جابهجایی درون شهری در رشت سالهای سال است که در انتظار تکمیل طرحهای نیمهتمام، امروزهایش را فردا میکند و فردایی هم اگر فرا برسد، فردایی برای باطل کردن طرحهای گذشته است.
از طرح ناموفق بیآرتی تا رویای تراموا در شهری که هنوز سیستم جمعآوری آبهای سطحیاش تکمیل نشده است، رشت را به جایی رسانده که با وجود وسعت کماش، در پیچدگیهای زیادی فرو رفته است.
بسیاری از کارشناسان شهری و کسانی که از نقش موثر حمل و نقل در کیفیت زندگی شهروندان دادِ سخن سر دادهاند میگویند: اگر رشت شهری کموسعت نبود، روزانه هزاران نفر به خاطر دیر رسیدن به کارهایشان در شهر آس و پاس میشدند.
شهری که جمعیت ثابتش بالغ بر ۷۰۰ هزار نفر است و این مقدار در طول روز گاه تا یک میلیون نفر نیز میرسد، هنوز مسافرانش را فقط با تاکسی در شریانهای حیاتی شهر جابهجا میکند و سرویسهای تکخط اتوبوسهای کندرو و سرویسهای مینی بوسیاش به حواشی شهر هنوز فاقد ساماندهی مدرن هستند.
راننده اسنپها جور همه را میکشند
اگر بهعنوان یک شهروند بیخودرو در رشت زندگی کنید، به نقش موثری که رانندگان اسنپ و سایر تاکسیهای اینترنتی در حمل و نقل شما بر عهده دارند، واقفید. اسنپ برای شهری که تا ساعتی از روز در ترافیک بیامکان تب میکند و از ساعتی به بعد از این تب به خواب میرود، مثل یک معجزه است.
بهخصوص شبها که جابهجایی در شهر با تعطیلی تاکسیها، اتوبوسها و مینیبوسها در بهترین حالت به دوش مسافرکشان شخصی میافتد.
رانندگان اسنپ و سایر تاکسیهای اینترنتی در رشت تجربههای جالبی دارند. بابک یکی از رانندگان این تاکسی اینترنتی است و بهتازگی از یکی از شهرهای اطراف برای کار کردن به خانهی دوستش آمده است.
او میگوید میانگین درآمد ساعتی در رشت از بسیاری از نقاط دیگر کشور بهتر است و در کمترین حالت ساعتی ۱۵۰ هزار تومان و در بهترین حالت ساعتی ۳۰۰ الی ۴۰۰ هزار تومان درآمد دارم.
بابک میگوید کار کردن در اسنپ از یک ساعتی به بعد در رشت، عذاب ممتد است. غروبهای آخر هفته، روزهایی که باران میبارد و در تعطیلیها راندمان کاری در رشت پایین میآید و حتی ممکن است از کمترین درآمد یعنی ساعتی ۱۵۰ هزار تومان هم کمتر درآمد داشته باشم.
او معتقد است مردم رشت بیش از حد از اسنپ استفاده میکنند و بین شهرهایی که او در آنها کار کرده است، رشت از بهترین شهرها برای کار کردن است. او به تازگی در رشت ساکن شده و هنوز با ساختار شهری رشت آشنا نیست اما به لطف نقشههای آنلاین مشکلی در مسیریابی ندارد.
وقتی به او میگویم رشت غیر از تاکسیهای شهری وسیلهی حمل و نقل کارآمدی ندارد، تعجب میکند اما معتقد است این موضوع به سود رانندگان اسنپ است.
آسفالتهای رشت روی زندگی اسنپیها هم اثر گذاشتهاند
سعید یکی دیگر از رانندگان اسنپی است که در رفت و آمدهای روزانه با او همکلام میشوم. او هم مهاجر است و به تازگی بخش قابل توجه از سرمایهاش را ماشین خریده تا بتواند اسنپ کار کند و زندگیاش را بچرخاند.
او معتقد است وسعت کوچک رشت برای رانندهها یک نعمت و ترافیکش یک عذاب است. او هم تاکنون در چندین شهر مختلف کار کرده و میگوید برخلاف تهران که فواصل زیاد اما مسیرها راحتاند، در رشت عموما مسیرها زیر ده کیلومتر هستند اما ترافیک، آسفالت نامناسب خیابانها و رانندگی عجیب مردم باعث شده تا یک مسیر ۷ کیلومتری گاهی حتی نیم ساعت هم طول بکشد.
سعید از آسفالت خیابانهای رشت متعجب است و میگوید حتی اگر فرد مهاجری مثل من از وضعیت رشت بیخبر باشد، با دو ساعت رانندگی دادش از کیفیت آسفالت به هوا میرود. سعید ماهانه بخشی از درآمدش را صرف تعمیرات خودرویش میکند و معتقد است بخشی از خرابیهای خودروها ناشی از آسفالت خیابانهاست که از کمترین استانداردها هم محروم هستند.
او با گلایه از روند مسیریابی در رشت میگوید: نقشههای اینترنتی معمولا برای در امان گذاشتن شما از ترافیکهای روزانه، راه کوچهها را پیشنهاد میکنند اما وضعیت آسفالت کوچهها هم اسفبار است.
او به کوچهها و خیابانهای فرعی اطراف میدان شهرداری اشاره میکند و میگوید: من در محلههای اطراف میدان ساکنام و به وضوح میبینم بستهشدن شاهراه شهری چه بلایی بر سر کوچههایی آورده که برای ظرفیت خودروهای ۵۰ سال پیش طراحی شدهاند و حتی آسفالتشان هم تعمیر نمیشود.
جای پارک، معضلی دیگر
خشایار رانندهی اسنپ دیگری است که پارهوقت کار میکند و میگوید: من فقط گاهی به سراغ رانندگی در شهر میروم و فکر میکنم اگر قرار باشد همیشه این کار را انجام دهم، سرسام میگیرم.
از او میپرسم مهمترین مشکلاتش در رشت چیست و او هم مواردی را نام میبرد که بیشباهت به تجربهی آدمهای قبلی نیست.
آمارها، اعداد، روایتها و حقیقتهایی که معمولا از هیچ تریبونی شنیده نمیشوند، به ما از یک اتفاق ناخوشایند خبر میدهند؛ زندگی در استان مولدی مانند گیلان آنقدر راکد است که بیش از ۷۵ هزار نفر از جمعیت این استان و نزدیک به ۲۳ هزار نفر از جمعیت مرکز آن حاضرند کارمند پارهوقت تاکسیهای اینترنتی باشند.
هزینههای تعمیر جلوبندی که خیابانها روی دستشان میگذارد، ترافیک اعصاب خردکن، دریاچههای شهری پس از بارانها و رانندگی بیمنطق مردم مهمترین عواملی است که خشایار درباره سختیهای کار دومش نام میبرد.
او به مدیریت شهری تا حدودی آشناست و میگوید تا قبل از آنکه ماشین بخرد، همیشه برای جابهجایی در شهر چالش داشته و دائما برای سر وقت رسیدن به مقصد مجبور به استفاده از اسنپ میشده است.
اسنپ به تعداد مردم گیلان راننده دارد
آمارهایی که گزارش سالانهی اسنپ منتشر کرده است، نشان میدهد تعداد کل رانندگان اسنپ در سراسر کشور بیش از دو میلیون و ۴۰۰ هزار نفر است که این رقم تقریبا به اندازه جمعیت دو میلیون و ۵۰۰ هزار نفری استان گیلان است.
این آمار یعنی حدود ۳ درصد از جمعیت ۸۵ میلیون نفری کشور ایران عضو ناوگان اسنپ هستند. بر همین اساس ۳ درصد از جمعیت دو میلیون و ۵۰۰ هزار نفری استان گیلان هم عضو اسنپ هستند؛ یعنی ۷۵ هزار رانندهی اسنپ در استانی که اغلب بنگاههای اقتصادیاش تعطیل شدهاند، کشاورزیاش رو به افول است و از بین رفتن زیستگاههای طبیعیاش روزبهروز جمعیت مهاجر به شهرهای بزرگش را افزایش میدهد.
آمارها، اعداد، روایتها و حقیقتهایی که معمولا از هیچ تریبونی شنیده نمیشوند، به ما از یک اتفاق ناخوشایند خبر میدهند؛ زندگی در استان مولدی مانند گیلان آنقدر راکد است که بیش از ۷۵ هزار نفر از جمعیت این استان و نزدیک به ۲۳ هزار نفر از جمعیت مرکز آن حاضرند کارمند پارهوقت تاکسیهای اینترنتی باشند.
این آمارها سالهاست که زنگ خطر نیستند اما بد نیست اگر مسئولان شهری، استانی و کشوری زمانی خواستند از مواهب طبیعی گیلان و مرکز آن رشت سخن بگویند، در کنار وعدههایی برای حل سراوان و رودخانهها، از خود بپرسند آیا توان حل همین معضل سادهی شهری را دارند؟ پاسخ قطعا منفی است!