتواند چرخه تکراری شکستهای گذشته را ادامه دهد.
کارخانه کودآلی رشت از ابتدا با هدف پردازش روزانه هزار تن زباله طراحی شد، اما فاقد زیرساختهای ضروری مانند تصفیهخانه شیرابه، برنامهای برای کنترل بوی نامطبوع و حتی چشماندازی روشن برای آینده بود. زبالهها سالها از سایت سراوان به این مرکز منتقل میشدند، اما نتیجه نه مدیریت پایدار پسماند بود و نه تولید کود مفید.
از سال ۱۳۹۹ تاکنون، حتی یک آمار رسمی و شفاف از تولید یا فروش کود از این کارخانه منتشر نشده است؛ این امر نشانهای آشکار از آن است که عملاً چیزی به نام «کارخانه کمپوست» در عمل وجود نداشته و پروژه از اساس ناکارآمد بوده است.
یکی از نقاط تاریک و ابهامآمیز این پروژه، ماجرای دستگاه ویندرو بود. مشاوران فنی پیشنهاد کرده بودند از روش «لین ترنر» برای تخمیر و هوادهی پسماند استفاده شود، که روشی استاندارد و کارآمد به شمار میرفت. اما شهردار وقت با نادیده گرفتن پیشنهاد مشاور، فرآیند مناقصه را تغییر داد و روش «ویندرو ترنر» را جایگزین کرد. در نهایت، یک دستگاه ویندرو با تبلیغات گسترده خریداری شد؛ دستگاهی که حتی درباره قیمت خرید آن نیز شائبهها و به نوعی عدم شفافیت مطرح بود.
اما واقعیت تلختر آن است که هیچ گزارشی از عملکرد واقعی این دستگاه – حتی برای یک ساعت – منتشر نشده است. دستگاهی که قرار بود نماد تحول در مدیریت زباله گیلان باشد، به یک عنصر نمایشی و شکستخورده تبدیل شد که نشان دهنده عدم برنامهریزی اصولی در مدیریت پسماند است.
در سالهای اخیر، کارخانه کودآلی رشت بیش از آنکه یک واحد تولیدی کمپوست باشد، به یک ایستگاه موقت انتقال زباله تبدیل شده بود. زبالههای شهر رشت و حتی شهرهای اطراف بدون پردازش مؤثر به این مکان منتقل و سپس به سایت سراوان ارسال میشدند. اگرچه این نقش انتقالی تا حدی مسیر جمعآوری زباله را سادهتر کرده بود، اما کارخانه را کاملاً از هدف اصلی خود – یعنی تولید کود ارگانیک – دور کرد و آن را به یک حلقه ناکارآمد در زنجیره مدیریت پسماند تبدیل نمود.
اکنون، بر اساس حکم دادگاه تجدیدنظر، فعالیت کارخانه تا زمان دریافت تأییدیههای زیستمحیطی و بهداشتی متوقف شده است. این تصمیم نتیجه سالها اعتراضات مردمی به بوی نامطبوع، هجوم حشرات و نشت شیرابههایی بود که کیفیت زندگی ساکنان اطراف را به شدت تحت تأثیر قرار داده بود.
با این وجود، در پشت صحنه با توجه به معضل مدیریت پسماند در مرکز استان، گویا شهرداری رشت همچنان با نامهنگاری ها در پی جلوگیری از تعطیلی کامل این مجموعه است. اما سؤال کلیدی اینجاست: آیا نهادهای تصمیمگیرنده میخواهند در مسیری باقی بمانند که سالها نتیجهای جز تشدید بحران نداشته است؟ یا اینکه فرصتی برای پایان دادن به این چرخه معیوب و بازنگری اساسی در استراتژیهای مدیریت پسماند فراهم خواهند کرد؟
تعطیلی کارخانه کودآلی رشت شاید به تنهایی بحران زباله در گیلان را حل نکند، زیرا این مرکز مدتهاست که از کارکرد اصلی خود فاصله گرفته بود. اما تعطیلی این مجموعه حداقل یک پیام روشن دارد: ادامه مسیرهای غلط تنها بحران را عمیقتر میکند.
استان گیلان امروز بیش از هر زمان دیگری به یک برنامه جامع، شفاف، پایدار و مبتنی بر دانش علمی برای مدیریت پسماند نیاز دارد؛ نه پروژههای نمایشی، نه خرید دستگاههایی که هرگز عملیاتی نشوند و نه تصمیمگیریهای شتابزده سیاسی. زمان آن رسیده که مسئولان و مدیران شهری با عبرت از شکستهای گذشته، به سمت راهحلهای واقعی و بلندمدت حرکت کنند.