سالهای زیادی است که به لطف شبکههای اجتماعی مجازی تصاویر بسیاری از شهرها دست به دست یا به اصطلاح وایرال میشود. از مکانهای گردشگری و انواع خوراکیها، تا آیینها و دیگر احوالات ریز و درشت افراد جامعه.
و اما رشت، شهر شبهای روشن. شهری که به شادی و زندگی معروف است. بعید است مسافر رشت باشی و شادی را با خودت سوغات نبری. از بازار ماهی فروشان گرفته تا محصولات رنگارنگ محلی و خوش و بش فروشندگان و مشتریان، از موسیقی خیابانی تا رستورانهای شهری که معروف به شهر خلاق خوراک شناسی است.
ماههای اخیر بارها و بارها همنوایی مردم رشت با موسیقی خیابانی با دست و رقص مردم همراه شده است. برخی اهل همین شهر و برخی دیگر جزو مسافرانی هستند که به اینجا آمدهاند. برخی از فعالان اینستاگرامی هم برای تولید شادی و نمایش وجهه مثبت شهر کارهایی مشابه کردهاند.
حال در روزهای اخیر وایرال شدن رقص جمعی برخی از همین افراد، بهانهای برای بازداشت آنان، پلمپ مغازههای همراه کننده بازار و برخوردهای با آنان شده است. مجری قانون اعلام کرده است این بازداشتها در راستای «جریحهدار کردن عفت عمومی» بوده است. در قوانین قضایی آمده است: «عفت عمومی عبارت است از هنجارها و ارزشهایی که ریشه در اعتقادات افراد جامعه دارد و عموم مردم علاقمند به صیانت و پاسداری از آن هستند.»
به گفتهی جانشین فرمانده انتظامی گیلان؛ «برابر کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه، انتشار هرگونه تصاویر یا محتوای مجرمانه با موضوع سیاهنمایی، تشویش اذهان عمومی، انتشار تصاویرغیراخلاقی و نامتعارف، اقدامات تفرقه افکنانه و ایجاد اختلافات قومی، مذهبی در فضای مجازی جرم تلقی شده و پیگرد قانونی دارد.»
اما حالا افکار عمومی میپرسند کدام عفت عمومی؟ اختلاس یا رقصیدن؟ جامعه احساس تبعیض میکند وقتی میبیند حجم اختلاسهایی که در هفتههای اخیر در مورد یک شرکت چای یا در شهرداری تهران و یا در جای جای بخشهای دولتی و خصوصی اتفاق میافتد و سرمایه و عمر و پول دهها شهروند به خطر میافتد، اما برخوردها ناچیز است. میلیونها نفر ایرانی زیر خط فقر زندگی میکنند و آنوقت برای یک لحظه شادی و رقصیدن که نه عفت عمومی شهروندی جریحهدار شده است و نه تصاویر منتشر شده تفرقه افکنانه بوده و نه کسی قصد توهین به دین داشته چنین مورد هجمه قرار میگیرند. در همین گیلان ما هنوز ترک فعل مدیران و پروندههای باز تخلفات مالی و اداری برخی دستگاهها روی میز نهادهای نظارتی است که مردم خواهان پیشگیری و برخورد با آنان هستند، اما انگار بایدی وجود دارد که تا سر حد ممکن این مردم نازنین را عصبانی کند. اقدامی که بیشتر موجب تشویش اذهان عمومی است و مصداق مبارزه با تولید شادی است.
قطعا مجریان امر دلایلی برای این اقدام خود دارند، اما کاش برای یک بار شده یک نظرسنجی از عموم مردم کنند. آیا همهی شهروندان رقص و شادی را مصداق بارز اختلافات قومی و جریحهدارشدن عفت عمومی میدانند؟ یا نه، این موضوع پشتوانهی فکریاش همان ایدئولوژی «مملکت برای طیفی خاص» است را تداعی میکند و هر کس بخواهد خلاف آن عمل کند، اکثریت باید خودش را با قانون اقلیتی هماهنگ کند که تولید شادی را در زمانهی سخت اقتصادی و اجتماعی جرم تلقی میکند. آن هم در شرایطی که هر ماه در محل پیادهراه رشت مراسم مذهبی و مناسبتی و حاکمیتی هم برگزار میشود و بلندگوهای مراسمات مربوطه در چهار سوی پیاده راه مرکزی رشت برقرار و فعال است و هیچکدام از کسبه و مردم که ساعتها این صداها را میشنوند اقدامی، دست کم در حد شکایت قضایی نمیکنند و چه بسا افراد مذهبی هم در آن به راحتی شرکت میکنند و کسی مزاحمتی برایشان ایجاد نمیکند.
جز این شادی، صلحگرایی و همزیستی مسالمت آمیز از خصوصیات بارز رشتیهاست و اگر مسوولی اهل گیلان باشد و اصالت آبا و اجدادی گیلانی داشته باشد و از جنس همین مردم و خادم همین مردم باشد، بعید است خصوصیات بارز رشتیها را نداند. مگر آنکه به همان قصد تشویش اذهان عمومی، جریحهدار کردن احساسات شاد مردم، و ایجاد اختلافات قومی دست به بازداشت افراد زده باشد.