در تاریخ معاصرهنر ایران، زنان پرتلاشی حضور دارند که نقش پررنگی در رشد و اشاعهی هنر نوین داشتهاند. یکی از آن زنان، «معصومه سیحون» است که محکم و ایستا، در راستای آفرینش اثر هنری و همچنین حمایت از هنرمندان نوگرای عصر خود، گامهای ارزشمندی برداشت.
معصومه سیحون (معصومه نوشین) در سال ۱۳۱۳ خورشیدی در شهر رشت چشم به جهان گشود. او تک فرزند خانواده بود. سالهای کودکی او در رشت و قائمشهر گذشت. خانوادهی او به فراخور شغل پدر که کارمند راهآهن بود، ده سال در شهر اهواز زندگی و پس از آن به تهران نقل مکان کردند. معصومه دورهی دبستان و بخشی از دبیرستان را در رشت و اهواز گذراند و تحصیلات متوسطهی خود را در دبیرستان «نوربخش» تهران به پایان رساند. او از کودکی به هنر نقاشی سخت علاقهمند بود و یکی از مهمترین دغدغههای او در نوجوانی به شمار میرفت.
معصومه سیحون در سال ۱۳۴۵خورشیدی با یاری همسرش، گالری خود را با نمایشگاهی گروهی از کارهای سهراب سپهری، ابوالقاسم سعیدی، اردشیر محصص، پرویز تناولی در یکی از طبقات خانهاش راهاندازی کرد. گالری سیحون، یکی از اولین نگارخانههای هنری و قدیمیترین گالری هنری فعال در کشور بهشمار میآید. این گالری در شرایطی تأسیس شد و شروع به کار کرد که اوج جنبش نقاشی در تاریخ هنر ایران بود.
معصومه سیحون در گفتوگویی گفته بود: «نمیدانم چرا و چگونه با نقاشی آشنا شدم، اما به یاد دارم از کودکی نقاشی را خیلی دوست داشتم. بهخصوص دوران دبستان را در اهواز به خاطر میآورم که چقدر مورد توجه و تشویق معلمهایم بودم. چندان درسخوان نبودم، ولی خوب نقاشی میکردم. به همین خاطر هم گاهی جایزهای میگرفتم و یا سفارشی از یک معلم که برایش نقاشی بکشم و این در آن سن و سال، کم تشویقی نبود. عصرها که از مدرسه به خانه بازمیگشتم، نقاشی میکردم. در دورهی دبیرستان، خودم را یک نقاش تمام عیار میدانستم و خیلی احساس هنرمند بودن میکردم.»
معصومه در سال ۱۳۳۵ خورشیدی در کنکور دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشتهی نقاشی پذیرفته شد. او دربارهی چگونگی حضورش در دانشکدهی هنرهای زیبا گفته بود: «اصلا از وجود چنین دانشکدهای باخبر نبودم. بعد از پایان مدرسه و یکی دو سال در خانه ماندن، افسرده شده بودم. به اصرار یکی دو تن از دوستان، با هم به کلاسهای آزاد دانشکدهی هنرهای زیبا رفتیم. بعدها فهمیدم که این کلاسهای آمادگی کنکور است. به توصیهی دوستان درکنکور شرکت کردم و قبول هم شدم. در آن روزها خیلی با علاقه کار میکردم، ولی خیلی زود با یکی از استادانم، مهندس «هوشنگ سیحون» ازدواج کردم و متاسفانه درگیر زندگی شدم…»
ریاست وقت دانشکدهی هنر را در آن سالها، هوشنگ سیحون (متولد ۱۲۹۹ خورشیدی) برعهده داشت. هوشنگ سیحون از حرفهایترین آدمهای نسل خود بود. دههی۲۰ خورشیدی، از پاریس مهندسی معماری گرفته بود و در اوج جوانی (۱۳۲۸خورشیدی) دانشیار بخش معماری و ریاست کارگاه در دانشکدهی هنرهای زیبا شده بود. او در حال اخذ لقب مهندسی بود که ساختار و معماری پایتخت، از همت او در تجدد، سرعت میگرفت، او در سال ۱۳۳۳خورشیدی، کرسی معماری را از آن خود کرده و دو سال بعد استاد دانشگاه شده بود.
ورود معصومه نوشین به دانشکدهی هنر و به دنبال آن، آشنایی با استادش هوشنگ سیحون که ۱۴ سال از وی بزرگتر بود، منجر به ازدواج آن دو شد. از آن پس، نام او «معصومه سیحون» و تا پایان عمر نیز به همین نام شناخته شد. حاصل زندگی آنها، دو فرزند به نامهای مریم و نادر بود.
معصومه سیحون گفته بود: «در میان همه اساتید خود، بیش از همه از آموزههای خانم امینفر استفاده کردم. از همان سالهای اول دوران دانشکده، خیلی زود برخورد طبیعتگرایانهای را که پیش از این فرا گرفته بودمکنار گذاشتم و مجذوب شیوههای امپرسیونیستی و پستامپرسیونیستی در نقاشی شدم. همین روش را هم در سالهای اول بعد از دانشکده ادامه دادم. بعد از پایان تحصیل، مدتی برای دانشگاه کار کردم، ولی زود آن را کنار گذاشتم تا برای خودم نقاشی کنم و در ادامه در چندین نمایشگاه گروهی هم شرکت کردم.»
معصومه در سال ۱۳۴۵خورشیدی با یاری همسرش، گالری خود را با نمایشگاهی گروهی از کارهای سهراب سپهری، ابوالقاسم سعیدی، اردشیر محصص، پرویز تناولی در یکی از طبقات خانهاش راهاندازی کرد. گالری سیحون، یکی از اولین نگارخانههای هنری و قدیمیترین گالری هنری فعال در کشور بهشمار میآید. این گالری در شرایطی تأسیس شد و شروع به کار کرد که اوج جنبش نقاشی در تاریخ هنر ایران بود.
گالری سیحون از آغاز کار تاکنون بیش از ۱۵۰۰ نمایش از آثار معاصر هنرمندان نوپای ایرانی ارائه داده است، از جمله آثار هنرمندانی که بعدها به شهرت ملی رسیدند میتوان از: ژازه طباطبایی، مسعود عربشاهی، حسین زندهرودی، رضا مافی، مکرمه قنبری و علیرضا اسپهبد و مانند آن نام برد.
معصومه، نمایشگاه موفقی را در سال ۱۳۴۵ خورشیدی در «انجمن فرهنگی ایتالیا» برپا کرد. در سال ۱۳۴۷خورشیدی، آثار سرامیک مشهدی اسماعیل توکل و یک سال بعد آثار مجسمهی او را در گالری نمایش داد.
در سال ۱۳۴۸ خورشیدی، در زمانهای که «خط و خوشنویسی» بی اهمیت شده بود و برای آن نمایشگاهی برپا نمیشد، سیحون آثار خطی رضا مافی را به نمایش گذاشت. سال ۱۳۴۸خورشیدی از درخشانترین سالهای دههی ۴۰ گالری سیحون بود.
در سال ۱۳۴۸ خورشیدی، در زمانهای که «خط و خوشنویسی» بی اهمیت شده بود و برای آن نمایشگاهی برپا نمیشد، سیحون آثار خطی رضا مافی را به نمایش گذاشت. سال ۱۳۴۸خورشیدی از درخشانترین سالهای دههی ۴۰ گالری سیحون بود.
این بانوی گالریدار گفته بود:«برای اولینبار نمایشگاه خوشنویسی را من باب کردم. یکی از افتخارت من این است که کارهای علیاکبر یاسمی را برای اولین بار به نمایش گذاشتم. بعدها دیگران این کار را کردند. کار رسام ارژنگی را هم اولبار من به نمایش گذاشتم. در طول چهل سال فعالیتی که تاکنون داشتهام، صدها هنرمند در گالری من نمایشگاه گذاشتهاند.»
در سال ۱۳۴۸ خورشیدی، آثار فرامرز پیلارام به دیوار گالری سیحون نصب میشود. او در همان سال، نمایشی از آثار آلن بایاش، استاد هنرکدهی هنرهای تزئینی، را برپا میکند.
گالری سیحون برای انتخاب آثار، دقیق رفتار میکرد. هشت نفر به عنوان هیات ژوری، کارها را انتخاب میکردند (دو نقاش، دو مجسمه ساز، یک نویسنده، یک خریدار و کلکسیونر و دو نقدنویس مطبوعات) و این رفتار نوینی در گالریداری بود.
در ۱۳۵۱خورشیدی آثار هلن راغب در گالری سیحون به نمایش درآمد. سال ۱۳۵۲خورشیدی، سه نمایشگاه از این گالری ماندنی شد: سرکیس واسپور، منوچهر معتبر و جمال بخشپور که با نمایش آثار خود در سه فصل، سال پرباری را برای گالری رقم میزنند.
گالری سیحون برای انتخاب آثار، دقیق رفتار میکرد. هشت نفر به عنوان هیات ژوری، کارها را انتخاب میکردند (دو نقاش، دو مجسمه ساز، یک نویسنده، یک خریدار و کلکسیونر و دو نقدنویس مطبوعات) و این رفتار نوینی در گالریداری بود.
اهمیت گالری سیحون در آغاز دههی ۵۰ خورشیدی آن بود که، حدود جغرافیایی آن بین انجمن ایران و امریکا، انستیتو گوته و دانشگاه فارابی قرار داشت. در خلال این سالها او از جمله مهمترین گالریداران ایران تلقی میشد. در کنار نمایش انفرادی آثار هنرمندان نوپا، از مهمترین و معروفترین نقاشان ایرانی نیز نمایشگاه برپا کرده بود.
معصومه در سال ۱۳۷۷خورشیدی و به دنبال بیماری قلبی، عمل سختی در فرانسه انجام داد که منجر به تعویض قلباش شد، او گفته بود:« قلب نه عاشق میشود و نه فارغ. همه این کارها را مغز انجام میدهد. هیچ امیدی به ادامهی زندگی من نبود. اما حالا دارم زندگی میکنم و این تجربهی عجیبی است.»
بعد از بیماری، گالری سیحون را پسرش نادر اداره کرد. دخترش مریم نیز این حرفه را در امریکا ادامه داد. معصومه چهل سال پس از جدایی از هوشنگ سیحون، وقتی روی تخت بیماری، پرسشگری از او نظرش را دربارهی مهندس سیحون پرسید، گفته بود: «من همه چیز را از سیحون یاد گرفتم!»
در سال ۱۳۸۳خورشیدی، مراسم بزرگداشتی به پاس ۴۰ سال فعالیت هنری گالری سیحون برگزار شد که طی آن لوح تقدیری به معصومه سیحون اهدا شد. او در این مراسم گفته بود: «تمام زندگی من در این گالری خلاصه میشود. این جا سالهای سال است هنرمندانی چون سهراب سپهری، حسین زندهرودی، پرویز تناولی، رضا مافی، فرامرز پیل آرام و حسین کاظمی، رفتوآمد داشته و دارند.»
آخرین نمایشگاه و همچنین بزرگداشت معصومه سیحون در زمان حیاتاش در ۲۷ مهرماه ۱۳۸۶ خورشیدی در گالری هما برگزار و کتابی از نقاشیهایش در راستای همکاری با مجلهی تندیس منتشر شد. خانهی نقاشان ایران نیز در سال ۱۳۸۸خورشیدی، مراسم تقدیری به مناسبت فعالیتهای هنری وی در پردیس سینمای ملت برگزار کرد.
معصومه سیحون که نقش موثری در معرفی آثار هنرمندان مهم ایرانی و حمایت از هنرمندان جوان و نوپا داشت در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۹خورشیدی پس از سالها تلاش در عرصهی هنر در سن ۷۶ سالگی، دار فانی را وداع گفته و در بهشت سکینه به خاک سپرده شد.
نظرات بسته شده است.