طی سه هفته گذشته، بازار بورس رفتاری مثبت همراه با آرامش از خود نشان داده است. اما آیا، می توان ادعا کرد که روند نزولی(ِDowntrend) پایان یافته و شاخص کل بورس روند صعودی(Uptrend) خود را آغاز کرده است؟ دلایل این بازگشت چه بوده و اینکه چشمانداز ماههای آینده بورس در چه وضعیتی میتواند قرار بگیرد؟ به عبارتی، بازار به کدام سمت تمایل خواهد داشت؟
شاخص کل بورس کشور در ابتدای سال جاری رقم ۵۵۰ هزار واحدی را نشان میداد که کمتر از ۵ ماه بعد با چهار برابرشدن و رشد پیدرپی به قله دو میلیون و یکصد هزار واحدی یعنی معادل ۲۸۱ درصد بازدهی در تاریخ ۱۹ مرداد دست یافت. اما از همین تاریخ تا بیستم آبانماه سال جاری با کاهش بیش از ۴۲ درصدی به کانال یک میلیون و دویست هزار واحدی نزول کرد؛ به عبارتی، شاخص کل بورس در حدود سه ماه ۹۰۰ واحد را از دست داد.
اما طی سه هفته گذشته، افزایش قیمت بیشتر سهام شرکت های بورسی موجب رشد بیش از ۲۰ درصدی شاخص کل بورس شد؛ عدد ۲۰ درصد طبق تعاریف بین المللی بازارهای مالی یکی از معیارهای برگشت روند جدید به شمار می آید که همراه با افزایش حدود ۱۰ برابری ارزش و حجم معاملات نسبت به اواخر آبان ماه سال جاری میتواند نشانه قدرتمند از شروع روند صعودی قلمداد شود.
از دلایل این تغییر روند و رشد شاخص کل بورس میتوان به برخی از مهمترین عوامل اشاره کرد از جمله، با تقلیل ریسک های سیاسی ناشی از پایان یافتن هیاهوی میزان تاثیرگذاری انتخابات امریکا بر بورس ایران، سیگنال دورنمای احیای برجام، رفع تحریم ها و کاهش تدریجی و در ادامه ثبیت رفتار دلار باعث کاهش رفتار هیجانی معامله گران و آرام گرفتن بورس گشت.
واکنش غیرهیجانی جمهوری اسلامی نسبت به ترور شهید فخریزاده هم در این فضای آرامش بازار بیتاثیر نبوده است. از طرفی، چشمانداز مثبت اقتصاد جهانی ناشی از ساخت واکسن کرونا موجب افزایش قیمتهای جهانی فلزات رنگین خصوصا مس و روی، معدنی و پتروشیمی شد تا جایی که به قیمتهای قبل از شروع کرونا رسیده است و از آنجایی که وزن بیشتر بورس ایران ناشی از حضور شرکتهای کالامحور است، همواره تاثیر مستقیم و غیرمستقیم بر درآمد و هزینه شرکت های این بخش به همراه دارد.
اما مهمترین عامل افزایش اخیر شاخص بورس کشور برمیگردد به کاهش قابل توجه و در عین حال، جذابشدن قیمتهای سهام که به پایینتر از ارزش ذاتی خود رسیدهاند؛ همین امر، در ابتدا باعث ورود حقیقیهای قدیمی و حرفهای و همچنین حقوقیهای تاثیرگذار برای شکار سهام ارزشمند شد که به مرور در کنار بیرمقشدن بازارهای موازی خودرو، مسکن، سکه و دلار طی چند هفته گذشته، روند ورود پول جدید افزایش یافت؛ تا جایی که شاخص کل بورس کانال روانی قدرتمند یک میلیون و پانصدهزار واحدی را با حجم بالای معاملات شکست.
با این حال، ضمن وجود برخی خوشبینیها برای ادامه روند صعودی کنونی سایه برخی تردیدها و ابهامات بر فضای سرمایهگذاری در بورس سنگینی میکند.
مهمترین خوشبینی پیشروی بورس، عدم قطعیت در محل تامین برخی منابع تعریف شده لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ دولت است. اگر چه مهمترین سند مالی کشور هنوز به مرحله تصویب توسط مجلسنشینان قرار نگرفته است، اما تاثیر آن بر روند معاملات قابل انکار نیست. انتظار فروش و پیش فروش بیش از دو میلیون و سیصد هزار بشکه نفت بطور روزانه که تحقق آن در شرایط تحریمی کشور چندان قابل اتکا نیست، میتواند همانند سال جاری باعث کسری قابل توجه بودجه گردد که دولت را مجبور به دست کردن در جیب بانک مرکزی نماید؛ عاملی که در ادامه میتواند باعث افزایش انتظارات تورمی و طبعا کاهش ارزش پول ملی شود. طبیعتا در چنین شرایطی، بسیاری از مردم جهت پوشش ریسک و همچنین حفظ ارزش داراییهای خود به بازار سرمایه روی میآورند. این رویداد، با اینکه میتواند چشمانداز رونق و مثبتی برای بازار سرمایه طی چند ماه آینده به تصویر درآورد اما برای اقتصاد کشور چندان رویداد خوشایندی به شمار نمیآید.
از طرفی، در نظر گرفتن تامین بیش از ۹۵ هزار میلیارد تومان از بودجه سال آینده از محل فروش سهام دولتی، این سیگنال را به بازار ارسال میکند که دولت درصدد گرم نگه داشتن بورس و حضور پایدار سرمایه گذاران بیشتری است تا بتواند این هدف را پوشش دهد.
در عین حال، سایه تردیدهایی بر آینده بورس سنگینی میکند؛ اولین ابهام، برمیگردد به رفتار بازیگر دولت نسبت به بازار سرمایه؛ همگان به یاد دارند که طی یک سال گذشته، دولت و شخص رئیس جمهور بارها بطور مستقیم مردم را دعوت به سرمایه گذاری در بورس کرد. با حضور و هجوم مردم جهت حفط ارزش سرمایه خود در سایه افزایش تورم افسارگسیخته و رشد حباب گونه قیمت سهام، مردمی که بر پایه اعتماد به دولت و نهادهای دولتی سرمایه های خود را وارد این بازار کرده بودند، از اواسط تابستان به یک باره شاهد سقوط قیمتها شدند. به عبارتی، بسیاری از مردم در طول سه ماه بیش از نیمی از سرمایه بورسی خود را از دست دادند و در این بازه زمانی، دولت هیچ گونه حمایتی از بورس و سرمایه گذاران به عمل نیاورد؛ در نتیجه اعتماد بسیاری به بازار سلب شد.
جذب دوباره اعتماد مردم به بورس، که میتواند به رشد پایدار این بازار منجر گردد،نیازمند تصحیح رفتار گذشته است.
از طرف دیگر، موازی با حضور ۵۰ میلیون نفری سهامداران در طی یک سال گذشته، فرهنگسازی در حیطه سرمایهگذاری در بازار سرمایه انجام نگرفته است. از یاد نباید برد، که یکی از مهمترین دلایل ریزش تصاعدی قیمت سهام رفتارهای هیجانی و هجوم نوسهامدارن از ترس کاهش بیشتر سرمایه به سمت عرضه و فروش بود.
نگرانی دیگر، به فضای سیاسی طی چند ماه آینده بر میگردد.
اکنون، که بازار بورس به فصل مشترک ۶۰ درصد مردم کشور به عنوان یک پایگاه مهم اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تبدیل گشته است، این نگرانی وجود دارد که در ماههای پیش رو تا انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، بورس به محل نزاع و رقابت احزاب و بازی انتخاباتی تبدیل شود. استفاده از هر تریبونی برای بیان نظرات غیرکارشناسانه و صرفا به دنبال اهداف انتخاباتی و حزبی میتواند آینده این بازار را تحت شعاع منفی قرار دهد که در این میان، نقش رسانهها برای فرهنگسازی میتواند بسیار حائز اهمیت باشد.
با حاکمشدن فضای آرامش ، شاخص کل بورس طی سه هفته گذشته بیش از یک سوم(۳۰۰ واحد) از ریزش سه ماه اخیر را بازپس گرفته است.
از طرفی، اقدام مفید سازمان و شرکت بورس نسبت به ،الزام تمامی شرکتهای بورسی جهت بازارگردانی سهام خود، بخش زیادی از هیجانات در ایجاد صف خرید و فروش سهام را میتواند در آینده کاهش دهد و موجب حفظ تعادل در تقاضا و عرضه شود. و نهایتا، تجربه گرانقدر سهامداران جدید از یک صعود و نزول شدید بورس آن هم طی فقط یک سال گذشته، میتواند فضای تحلیلی این بازار را طی ماههای آینده افزایش دهد و اصل مهم سرمایه گذاری مبنی بر” ابتدا، حفظ سرمایه، سپس کسب سود” را برای سهامداران یادآوری کند.