اشاره
یوسف شجاعی،سمانه نگاه، نیما فریدمجتهدی – صبحگاهان میانه خرداد ۱۴۰۴، در هنگام طلوع آفتاب دریای کاسپین، آسمان کدر و منظر غیرشفاف است. چیزی شبیه مۀ زردفام تمام چشماندازها را در خود فرو برده است. از البرز خبری نیست. گیلانی به چنین چشماندازی آشنا است اما نه در این ابعاد و در این زمان.
برای گیلانی که رطوبت و مه یکی از پدیدههای رایج و طبیعی جو در این منطقه است کاهش دید افقی امری عادی محسوب میشود. تا مدتهای مدید، تفکیک رطوبت با گردوخاک مشکل بود اکنون هم هست اما رنگ زردگونه، افزایش آگاهی و رفتار متفاوت و همچنین ابعاد پدیده، برای بسیاری این روزها نشانهای از گردوخاک است.
صبحگاهانی با خاک؛ نه با مه!!! چشمان بسیاری، این روزها به گردوخاک عادت کرده است. یعنی به بیان بهتر، متاسفانه از زمانیکه پدیده غریبِ گردوخاک در آبوهوای مناطق شمالی ظهور پیدا کرده است و تا زمانیکه این پدیده برایمان عادی شد به یک دهه هم نرسیده، امروزه انگار غبار، برای اکثریت آشناست!
همین مسأله امری خطرناک در مواجهه با مخاطرهای است که عملا ًراه عملی برای مقابله با آن وجود ندارد یا اینکه نشدنی و بسیار سخت است. راهکار مقابله با این مشکلات، فعالیتهای سازگاری، کاهش اثرات و افزایش تابآوری است.
کارهایی به نسبه شدنی که در مورد آن عملا کاری صورت نگرفته و نمیگیرد، اما یک اصل مهم در سازگاری، بحثِ آشکارسازی و پیشبینی در جهت آگاهی و اعلام به همگان در این زمینه است.
حداقل کاری که این روزها در استانهای کرانه جنوبی دریای کاسپین میتواند در زمینه سازگاری موثر باشد، اعلام وقوع و افزایش آگاهی برای حفظ سلامت افرادی است که در معرض چنین مخاطراتی هستند.
وضعیت آبوهوایی مخاطره گردوخاک در بهار ۱۴۰۴
سالهای اخیر، بهار از فصول پرگردوخاک گیلان شده است که آن هم دلیل علمی دارد و چه ناخوشایند است لطافت بهار و زمختی گردوخاک! فراوانی رخداد و گسیل آن به گیلان، به سازوکار شکلگیری این پدیده برمیگردد. از نظر الگوهای هواشناسی، استان گیلان از جانب بیابانهای مختلف که در همسایگی منطقه و یا مناطق دورتر قرار دارند، متاثر میشود.
متاسفانه از زمانیکه پدیده غریبِ گردوخاک در آبوهوای مناطق شمالی ظهور پیدا کرده است و تا زمانیکه این پدیده برایمان عادی شد به یک دهه هم نرسیده، امروزه انگار غبار، برای اکثریت آشناست
اما یکی از این الگوها که در سالهای اخیر، فراوانی بیشتری داشته و موجب گسیل گردوخاک از سمت منطقه خوارزم (آسیای میانه) میشود، به دلیل همجواری چشمههای تولید آن با گیلان، متاسفانه تاثیر نامطلوب زیادی بر کیفیت هوای استان دارد.
وقتی این جریانات گردوخاک میتواند ما را تحتِ تاثیر قرار دهد که توده هوای پرفشاری در مناطق شمالشرقی دریای کاسپین داشته باشیم که موجب شکلگیری جریانات از سمت شمالشرقی به سواحل جنوبی دریای کاسپین شود.
هرچه سرعت وزش باد در منطقه بیشتر باشد شرایط برای خیزش گردوخاک از منابع اصلی تسهیل میشود و طبیعتاً میتواند راحتتر به منطقه ما گسیل شود.
آن هم به دلیل این است که در فصل بهار به سبب تضعیف امواج ناپایدار عمیقی که منجر به بارش در منطقه آسیای میانه میشوند؛ به مرور منطقه با بارشِ کمتر و روند افزایش دما مواجه میشود.
این امر که منجر به خشکی خاک سطحی میشود، میتواند منجر به تولید چشمههای گردوخاک شود که با افزایش سرعت وزش باد، موجب خیزش از سطح و گسیل به منطقه ما شود.
اما چرا این در سالهای اخیر، گردوخاک در شمال ایران و به ویژه گیلان بیشتر شده است؟ این شرایط هم برمیگردد به خشکسالیهای پیوسته در منطقه خوارزم (آسیای میانه).
خشکسالیها و گرمایشی که باتوجهبه ذات بیابانی منطقه، تعادل اکولوژیک مناطق بیابانی را بهم زده است. اکوسیستم بیابانی وابسته به اندک بارشی است که در فصل سرد یا مرطوب سال به این مناطق نزول میکند.
بررسی شرایط دما در فصل زمستان (دسامبر، ژانویه و فوریه) نشان از افزایش ناهنجاری مثبت تا ۴ درجه سلسیوس بهویژه برای مناطق آسیای میانه، شمال و شمالغربی دریای کاسپین دارد.
این مسأله را میتوان در شرایط دمایی فصل سرد سال که بازه بلندتری (نوامبر تا آوریل) را دربرمیگیرد نیز مشاهده کرد. بنابراین نقش پررنگ گرمایش جهانی و خشکسالیهای متوالی در به جوش آمدنِ دیگِ بیابانهای مولد چشمههای گردوخاک و گسیل آنها بهویژه در دو دهه اخیر نمایان است. نتیجه، پمپهای تولید چشمههای گردوخاک و انتقال آنها به منطقه به شدت فعال است.
حال برمیگردیم به شرایط بهار ۱۴۰۴ در استان گیلان؛ مطابق نمودار تهیه شده برای فراوانی ماهانه روزهای همراه با گردوخاک، هیچ ایستگاهی در استان بدون شرایط گردوخاک در طی این سه ماه نبوده است. اما نکات جغرافیایی که این نمودار به ما میگوید هم به همان شرایط سازکارهای تولید چشمههای گردوخاک برمیگردد.
توجه به نمودار گردوخاکهایی استان، نشان از نقش موثر و مشخص بیابانهای شرق، شمالشرق و شمالی دریای کاسپین دارد که برایند آن در فراوانی بالایی گردوخاک در دو ایستگاه آستارا و تالش و سپس در کیاشهر و بندرانزلی قابل مشاهده است.
نکته تامل و تاثربرانگیز، رتبه ۱۹ روزه تالش و آستارا است یعنی حداقل در دو ماه، نزدیک به دوسوم ماه، این دو منطه درگیری پدیدههای تیرگی جو و گردوخاک بودهاند. در کجا؟ در یکی از خوش آبوهواترین و پاکترین مناطق آب وهوایی کشور تا چندی پیش.
این روزها، خاک بر ما میبارد غیر باران و اینکه این خاکی که بر ما میبارد، چه میزان زندگی ما و اکوسیستم حساس گیلان را متاثر میکند، نیاز به پژوهش همه جانبه دارد، نیاز به نگاه عملیاتی و آیندهنگرانه، ما امروز در فردای دیروزمان هستیم
رتبه بعدی فراوانی برمیگردد به ایستگاههای ساحلی بندرانزلی و کیاشهر، که در جوار دریا، در ساحل روبروی مناطق چون بیابان های ترکمنستان هستند. گردوخاکهای شمالسو(از سمت جنوب استان) در بهار امسال، فراوانی کمتری داشتند؛ علیرغم آنکه منجیل در ماه اردیبهشت گاهی از گردوخاکهای جنوبی متاثر بود، اما دو ایستگاه منجیل، جیرنده جز ایستگاههای با کمترین درگیری با گردوخاک طی بهار امسال بودند.
این روزها، خاک بر ما میبارد غیر باران و اینکه این خاکی که بر ما میبارد، چه میزان زندگی ما و اکوسیستم حساس گیلان را متاثر میکند، نیاز به پژوهش همه جانبه دارد، نیاز به نگاه عملیاتی و آیندهنگرانه، ما امروز در فردای دیروزمان هستیم. امروزی که بارها پیرامون آن هشدار داده شده بود.
اما فردایِ امروز، تنها افزایش فراوانی وقوع این مخاطره نیست که آبوهوای و زندگی مردمان این خطه سرسبز را آزار دهد؛ بلکه با روندی که امروزه با آن مواجه هستیم، هر روز به حجم و غلظت این گردوخاکها افزوده خواهد شد. یادمان باشد در تیرگی فزایندهی آسمان و هوای آلودهترِ آینده این استان، دیگر برای فکرکردن به این مخاطره، خیلی دیر است و فقط عملِ امروزمان، جواب است.