آقای وزیر کشور، مسمومیت دانش آموزان توهم نیست!

1 193

امنیت و سلامت دو نعمت مجهول هستند که بدون آن‌ها، بشر قادر به زیست معمولی نبوده و نخواهد بود. امکان ندارد کسی در سلامت و امنیت به سر نبرد، اما زندگی جذاب و جالب و بر طبق مرادی داشته باشد. مگر می‌شود سلامت و امنیت نداشت و در فضایی ناسالم و ناامن به تحصیل علم پرداخت و قله­‌های ترقی و موفقیت را یک به یک فتح کرد؟

دولتمردان هر مملکتی و با هر عقیده و مسلکی، همواره امنیت و سلامت را در اولویت امور خویش قرار داده و می‌دهند، زیرا بدون وجود آن‌ها اصلا نمی‌شود مملکت داری کرد. چندی است که در شهرهای مختلف کشور، دانش‌آموزان عزیز و نور چشم خانواده‌ها، دچار مسمومیت شده و می‌شوند. شاید اگر فقط در یک یا دو مدرسه این اتفاق شوم می افتاد، می‌شد آن را عادی تلقی کرد و تنها به فکر درمان بود، اما این مسئله رفته رفته مانند یک اپیدمی به سراسر کشور گسترش یافته است. روزی نیست که خبری درباره مسمومیت دانش آموزان در یکی از استان‌های کشور منتشر نشده و خانواده ها را دچار استرس نکند. امنیت و سلامت دانش آموزان به شدت به خطر افتاده و خانواده‌های آنان نمی‌توانند آرام نشسته و شاهد باشند که جگرگوشه‌های شان در جوی ناسالم و ناامن به تحصیل بپردازند. بی‌شک این استرس به دانش‌آموزان نیز منتقل شده و قدرت رفتن به مدرسه را از آنان گرفته است. چگونه می‌شود با این حس و حال در کلاس نشست و دانش آموخت؟ در این اوضاع بسیار عادی است که خانواده‌ها دچار استرس شوند. در همان اوایل که خبر آمد دانش آموزانی در یکی از استان‌های کشور دچار مسمومیت شده‌اند، باید این موضوع توسط اولیای مدرسه و دولتمردان و حتی نیروهای امنیتی پیگیری می شد تا مشخص شود علت آنکه چند دانش‌آموز همزمان در یک مدرسه دچار عارضه تنفسی شده‌اند چیست؟ بعد از حصول نتیجه نیز باید برای پیشگیری از تکرار حادثه احتمالی اقدام می‌شد که نشد یا جدی نبود. این اهمال باعث شد کم کم این مسمومیت در مدارس استان‌های دیگر نیز اتفاق بیفتد که همچنان ادامه دارد.

اکنون نمی‌توان این مهم را یک اتفاق عادی تلقی کرد و به سادگی از کنار آن گذشت. وقتی مشخص می‌شود همه این مسمومیت‌ها نسبتا خفیف بوده، واضح است که از قبل برنامه ریزی شده است تا امنیت و سلامت دانش آموزان به خطر افتاده و خانواده ها نیز دچار استرس و نگرانی شوند. این موضوع آن قدر حاد و فراگیر شده و در جامعه تشنج ایجاد کرده است که برخی از مراجع تقلید هم از دولت و مسوولان امر خواسته‌اند تا هرچه زودتر به این اتفاق شوم پایان دهند.

آموزش و پرورش و در صدر آن وزیر این وزارتخانه، به طور جدی به این مهم ورود نکرد. وزیر کشور ماموریت پیدا کرد تا این قضیه مهم را پیگیری کند، اما وی در مصاحبه‌ای که انجام داد و وزیر آموزش و پرورش هم مانند دانش آموزی مودب دست به سینه کنارش ایستاده بود! نه تنها نگرانی‌ها را رفع نکرد، بلکه بر شدت آن نیز افزود. آقای وزیر کشور که مسوول رفع این معضل هستید، این همه مسمومیت، آن هم به صورت تقریبا یک شکل، توهم نیست واقعیت عینی است! با مردم روراست باشید و حقایق را با آنان در میان بگذارید. وقتی مدام دانش آموزان در سراسر کشور دچار مسمومیت می‌شوند، شما نباید و نمی‌توانید بگویید که باعث آن استرس است. استرس مگر مسمومیت ایجاد می‌کند؟ اگر عامل خارجی در این سلسله اتفاقات دست دارد، چرا هنوز سرنخی به دست نیامده است؟ از لحاظ امنیتی قابل توجیه نیست که فرد یا افرادی وارد محیط امن مدارس شده و پیش چشم معلمان و اولیای مدارس، دانش آموزان بی‌گناه را دچار مسمومیت کنند. وقتی درصد مسمومیت‌ها بررسی می‌شود، کاملا مشخص است که این اتفاقات عمدی صورت گرفته و برنامه ریزی شده است. مگر افراد عام می‌دانند باید چه موادی را با چه دز و اندازه‌ای با هم ترکیب کنند که فقط ایجاد مسمومیت خفیف در دانش‌آموزان کند؟! مشخص است که برنامه‌ریزی شده است. قصدشان آسیب زدن جدی به دانش آموزان نیست، هدف این جنایتکاران ایجاد فضای ناامن برای خانواده‌ها و کشور است. به خطر انداختن سلامت و امنیت مردم بدترین جنایت است، آن هم جان دانش آموزان پاک و بی‌گناه. دولتمردان باید مردم خویش را باور داشته باشند تا مردم نیز آنان را باور کنند. وقتی می‌گویید این مسمومیت ها توهم است ،ملت با توجه به شواهد و قرائن نمی‌تواند باور کند. وقتی دلبندشان روی تخت بیمارستان افتاده است، چگونه باور کنند که بیماری فرزندشان توهم است؟!

اگر دولتمردان، به خصوص وزیر آموزش و پرورش، از روز اول دست روی دست نمی‌گذاشتند و پیگیری و برخورد لازم را با این مهم داشتند، دیگر این مسمومیت‌های سریالی اتفاق نمی‌افتاد. آقای وزیر کشور، مردم همه چیز را هنگام مصاحبه تلویزیونی از چهره گرفته شما خواندند، احتیاج به توضیح شما نبود. بیایید با مردم خود روراست باشید و چنین امر مهمی را از آنان کتمان نکنید. گفتن واقعیات، هرچقدر هم که سخت باشد، بی‌شک قابل تحمل‌تر از کتمان حقیقت یا شنیدن کذب است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.