در هفته موسوم به خبرنگار، نشستهای مختلفی در نهادها و سازمانهای مختلف برگزار میشود. بسیاری از مسوولان در وصف خبرنگاران سخنان شیوایی میگویند که قابل توجه است و بماند که برخی از اوصاف گفته شده شامل حال جامعه خبری امروز نمیشود. اما از بین گفتههای برخی از مسوولان استان، بازرس کل گیلان جالب است.
ایشان در نشست با خبرنگاران با بیان اینکه «دست یاری به سوی رسانه برای حفظ حقوق مردم، دراز میکنیم، گفت: مشی و تمرکز فکری و عملی ما در مردمداری باید منطبق بر مشی فکری و سیره عملی حضرت علی علیه السلام باشد.»
جاناحمد آقایی با بیان اینکه خبرنگاران چشمان بیدار و یاوران نظارتی سازمان بازرسی هستند، اظهار کرده است که «هرچه تاکنون در حفظ و صیانت از انتقال، منابع طبیعی، حقوق شهروندی و سالمسازی جامعه صورت گرفته با حمایت و پشتکار رسانهها بوده است.»
این گفته وزین بازرس گیلان اگر چه ارزشمند و در خور توجه است اما کاش همانطور که ایشان میگفتند، بود. از یک طرف به دلایل مختلف سیاسی-اقتصادی کارکرد خبر و خبرنگار نزدیک به ۱۰۰ درصد تغییر یافته است و مواردی چون حقطلبی و چشم بیدار جامعه بیشتر شبیه یک تعارف صنفی است.
اما در مورد اول که ایشان فرمودهاند: «دست یاری به سوی رسانه برای حفظ حقوق مردم، دراز میکنیم» نکته جالب و قابل تاملی است. زیرا همان چند درصد خبرنگار باقیمانده که به تعداد انگشتان دست نمیرسند هماکنون درگیر شکایت مدیران دولت قبل از خود هستند و این حقگویی به ضررشان تمام شده است.
از سوی دیگر رسانههایی که برای حفظ و صیانت از حقوق مردم مینویسند به همین ترتیب هم امنیت گفتار و نوشتار ندارند و هم به دغدغهها و پیگیریشان وقعی نهاده نمیشود. به عنوان مثال در بدیهیترین موارد چون منابع طبیعی و مشکلات محیط زیستی و حقوق شهروندی نه دستگاه مسوول پاسخگوست و نه مدیران ارشد توجهی به این مسایل میکنند.
برای آنان خبرنگار و رسانه همچون روابط عمومی شماره ۲ است که خبرهای اداره ذیربطشان را مانند بولتن داخلی منتشر و به امور دیگر کاری نداشته باشد.
هر کدام از ادارات و نهادهای گیلان تیم خبری خود را دارند که برایشان صدها خبر تکراری را سریعا کپی پیست کنند و درگاه عمومی خبررسانی را به تولید انبوه گفتههای آقای مدیرکل برسانند. «مدیرکل افزود، مدیرکل گفت، مدیرکل ابراز نگرانی کرد، و…»
بسیاری از همین مدیران کلیترین انتقاد درباره مسایل کلان را برنمیتابند چه برسد در ریز و دقیق شدن در میزان رشوه رد و بدل شده، تخلف قانونی کارمندان، رشد تخلفات اداری و غیره که اغلب این اخبار جزیی پوشیده و مستتر هم هستند.
از این رو اگر جناب بازرس گیلان همچون تعریف اول از خبرنگاران، قصد تعارف نداشته باشند میتوان امیدوار بود که با این رویکرد برخی از نقاط ضعف دستگاههای اجرایی و ترک فعل مسوولان و تخلفات آنان را زیر ذرهبین رسانه برد.
البته اگر خود رسانه و خبرنگار امنیت پس از افشای موارد و انتشار گزارش برای عموم به عنوان نماینده افکار عمومی و رکن چهارم دموکراسی داشته باشند. ضمن اینکه رسانهها بیشتر نیازمند تعامل دستگاههای نظارتی با خود هستند.
چه بسا در جایی تخلفی صورت میگیرد و حقی از بیت المال در حال ضایع شدن است و یک اشاره دستگاه نظارتی، بازرسی به خبرنگاران یا رسانههای مستقل و منتقد میتواند تا مدتها ارتکاب فساد در آن حوزه را به نحو چشمگیری کاهش دهد.
بنابراین اگر غیر از این مواردی که ذکر شد اتفاق بیفتد مشخص است این تعامل فیمابین از سوی بازرس محترم گیلان تنها در حد «تعارف» بوده و نباید امیدی به تغییر داشت.
نظرات بسته شده است.