ابرهای کبود از راه رسیدهاند و دریا موج بر میدارد پشت موج. انگار قرار نیست خورشید سرش را از آبهای حوالی افق بیرون بکشد. عقربههای کوتاه و بلند زیر نور کمجان لامپ آویخته از سقف خبر میدهند که صبح نزدیک است. دریامالاها گرمترین لباسهایی که همراه آوردهاند را به تن میکنند. صدای خشخش بادگیرها و فوکاها در تاریکی رها میشود و آنها راه میافتند سمت دریا. آواز دریا بار دیگر روشنای امید را به جانشان میکشاند. شاید این بار تورها خالی نمانند.
زندگی ساحل نشینان از دیربازبه دریا گره خورده است و صیادان رونق سفره هاشان را در اعماق آن جستهاند، اما فراز و نشیب روزگار دستان دریا را هم تنگ کرده است. صید غیرمجاز، ورود فاضلابهای صنعتی و خانگی به رودخانه ها، برداشت بیرویهی شن و ماسه از بستر روخانهها، آلودگی دریا و وخامت اوضاع و احوال تالاب، از شمار ماهیها چنان کاسته که معیشت صیادان در تنگنا قرار گرفته است.
سهم کم صیادان از سفره دریا
تعداد آنها که سفرههاشان با ماهیان دریا رنگ میگیرد کم نیست. حدود ۴ هزار صیاد در قالب ۴۹ شرکت تعاونی پره در ۳۰۰ کیلومتر آبهای ساحلی گیلان از آستارا تا چابکسر به صید ماهی از دریا میپردازند. آنان هر سال از ۲۰ مهر تا ۲۰ فروردین دل به دریا میزنند. تازیانهی بادهای سرد و سوز زمستانی ساحل و دریا را به جان میخرند و به فردایی میاندیشند که در راه است؛ به زمانی که شاید طاقت و توان از جان و تنشان رخت بربندد. به فرزندانشان میاندیشند، به روشنی چراغ خانههاشان.
توری که هر کیلو ۷۰ تا ۸۰ هزار تومان میخریدیم الان به بیش از ۱۵۰ هزار تومان رسیده است. خوب است بدانید هر تکه تور که ما به آن یک «خال» میگوییم، ۱۰۰ تا ۱۲۰ کیلو تور میخواهد. سرب هم از کیلویی ۳۰ هزار تومان به ۷۰ هزار تومان رسیده است. از طرف دیگر همهگیری کرونا سبب شده که ماهی قیمت سالهای گذشته را نداشته باشد. چرا که فروش خوب بسته به خروج ماهی از انزلیست.
صیادی از اهالی شهر ساحلی انزلی در گفتوگو با مرور اظهار میکند: ۳۱ سال از عمر ۶۰ سالهام را صیاد پره هستم و پیش از آن هم مدت ده سال در رودخانه ماهی صید میکردم. پدر و پدربزرگم هم صیاد بودند اما خدا را شکر پسرانم صیاد نیستند.
می پرسم چرا دوست نداشتی این حرفه در خانوادهی شما ادامه یابد؟ آقا رضا پاسخ میدهد: بدبختی صیادی زیاد است. به نظرم یکی سیگار بفروشد، بهتر از این است که صیاد شود. سالهایی که پدرم به صیادی مشغول بود، پره صید خوبی داشت، یعنی زندگی میچرخید. اما حالا صید کم شده و خرج و مخارج زندگی هم بالاست. هزینهی صید هم افزایش بسیاری داشته است. قیمت هر کیلو طناب، اردیبهشت ماه امسال ۲۸ هزار تومان بود اما حالا ۶۰ هزار تومان شده است. توری که هر کیلو ۷۰ تا ۸۰ هزار تومان میخریدیم الان به بیش از ۱۵۰ هزار تومان رسیده است. خوب است بدانید هر تکه تور که ما به آن یک «خال» میگوییم، ۱۰۰ تا ۱۲۰ کیلو تور میخواهد. سرب هم از کیلویی ۳۰ هزار تومان به ۷۰ هزار تومان رسیده است. از طرف دیگر همهگیری کرونا سبب شده که ماهی قیمت سالهای گذشته را نداشته باشد. چرا که فروش خوب بسته به خروج ماهی از انزلیست.
صید پره یا دامگستر از قدیمیترین روشهای صید ماهیان استخوانی است. در این روش تور که از ۱۱ تکه به هم دوخته دراندازههای مختلف، تشکیل شده در فاصله معینی از ساحل تا عمق ۱۴ متری به شکل نیم دایره پهن میشود. بعد از این که ماهیها به دام افتادند تور با استفاده از نیروی تراکتور کشیده میشود. اما در گذشته مشقت جمع کردن تورهم بر عهدهی صیادان بود.
درآمد صیادان برای گردش چرخ معیشتشان کافی نیست. وی یادآور میشود: ۸۵ نفر در این پره مشغول بکاریم. سال گذشته برای ۶ ماه کار، هر کدام ۵ میلیون ۴۰۰ هزار تومان سهم بردیم. صیدماهی در شش ماه از سال انجام میگیرد و صیادان پره معمولا برای گردش چرخ معیشتشان در بهار و تابستان به مشاغل دیگر میپردازند. من در بلوار اسکله دارم و تابستان با قایق تفریحی کار میکنم.، دیگران هم ممکن است سراغ مشاغل دیگر نظیر بنایی و کشاورزی بروند.
حکایت صید ماهیان در پره
صید پره یا دامگستر از قدیمیترین روشهای صید ماهیان استخوانی است. در این روش تور که از ۱۱ تکه به هم دوخته دراندازههای مختلف، تشکیل شده در فاصله معینی از ساحل تا عمق ۱۴ متری به شکل نیم دایره پهن میشود. بعد از این که ماهیها به دام افتادند تور با استفاده از نیروی تراکتور کشیده میشود. اما در گذشته مشقت جمع کردن تورهم بر عهدهی صیادان بود.
آقا رضا در این باره میگوید: تور و طناب با کرجی که قایق چوبی بزرگی است حمل میشود. کرجی را هم قایق موتوری در آّب به دنبال خود میکشد. سه، چهار نفر در کرجی هستند و تور را در دریا پهن میکنند. گستراندن تور که به پایان میرسد و کرجی کنار میآید، طنابها کشیده و تور جمع میشود.
از او میپرسم به نظر شما چرا دیگر صید مانند گذشته پررونق نیست؟ جواب میدهد: بر اساس صحبتهای کارشناسان آلودگیها و تکثیر کمِ ماهیها باعث شده صید ما کم شود. رودخانهها وضعیت مناسبی ندارند و عمق تالاب انزلی خیلی کاهش یافته و دیگر ماهیها بصورت طبیعی آنجا تکثیر نمیشوند. از این رو تکثیر باید بصورت مصنوعی انجام شود. این کار انجام می شود اما با توجه به فعالیت صیادان غیرمجاز کافی نیست.
صیادی سخت است اما…
ماهیها را که از تور جدا میکنند انگار زندگی را در آغوش گرفتهاند. لبخند مینشینند روی لبشان. برخی دستکش پوشیدهاند و برخی با دستان برهنه ماهیها را جمع میکنند و سبدهای زرد کمکم پرمیشوند و امید شبیه رودخانهای زلال در وجودشان جاری میشود.
یکی میخندد و جای خالی دندانهایش پیدا میشود: بهبه چه کفالی.
بازار پیش چشمهایشان جان میگیرد و رخت و لباس نویی که شاید بتوانند برای فرزندانشان بخرند. سبدها این سبدها اگر از ماهی لبریز شوند، میتوانند قرضهایشان را بپردازند، و شب عید با دستانی پر به منزل برگردند. آنها به دستان پینهبستهی و پاهای سرمازدهی خویش مینگرند و رویاهاشان را ذهن مرور میکنند. صیادی هنوز در ردهی مشاغل سخت و زیانآور قرار نگرفته است. صیادان ناچار به پرداخت ۲۷ درصد حق بیمه هستند وبا وجود پیگیریهای انجام شده، تا کنون بخشودگی ۱۰درصد حق بیمه آنها محقق نشده است. آقا رضا میگوید: هر کدام از ما ماهانه بیش از ۵۰۰ هزار تومان پول بیمه میدهیم. چرا که سهامدار و کارفرما محسوب میشویم و تحت پوشش هیچ ارگانی نیستیم تا درصد پرداخت بیمهی ما کاهش یابد. متأسفانه کسی به فکر صیاد نیست.
متولیان ذی ربط باید بیشتر پیگیر رسیدگی به مشکلات ما باشند. از سوی دیگر اگر تکثیر مصنوعی را افزایش دهند و از صیدهای غیر مجاز جاوگیری کنند، وضعیت ما بهتر میشود. بسیاری به خاطر وضعیت اقتصادی نامناسب یک تور و قایق تهیه میکنند و برای صید راهی دریا میشود. به نظرم اگر وضعیت رودخانهها، دریا و تکثیر مورد رسیدگی قرار بگیرد در سالهای آینده اوضاع صید بهتر میشود و صیادان میتوانند زندگی بهتری داشته باشند.
صیادان غیرمجاز
قایق چوبی روی تالاب تاب میخورد. مردی سیگار به لب که از زیر بادگیر هم نحیفی شانه هایش پیداست، تورش را میگیرد توی دست و راه میافتد سمت پل چوبی و قایق. او میگوید: چارهای ندارم. کارگرم و حقوقم کفاف خرج و مخارج زندگی و اجاره خانهام را نمیدهد. دو بچهی قد و نیم قد دارم. ناچارم برای کمک خرج یک وقتهایی بیایم صید. جیب خالی که مجاز و غیرمجاز نمیشناسد. اگر گرانی نبود و من هم از پس مخارج یک زندگی خیلی خیلی معمولی بر میآمدم، دلم میخواست اول شب سرم را بگذارم روی بالش و بخوابم، نه این که در این سرما عواقب صید غیرمجاز را به جان بخرم. البته این را هم بگویم هستند افرادی که چند تور و قایق میخرند، کارگر میگیرند و همه را با هم روانهی دریا میکنند. آنها معمولا صید و درآمد خوبی دارند. برای همین است که اسم همهی ما صیاد است اما تعداد کمی زندگی خیلی خوبی دارند و مابقی با یک دنیا گرفتاری دست به گریبان هستند.