باغ‌گلی، ناکجاآباد آموزش و پرورش ایران
خطاب به نمایندگان مجلس شورای اسلامی استان گیلان؛
نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی استان گیلان
سلام علیکم
انتخاب، آقای باغ گلی، به عنوان وزارت آموزش و پرورش، اشتباهی راهبردی بوده و خسارات سنگینی بجا خواهد گذاشت. با نظر به دلایل زیر، تقاضای رای منفی وجلوگیری از تصدی مقام وزارت ایشان را دارم.لطفا برای دفاع ازحریم خانواده بزرگ آموزش و پرورش، اعم از پانزده میلیون دانش آموز و معلمان یکصد و ده هزار مدرسه دولتی وغیر دولتی کشور، و همچنین رفع نگرانی خانواده ها، به طور جدی به موارد مطروحه زیر توجه و اندیشه فرموده و سپس تصمیمی از سرمسئولیت جدا ازهر مصلحتی را اتخاذ فرمایید. نگذارید اشتباهات مربوط به حل و فصل مشکلات بیماری کرونا که مستقیما ناشی از نوع مدیریت بر وزارت بهداشت بوده و موجب فاجعه انسانی گردیده است، این بار در بخش آموزش و پرورش کشور تکرار شود.با نظر به کلیه ویژگی‌های نامبرده، شکست وزارت آموزش و پرورش در صورت وزارت آقای باغ گلی قطعی خواهد بود. از پیش بینی، سخن گفته ام. چگونه؟
پیش بینی که معادل واژه انگلیسی (پردیکت) گذاشته شده، علاوه برعلوم تجربی، در پژوهش‌های علوم انسانی و بویژه علوم رفتاری و مدیریت نیز، ازآشنا ترین کلمات کاربردی پژوهشگران است.
پیش بینی مبتنی بر فرضیات آزمون شده و پذیرفته شده تا اکنون به اضافه داده های جدید حاصل شده از پژوهش است. پیش بینی با پیشگوئی متفاوت است.
پیشگویی، اما مبتنی بر جادو، طالع بینی و امورماورایی است که جایی درعلوم آکادمیک انسانی ندارد.
پیش بینی واکنش شیمیایی سدیم کنارآب، پیش بینی زاویه انعکاس نور، از روی دانستن زاویه تابش، انواع پیش بینی‌های هواشناسی وهمچنین پیش بینی واکنش‌های فیزیولوژیک آدمی در برابرغذا و دارو، در زمره پیش بینی‌های علمی زندگی امروزاست. هیچکدام از این موارد بر اساس پیشگویی نیست.
بر همین اساس، پیش بینی مرگ یک مریض بدحال، درعمل جراحی قلب باز که توسط یک پزشک عمومی جوان، و بسیار خوب شهر مشهد، در بیمارستان تخصصی قلب شهید رجایی تهران انجام می‌گیرد، کار پیچیده‌ای نیست.
احتمال نجات جان بیماردر این عمل جراحی چقدراست؟ آیا گزینه‌های زیر شما را قانع می‌کند، پدر مادر و یا فرزند بیمار خود را به این پزشک عمومی مجرب، برای عمل جراحی سنگین بسپارید؟
جوانی پزشک.
فرصت دادن به جوان ترها برای نشان دادن خودشان درعرصه های جدی تر.
رضایت انبوه بیماران این پزشک جوان، درمشهد.
ابتکارعمل‌ها و نوآوری این پزشک جوان درتشخیص و درمان مراجعان خود.
مرگ چند مریض زیردست پزشکان متخصص قبلی بیمارستان واحد نتیجه، مبنی بر اینکه متخصص‌های قبلی هم، در مواردی مریض را نجات ندادند، پس بگذاریم این پزشک جوان هم شانس خود را امتحان کند.
قطعا هیچ عقل سلیمی چنین کاری را نخواهد کرد.
مبانی تئوریک مخالفت
در دانش مدیریت آموزشی، علوم تربیتی و تمامی زیر شاخه‌های تعلیم و تربیت، دانشجویان با سه مفهوم، مهارت فنی، مهارت انسانی و مهارت ادراکی درمدیریت سازمانها آشنا شده و آن را مورد بحث و بررسی قرارمی‌دهند. این سه مهارت، در نمودار زیر قابل مشاهده و تامل است.
تمامی معلمان واساتیدی که در نظام تعلیم و تربیت به انجام وظیفه تدریس، مدیریت مدارس و حتی مدیریت مناطق آموزش و پرورش در شهرهای دور و نزدیک کشورمشغول به خدمت هستند، بیشترین مهارت مورد نیازآنان، مهارت فنی، سپس به همان مقدار، مهارت انسانی است. آنان به مهارت اداراکی نیاز چندانی ندارند.
تمامی مدیران کل آموزش و پرورش استانهای کشور را می‌توان در رده مدیران میانی نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور، محسوب کرد. آنان اندکی به مهارت فنی، به همان میزان مهارت انسانی و کمی هم مهارت ادراکی نیاز دارند.
وزیر و مدیران ستادی ارشد، اعم از نظام تعلیم وتربیت، یا هر وزارتخانه دیگری در کشور، ضمن نیاز به مهارت انسانی، به مهارت فنی چندان نیازنداشته و برای انجام وظیفه وزارت بیش ازهمه به مهارت ادراکی نیازمندند.
مهارت فنی : یعنی دانستن دانشی خاص مثل ریاضی، فیزیک، تاریخ، جامعه شناسی و روش تدریس آنها.
مهارت انسانی : یعنی توانایی رهبری و یا چگونگی کار با دیگران از طریق نفوذ روی رفتار آنان که با علاقمندی و مشارکت وظایف خود را انجام دهند .
مهارت ادراکی : یعنی توانایی درک پیچیدگی‌های کل سازمان و تصورهمه عناصر و اجزای تشکیل‌دهنده کار و فعالیت سازمانی به صورت یک کل واحد (سیستم).به عبارت دیگر توانایی درک و تشخیص اینکه کارکردهای گوناگون سازمان به یکدیگر وابسته بوده و تغییر درهریک ازبخش‌ها الزاماً بخش‌های دیگررا تحت تأثیر قرارمی‌دهد. آگاهی ازاین روابط و شناخت اجزا وعناصر مهم درموقعیت‌های مختلف، مدیر را قادر می‌سازد که به طریقی تصمیم‌گیری یا اقدام کند که موجبات اثربخشی سازمان و رضایت کارکنان آن را فراهم نماید.
تصدی پست وزارت آموزش و پرورش کشور، نیاز مبرم به مهارت ادراکی دارد. مهارت ادراکی با روش های زیر حاصل می‌گردد.
*دانش آکادمیک مدیریت درسطوح عالی،ترجیحا آموزشی یا رشته های دیگر تعلیم و تربیت.
*داشتن تجربه مدیریت که از طریق رشد سازمانی،بصورت سلسله مراتبی ازمنطقه، به شهرستان، سپس به ادارات کل، نهایتا به وزارتخانه و تصدی مدیریت های ستادی درمرکز کشورحاصل میشود.
*داشتن مقالات و دیدگاههای شفاف راهبردی مکتوب در نشریات داخلی و خارجی برای هدایت سازمان عظیم آموزش و پرورش کشور، بنحوی که امکان ارتباط فعال با صاحب نظران تعلیم تربیت کشوربرایش فراهم باشد.
*داشتن جایگاه علمی و مدیریتی ملی، بنحوی که مورد قبول عامه مدیران ستادی مجرب وزارت آموزش و پرورش باشد.
*سابقه همکاری و حضوردر نظام تعلیم و تربیت کشور، از طریق شرکت در همایش های ملی، عضویت در شوراها و بخش های ستادی کلان آموزش وپرورش کشور.
* سابقه کار تشکیلاتی در ساز و کارهای معلمان کشورو داشتن جایگاهی که حاصل تعاملات علمی و انسانی و بویژه بروز مهارت های برنامه ریزی و سازماندهی در مقیاس کلان باشد.
نمونه بارز چنین وزیری بعد ازانقلاب، دکتر غلامحسین شکوهی، اولین وزیر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران بود.
بطور ساده می گویم آقای باغ گلی هیچ یک از این شرایط را ندارد. لذا پیش بینی شکست او، و وزارت آموزش و پرورش، در صورت تصدی بر دستگاه عظیم تعلیم و تربیت ،بسادگی پیش بینی واکنش سدیم هنگام مواجهه با آب است، به همین سادگی.
