انتخاب استاندار؛ رد پایى بر شن

0 479

مختار جباری/در پارادایم هاى مختلف معرفت شناسى در کنار پارادایم هایى چون معرفت شناسى آینه اى ، معرفت شناسى عینکى، معرفت شناسى صور فلکى از نوع دیگر معرفت شناسى یاد مى شود که اصطلاحاً آن را  ” ردپایى  بر شن” مى نامند. در توضیح این پارادایم بطور ساده به مثالى بسنده میکنم. فرض کنید به کوه رفته اید و در میان برف ها گم شده اید، هیچ جاده اى دیده نمى شود. هر کجا که به عقب نگاه مى کنید جاى پاى خودتان مثل یک جاده شده است و در واقع جاى پاى خودتان جاده را تعریف مى کند. مثل رد پایى بر شن که بر مى گردید و ردپاى خودتان را مى بینید و اساسا جاده اى وجود ندارد.

به نظر میرسد وزارت کشور در مورد استان گیلان مانند همان رونده در برف و یا شن عمل مى کند ! جاده اى وجود ندارد فقط رد پاى خودش را مى بیند و بس!

تا زمانى که نگاه وزارت کشور به گیلان نگاه فانتزى باشد نه نگاه مبتنى بر  واقعیات توسعه اى ، منطقه اى و بین اللملى والیان این استان هیچ نسبت منطقى و معنادارى با عقبه تاریخى ، فرهنگى و اقتصادى گیلان نخواهند داشت. گیلان مى تواند موتور محرکه اقتصاد کشور باشد اگر وزارت کشور نگاه فانتزى به گیلان نداشته باشد. در میان همه کشورهاى همسایه در جنوب و غرب و شرق و شمال کشور فقط کشورهاى حاشیه خزر هستند که مناسبات شان با ایران نه در وضعیت تخاصم ( مانند عربستان و کشورهاى حاشیه خلیج فارس) قرار دارد و نه در وضعیت شکننده ناامن ( مانند افغانستان و پاکستان)و حتى ترکیه در وضعیت رقابت محدودکننده !  بلکه مناسبات ایران با کشورهاى خزر از پایدارى مناسب و تفاهم خوبى برخوردار است . در شرایط تحریم و حتى مابعد تحریم ، گیلان مى توانست  و مى تواند موتور محرکه اقتصاد کشور باشد اما بشرط آنکه به گیلان نگاه استراتژیک داشته باشند نه نگاه فانتزى!

وقتى آقاى نجفى استاندار گیلان مى شود که جز ظرفیت شیخوخیت  ، ظرفیت دیگرى براى اداره استان نداشت و یا آقاى سالارى استاندار  مى شود که علیرغم توان مناسب مدیریتى و هوش خوب اما سوداى رفتن به تهران در سر داشت ، این یعنى وزارت کشور نگاه استراتژیک به گیلان ندارد و  غافل از آن است که گیلان مى تواند موتور محرکه اقتصادى کشور باشد ، اما افسوس که تهران نشینان جاده اى براى گیلان ندارند جز رد پاى خودشان که بر شن مانده است!

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.