آیا استاندار گیلان را حلال می‌کنید؟

36

در روزهای پایانی دولت سیزدهم برخی از وزرای این دولت از جمله وزیر ارتباطات و وزیر علوم از مردم طلب حلالیت کردند. طلب حلالیت یکی از رسوم عرفی و دینی در بین ایرانی‌ها خصوصا در پایان یک دوره کاری و مسئولیت و یا حتی پایان زندگی، از طرف اقوام و آشنایان برای متوفی است.

با این حال کسب حلالیت از سوی وزرای علوم و ارتباطات واکنش‌های منفی زیادی را در شبکه‌های اجتماعی در پی داشت. کسب حلالیت نه به خاطر نفس عمل بلکه بیشتر به خاطر عملکرد این دو وزیر در حوزه اینترنت و دانشگاه موجب بروز واکنش‌ها شد.

در دوران سه سال وزارت عیسی زارع‌پور، بیشترین و بی‌سابقه‌ترین محدودیت‌های اینترنتی رخ داد و همچنین در حوزه علوم و مسئولیت محمدعلی زلفی گل نیز تعداد زیادی از اساتید دانشگاه اخراج و دانشجویان با احکام شدید انضباطی مواجه شدند.

بد ندیدیم حال از شما شهروندان گیلانی بپرسیم در پایان دوره عملکرد آقای اسدالله عباسی آیا از عملکرد وی به عنوان یک استاندار راضی هستید؟

درخواست انتصاب یک استاندار بومی همواره یکی از چیزهایی است که گیلانی‌ها از دولت وقت می‌خواهند. آن‌ها به دلیل اشراف استاندار بومی بر مسایل گیلان خواهان انتصاب استانداری هستند که بتواند مسایل استان را بدون دوره گذراندن آشنایی با آن، مدیریت کند.

استان گیلان همواره در حوزه برنج و چای و کشاورز با مشکلات متعددی روبروست. بخشی از این سیاست‌ها کشوری بوده و برخی دیگر استانی و محلی هستند.

مهم‌ترین‌شان مشکلات مربوط به حوزه کشت سنتی، مدیریت آب و کشت برنج، به‌زراعی باغات چای و همچنین مباحثی در خصوص رونق و توسعه ابریشم، دفع آفات مربوط به باغات زیتون و مرکبات و … است.

از سوی دیگر مهم‌ترین موضوع بخش بازرگانی محصولات کشاورزی است که استاندار گیلان می‌تواند با توجه به وجود یک نهاد بازرگانی- اتاق بازرگانی- با قدمت در استان، همچنین راه‌های مبادلات بازرگانی آبی و زمینی و همسایگی با کشورهای حاشیه خزر، بخش زیادی از فعالیت کشاورزی را در این استان رونق و توسعه دهد.

از سوی دیگر حل معارضات و گره‌های مربوط به تسهیلات تولید و راه‌اندازی یا توسعه صنعتی، یا ایجاد صنایع کوچک اما مدرن، به همت و هوشمندی و پیگیری و تاکید استاندار به عنوان شخص اول اجرایی استان وابسته است.

یکی دیگر از وظایف استاندار گیلان جلب و جذب سرمایه‌گذاران بزرگ بخش خصوصی و کمک به بهبود وضعیت سرمایه‌گذاری در استان است که این مهم با تدوین بسته‌های سرمایه گذاری در دستگاههای مربوطه و تاکید استاندار فراهم می‌شود.

استاندار گیلان به عنوان فرزند بومی همین استان وظایف بزرگی در به سامان رساندن وضعیت پسماند و زباله خواهد داشت تا یکی از ریشه‌دارترین مشکلات استان با کمک و همفکری مدیریت استانی، مدیریت شهری و بخش خصوصی به سرانجام رسیده و مشکلات مربوط به آلودگی رودخانه‌ها، نشت شیرابه به آبهای زیرزمینی، آلودگی‌های محیط زیستی برای ساکنان و… حل و فصل شود.

از جمله وظایف دیگر استاندار تلاش برای بهبود وضعیت زیرساخت‌ها، اتمام پروژه‌های نیمه‌تمام چندین ساله دولت است. همچنین ضرورت پیگیری و ساخت پروژه‌هایی برای کاهش اثرات و بلایای طبیعی همچون سیل، رانش زمین، زلزله و در مجموع مدیریت پیش از بحران از وظایف مجموعه اجرایی در استان است.

توجه به ظرفیت‌های انسانی و کمک به اجرای تعهدات و برنامه‌های توسعه، جذب اعتبارات دولتی و از دست نرفتن بودجه‌های مصوب شده در سازمان برنامه و بودجه از دیگر مواردی است که استاندار هر استان باید به آن توجه ویژه کند.

با این موارد که به طور بسیار خلاصه و عمومی و همه فهم ذکر شد، شما از زمان مدیریت اسدالله عباسی استاندار گیلان تاکنون چه میزان تغییر حس کرده‌اید؟ آیا بومی بودن استاندار کمکی به رشد و رونق اقتصادی و اجتماعی گیلان به طور ویژه کرده است؟

در سه سال اخیر در گیلان چه میزان در حد اختیارات و بضاعت‌های یک استاندار عمل شده است؟ ایجاد قرارگاههای متعدد از کنترل قیمت‌ها گرفته تا اجرای مدیریت جهادی و جهاد اقتصادی چقدر در بهبود زندگی و معیشت شهروندان موثر بوده است؟

بدون درج نظر توهین‌آمیز، به عنوان یک گیلانی آیا استاندار را حلال می‌کنید؟ به عملکرد اسدالله عباسی چه نمره‌ای می‌دهید؟

نظرات بسته شده است.