برگزاری چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گرچه به جهت الزامات قانونی در محدوده زمانی فشردهای برنامهریزی و اجرا شده ولی تاکنون چندین شگفتی با خود داشته است که در این یادداشت به سه مورد از مهمترین آنها اشاره میکنیم :
۱– کاهش غیر قابل پیشبینی درصد مشارکت:
گرچه بسیاری از ناظران استقبال زیاد از انتخابات را بینی نمیکردند اما حتی کمترین برآورد در نظرسنجیها هم این کاهش عجیب را پیش بینی نکرده بود. به عبارت دیگر در حالی که عمده نظرسنجیهای معتبر، درصد مشارکت بین ۴۵ تا ۵۵ درصد را پیش بینی کرده بودند تنها حدود ۴۰ درصد از واجدین شرایط در انتخابات شرکت کردند. این فاصله بین برآورد نظرسنجیها با واقعیت؛ موضوعی است که نشانهای از پیچیدگیهای جامعه ایرانی بوده و میتواند از جهات علمی مورد توجه و بررسی قرار گیرد.
۲- عدم تحرک پیش بینی شده در رأی گیری مناطق دارای بافت متمایز قومی مذهبی :
با توجه به اینکه کاندیدای پیشتاز انتخابات فعلی ضمن انتصاب به یک گروه قومی مهم کشور در تبلیغات نیز توجه بیش از پیش به همه اقوام و مذاهب کشور را مورد تأکید قرار داده بود انتظار میرفت این رویکرد موجب شود استقبال از رأی گیری در استانهای با بافت قومی و مذهبی خاص نظیر کردستان و سیستان و بلوچستان بیش از میانگین کشوری باشد. حال آن که در عمل درست خلاف این پیشبینیها محقق شده است و این استانها رکورد دار کمترین میزان مشارکت در کشور بودهاند. این موضوع نیز از مواردی است که باید با نگاهی علمی و جامعه شناسانه مورد تحقیق قرار گیرد.
۳– فاصله معنادار و غیرمنتظره نفرات دوم و سوم انتخابات :
تا روز قبل از رأی گیری مشاهدات میدانی و نظرسنجیهای اعلام شده فاصله رأی نفر دوم و سوم انتخابات با هم را بسیار کمتر از آنچه در عمل رخ داد نشان میداد .از آنجا که این اتفاق بر سرنوشت نهایی انتخابات تاثیر گزار است بررسی چگونگی و چرایی این پدیده هم میتواند موضوع مطالعات مفیدی باشد .
در کنار موارد فوق در بررسی اجمالی انتخابات مرحله اول ریاست جمهوری در استان گیلان هم دو نکته قابل تأمل وجود دارد:
۱ – گرچه این استان با کاهش ۲۶ درصدی مشارکت نسبت به دوره قبل ا از استانهای با کاهش شدید مشارکت محسوب میشود اما علی رغم کاهش مشارکت کل نسبت به میانگین کشوری؛ آرای نفر اول انتخابات در گیلان نسبت به میانگین کشوری افزایش قابل توجهی داشته و متعاقباً آرای نفر دوم در استان به همان نسبت در مقایسه با میانگین کشوری کاهش نشان میدهد. توجه به نکات تمایز دو کاندیدا و جامعه مخاطب هریک از آنها نشان میدهد که در فقدان کاندیدایی با مشخصات کاندیدای پیشتاز فعلی؛ درصد مشارکت در انتخابات در این استان( و به احتمال زیاد با تغییراتیاندک در تمام کشور) میتوانست بسیار بسیار کمتر از این نیز باشد.
۲- در گیلان در مقایسه با کل کشور؛ توزیع آرای نفرات اول و دوم با بافت قومی و مذهبی مختلف استان انطباق بیشتری دارد، چنانکه در شهرهای غربی استان که ترکیب قومی و مذهبی نسبتا متمایزی دارند؛ میزان اقبال نسبت به نفر اول مرحله فعلی یعنی کاندیدایی که به رعایت حقوق اقوام مذاهب تأکید داشت بیشتر بوده است.
نظرات بسته شده است.