از شاعری تا نهضت تحول‌خواهی زنان

گفت‌و‌گو با دکتر مریم شادمحمدی، به بهانه‌ی سالروز درگذشت مهکامه محصص؛

0 5

از گذشته تا حال همواره گیلان خاستگاه زنان پرتلاشی بوده که در راستای رشد و توسعه‌ی فرهنگی و اجتماعی و همچنین آگاهی‌بخشی به جامعه‌ی زنان،  نقش پررنگی داشته‌اند. زنان پیشرو و دغدغه‌مندی که در زمانه‌ی خود پیرامون حقوق و جایگاه اجتماعی زنان، لزوم آموزش دختران و مانند آن، گام‌های استوار و تاثیرگذاری برداشته‌اند.

 

یکی از این زنان سخت‌کوش و پیشرو، بانو سرورالدوله مهکامه محصص، شاعر و فعال حقوق زنان است که  ۲۶ دی‌ماه، چهل و ششمین سالگرد درگذشت اوست، شاعری که در کوله بار زندگی‌اش بیش از پنج‌هزار بیت شعر سرود و در رشد و توسعه‌ی فرهنگی و اجتماعی زمانه‌ی خود  نقش پررنگی ایفا کرد.

 این مناسبت، بهانه‌ای شد تا با دکتر مریم شادمحمدی، استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد چالوس، به گفت و گو پیرامون فعالیت‌های اجتماعی و ادبی بانو مهکامه محصص بنشینیم.

 

***

پیرامون خاندان محصص و نقش آنها در لاهیجان چه اطلاعاتی در دست است

مهکامه،تخلص بانوی فرزانه سخنور و شاعری است که بخش بیشتر زندگی‌اش را صرف پیشرفت فرهنگ، آموزش و پرورش نونهالان کشورکرد. بانو محصص در سال ۱۲۹۱ خورشیدی در لاهیجان به دنیا آمد. پدرش احمد مستوفی‌ محصص، از ملک‌داران و مردی دانشور و درستکار و مادرش ساره‌سلطان، زن خوشنویس و بهره‌مند از هنرهای زیبا و نقاشی بود. ظاهرا او این ذوق، هنر و قریحه را به مهکامه محصص و فرزندان او انتقال داد.

مهکامه محصص، در سال ۱۳۲۵خورشیدی در سمت عضو‌هیات رئیسه‌ی اولین کنگره‌ی نویسندگان ایرانی، به عنوان تنها زن مشارکت داشت

فعالیت‌های اجتماعی مهکامه قبل از ازدواج با پسرعمویش چگونه و در چه راستایی بود؟

مهکامه از کودکی به ادبیات و به ویژه شعر، علاقه‌ی بسیار زیادی داشت. او اشعار زیادی را از حفظ می‌خواند و از ده سالگی شروع به سرایندگی کرد. تراوش‌های ذهنی او در روزنامه‌های محلی گیلان انتشار یافت. مهکامه در سال ۱۳۰۴ خورشیدی، زمانی که هنوز بیش از ۱۳ سال نداشت، مادرش را از دست داد و یک‌سال بعد نیز پدرش دار فانی را وداع گفت.

 

این دو مصیبت برای دختری که دوران نوجوانی خود را می‌گذراند،بسیار سخت بود، چنان‌که مهکامه دو قطعه‌ی سوزناک در مصیبت مادر و مرگ پدر سرود. او بعد از فوت والدینش به اتفاق سایر اعضای خانواده به رشت نقل‌مکان کرده و در سال ۱۳۰۶خورشیدی به ریاست آموزشگاه جدید‌التاسیس اکابر نسوان منصوب شد.

 

بعد از تاسیس اولین دبیرستان دختران به نام دارالمعلمات در رشت، تدریس دروس ادبی کلاس‌های این مدرسه به او واگذار شد. مهکامه هم‌زمان در بدو تاسیس اولین دبستان دولتی دخترانه‌ی لاهیجان، به پیشنهاد اداره‌ی فرهنگ در سمت آموزگار مدرسه، شروع به کار کرد. او با ایراد نطق‌های هفتگی در این مدرسه، شهروندان لاهیجانی را به تحصیل دختران‌شان تشویق کرده و در این راه به مبارزه با عقاید جاهلانه و خرافی می‌پرداخت.

 

او همواره فعالیت‌های تجدد‌خواهانه‌ی خود را با سخنرانی در آموزشگاه‌های رشت ادامه می‌داد. بانو محصص در سال ۱۳۱۴ خورشیدی هم‌زمان با نهضت تحول‌خواهی بانوان، در مجالس و محافلی که در رشت برگزار می‌شد، حضور پررنگی داشت و با خطابه‌های پرشور خود نقش مهمی در تغییر رویکرد بانوان گیلانی در کنار زدن باورهای خرافی  داشت. او در سال ۱۳۲۵خورشیدی در سمت عضو‌هیات رئیسه‌ی اولین کنگره‌ی نویسندگان ایرانی، به عنوان تنها زن مشارکت داشت.

 

آیا فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی مهکامه پس از ازدواج  و مهاجرت به تهران ادامه داشت؟

مهکامه بعد از ازدواج با پسرعمویش عباسقلی محصص به تهران رفته و از کار فرهنگی کناره‌گیری کرد و اغلب اوقات فراغت‌اش را به ماندن در خانه، سرودن شعر در خلوت، خوشنویسی و خواندن اشعارش درباره‌ی آزادی زنان می‌گذراند. او همچنین در این دوران تحصیلاتش را در رشته‌ی ادبیات فارسی ادامه داد.

 

از دایره‌ی فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی مهکامه پس از مرگ همسرش در سال ۱۳۱۷ خورشیدی و بازگشت او  به همراه فرزندانش به رشت بگویید.

مهکامه بعد از مرگ نابهنگام همسرش به رشت بازگشت و سوگ‌نامه‌ی زیبایی در اندوه از دست دادن او سرود. مهکامه بعد از چند سال کناره‌گیری از خدمات و فعالیت‌های فرهنگی، در مهرماه سال ۱۳۲۰خورشیدی،  به پیشنهاد و تقاضای اداره‌ی فرهنگ گیلان، سرپرستی دبیرستان فروغ رشت را که مهم‌ترین مدرسه‌ی آموزش دختران بود، بر عهده گرفت. وی همچنین در سمت دبیری ادبیات این مدرسه نیز فعالیت داشت. شعری از او با عنوان «یادگار من» هنگام خداحافظی‌اش از شاگردان دبیرستان فروغ رشت به جا مانده که گویای عشق سوزان او به ایران و همین‌طور دانش‌آموزانش است.

 

در رابطه با مدرسه‌ی فروغ باید به این مورد اشاره کنم که بانو محصص، اولین مدیر این مدرسه بود. بعد از خلع ید و اولتیماتوم وزارت فرهنگ در دوره‌ی رضاشاه به آموزشگاه‌ها و موسسات خارجی مبنی بر انتقال اداره‌ی این موسسات به دولت ایران، مدرسه‌ی آمریکایی‌های رشت تعطیل شد و مدیریت آن را ایران بر عهده گرفت. مدرسه‌ی فروغ  اولین مدرسه‌ای است که در این دوره در گیلان آغاز به کار کرد. نکته‌ی مهم دیگر آن است که بسیاری از بانوان فرهنگ‌دوست ایرانی در این مدرسه تربیت شده و بعدها  تاثیرات زیادی بر جریانات فرهنگی اجتماعی گیلان داشتند.

بانو محصص، اولین مدیر این مدرسه بود. بعد از خلع ید و اولتیماتوم وزارت فرهنگ در دوره‌ی رضاشاه به آموزشگاه‌ها و موسسات خارجی مبنی بر انتقال اداره‌ی این موسسات به دولت ایران، مدرسه‌ی آمریکایی‌های رشت تعطیل شد و مدیریت آن را ایران بر عهده گرفت. مدرسه‌ی فروغ  اولین مدرسه‌ای است که در این دوره در گیلان آغاز به کار کرد

به نظر شما چرا دیوانی از مهکامه منتشر نشد و در حال حاضر نیز اشعار کمی از او باقی مانده است؟

با وجود این‌که مهکامه از ۱۰ سالگی سرودن شعر را آغاز کرد و اشعارش نیز در مطبوعات گیلان منتشر شد، اما بعد از این‌که به سن رشد رسید، از انتشار آثارش خودداری نمود که ممکن است به دلیل اجتناب از شهرت یا پرهیز از تظاهر خودنمایی بوده باشد. او آثارش را به ندرت آن هم هنگامی که در مسابقات ادبی شرکت می‌کرد، منتشر می‌‌نمود. مثل شعری که به مناسبت جشن هزاره‌ی فردوسی سرود و شعر برتر شد، یا اشعاری که در شرایط خاص و به مناسبت‌های مختلف مثل سوگواری در رسای پروین سروده است. با وجود این‌که منابع حدود ۵۰۰۰ بیت شعر را به او نسبت داده‌اند، اما دیوان شعری از او منتشر نشده و فقط تعدادی از اشعار او، در نشریات گیلان و تهران به چاپ رسیده است.

 

آشنایی و دوستی عمیق بین مهکامه و پروین چگونه شکل گرفت؟

در خصوص این آشنایی، مهکامه می‌نویسد: «به سائقه عشق و علاقه سرشاری که به ترقیات معنوی بانوان داشتم، همواره در دل خویش محبتی وافر نسبت به پروین که همچون بلبل خوش‌نوا در گلزار ادبیات و اشعار دلکشی مترنم بود، احساس می‌کردم. خوشبختانه این جاذبه روحی و علاقه معنوی در اولین مسافرتی که پروین به اتفاق پدر بزرگوار و دانشمند خود، به رشت داشت، رشته الفت و پیوستگی قلبی را فی‌مابین برقرار و مستحکم کرد.» گویا پروین اعتصامی از طریق اشعار مهکامه که در مجله‌ها و روزنامه‌ها چاپ می‌شد، با وی آشنا شده و شاید از همان زمان باب نامه‌نگاری نیز بین آن‌ها باز شده باشد.

 

بعد از این آشنایی مقدماتی که از کیفیت آن خیلی اطلاعی نداریم، پروین در سال ۱۳۰۷خورشیدی به اتفاق پدر و مادرش به رشت سفر می‌کند و برای دیدن مهکامه، به دارالمعلمات می‌رود. در آن زمان مهکامه مشغول تدریس بود، هنگام خروج از کلاس به او خبر می‌دهند که پروین در دفتر مدرسه در انتظار ملاقات اوست.

مهکامه فی‌البداهه دو بیت شعر خطاب به پروین می‌سراید: «ای زاده اعتصام فخر ایران/  ای مایه افتخار نوع انسان/  سرور به نثار مقدم آورده نثار/ گل‌های محبت از گلستان روان» و آن را با دسته گلی به پروین تقدیم می‌کند. در مدت کوتاهی که پروین در رشت حضور داشت، ارتباطش با مهکامه برقرار بود. بعد از بازگشت به تهران در اولین نامه‌اش یک رباعی خطاب به مهکامه سروده و براش می‌فرستد: «بردیم محبت تو در مخزن دل/ کشتیم گل مهر تو در گلشن دل/ پروین بود آبیار این کشته‌ پاک / تا خون بودش به چشمه روشن دل».

 

از نامه‌های ارسالی آن دو به یکدیگر برایمان بگویید. تصویر تعدادی از نامه‌های پروین به مهکامه موجود است، اما سوال این‌جاست چرا حتی یک خط از نامه‌ها، عکس‌ها و کارت پستال‌هایی که مهکامه برای پروین ارسال کرده، موجود نیست؟

دوستی مهکامه و پروین تا پایان عمر کوتاه پروین ادامه پیدا می‌کند. آن‌ها بیش از ۱۲ سال با هم مراوده و مکاتبه داشتند. مهکامه خودش اعلام کرده است: «چند سالی که در تهران به سر بردم، اغلب دیدار پروین و مهر و علاقه‌ی مفرط به ویژه اخلاق و سجایای نیک و بی‌آلایش او روحم را مسرور می‌ساخت و زمانی هم که در خارج از پایتخت بودم، پیوسته نامه‌های دلنواز پروین. روشنی‌بخش دیده‌ی دلم بود.»

 

متاسفانه هیچ‌کدام از نامه‌هایی که مهکامه برای پروین ارسال کرده، باقی نمانده و فقط تعدادی از نامه‌های پروین به مهکامه موجود است که تعداد ۴۱ عدد از این نامه‌ها منتشر شده است. آخرین نامه‌ای که پروین برای مهکامه فرستاده، مورخ ۲۹ اسفند ۱۳۱۹ است که روز سوم فروردین ۱۳۲۰ خورشیدی در رشت به دست او می‌رسد.

هنوز دو هفته از این نامه نمی‌گذرد که آگهی فقدان پروین در روزنامه‌های پایتخت منتشر می‌شود. از این نامه‌ها می‌توان به میزان علاقه و دلبستگی پروین نسبت به مهکامه پی برد. در بخش دیگری از این نامه‌ها پروین استعداد بالای مهکامه را در شاعری، مورد تحسین  قرار داده که نشان‌دهنده‌ی ارزش ادبی نامه‌هایست که مهکامه برای او ارسال کرده است.

 

البته برخی از فعالان حوزه‌ی تاریخ، بخشی از نامه های مهکامه محصص به پروین اعتصامی را در منزل دختر ایشان ایرانداخت محصص دیده‌اند. آیا هیچ اطلاعاتی هست که از طریق بازماندگان این خانواده به این نامه‌ها دست یافت؟

بله، ظاهرا بخشی از نامه‌های مهکامه به پروین و همچنین دست‌نوشته‌های ایشان، در اختیار دخترشان، ایران‌دخت محصص قرار دارد. گویا بنا است، ایراندخت محصص، موزه‌ی محصص را تاسیس کرده و در آن یادداشت‌های مادرش را به معرض عموم بگذارد. ظاهرا  شخصی را نیز مسوول گرفتن مجوز برای انجام کارهای اداری و همین‌طور تفکیک نوشته‌های خانم محصص انتخاب کرده‌اند. ما نیز امیدواریم با ارائه‌ی این نوشته‌ها، بتوانیم درک و شناخت بهتری نسبت به زندگی و شعر بانو محصص داشته باشیم.

بخشی از نامه‌های مهکامه به پروین و همچنین دست‌نوشته‌های ایشان، در اختیار دخترشان، ایران‌دخت محصص قرار دارد. گویا بنا است، ایراندخت محصص، موزه‌ی محصص را تاسیس کرده و در آن یادداشت‌های مادرش را به معرض عموم بگذارد

از مراودات مرحوم مهکامه محصص با روشنک نوع‌دوست هیچ‌گونه اطلاعاتی در دست هست؟

با وجود این‌که روشنک نوع‌دوست و مهکامه محصص در یک دوره‌ی زمانی زندگی می‌کردند و هر دو نیز کنشگر فرهنگی و اجتماعی بودند، اما اسناد و مدارکی وجود ندارد که حاکی از ارتباط آن دو باشد. بنابراین از آن‌جایی که منابع در این‌باره سکوت کرده‌اند، به نظر می‌رسد که آن‌ها مراودات چندانی نداشتند. زیرا در  غیر این صورت باید این ارتباط در اسناد مهکامه یا در نشریه‌ی روشنک نوع‌دوست بازتاب پیدا می‌کرد. البته شاید در آینده بتوانیم به چنین اسنادی دست پیدا کنیم.

 

از گذشته تا کنون پیرامون بانو مهکامه محصص چه مطالعات پژوهشی مستقلی انجام گرفته است؟

درباره‌ی زندگی یا آثار بانو مهکامه محصص تا به حال مطالعات مستقلی انجام نشده، چه به شکل کتاب و چه به صورت مقاله و البته  مطالبی هم که به شکل پراکنده در منابع مختلف موجود است، معمولا به شکل کلی بوده و منحصرا درباره‌ی او کاری انجام نشده است. اما در بسیاری از منابع گیلان چه کتاب و چه مجلات مختلف چون: سالنامه‌ی تربیت رشت، می‌توان مطالبی را درباره‌ی ایشان که یکی از شاعران شاخص ادبیات منطقه در زمانه‌ی خود بودند، دست یافت.

البته به تازگی مقاله‌ای از بنده نیز تحت‌عنوان: «دستاورد فکری و اجتماعی مهکامه محصص، با تاکید بر اشعار او»، در دانشنامه‌ی ایرانیکا منتشر شده که متن انگلیسی آن به زودی در اختیار علاقه‌مندان قرار خواهد گرفت. امیدوارم به دلیل اهمیت جایگاه این بانوی گیلانی در تاریخ ادبی و فرهنگی گیلان، در آینده نزدیک، شاهد آثار ارزشمندی درباره‌ی ابعاد ناشناخته‌ی زندگی، شخصیت، تفکر و اشعار او باشیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.