مجله تایم، مرجعی علمی و پژوهشی نیست؛ این مجله یک روزنامه معروف محسوب میشود که نسبت به آرمانهای ژورنالیسم وفادار است. براساس آن مقاله، این مجله توصیه میکند که دستگاههای خنککننده مانند انواع کولرهای گازی و مشابه آن کنار گذاشته شود و برای خنک کردن ساختمانها از معماری بومی مستقر درخاورمیانه استفاده شود. بیشتر اشاره این روزنامه پر تیراژ به آن ابتکارات کهنسالی است که در ایران در نواحی مرکزی و جنوب کشور رایج بوده و آن احداث شیوه های خنک کننده در سکونتگاه های شهری و روستائی است که از طریق بادگیر تامین میشود.
این توصیه مجله تایم را با دو رویکرد میتوان بررسی کرد: رویکرد انتقادی و رویکرد خوشبینانه: نظام سرمایهداری نظامی است که مجله تایم در آن زندگی و کار و تولید و کسب درآمد میکند. نظام سرمایهداری حاکم بر غرب بر اساس اینگونه توصیهها از تولید و توزیع و فروش دستگاههای خنککننده چه در بازارهای داخلی چه در بازارهای جهانی دستبردار نیست. چنین توصیههایی یک ادعای ژورنالیستی است. چنین ادعایی اگر بخواهد عملی شود نیازمند پژوهشی عمیق در ایران و خاورمیانه است تا معلوم کند ادعای مجله تایم به نتیجه مثبت ختم میشود یا خیر.
آنچه که شما را به درستی به پرسش برانگیخته این است که ما نیز میتوانیم و ضروری است چنین پژوهشی را در کشور خود انجام دهیم. چرا ما با تکیه بر تجربه و دانش کهنسال خود صادرکننده این اندیشه و تولیدکننده دانش این شیوه از تبرید و صرفهجویی در انرژی در جهان نباشیم؟ با برخورداری از چنین دانش محقق شده در طول تاریخ کشورمان، انجام چنین پژوهشی و معلوم نمودن مستند و مستدل صحت ادعای مجله تایم ضروری است.
سالها است که در انتظار گوشی شنوا و چشمی بینا هستیم تا دانش بومی گرانبهایی را که قرنها در سرزمینمان پرورانده شده و اکنون رو به خاموشی است دوباره مورد بازسازی و بهروزرسانی قرار دهیم.
نکته دیگر به پیش بینی توماس فریدمن مبنی بر تخلیه جمعیت کشورهای پیرامون خلیج فارس بر اثر گرما مربوط است. این پیش بینی بخشی از حقیقت را درباره گرم شدن محیط بازگو میکند و بخشی دیگر به گرم شدن بازار سخن به شیوه های بیان ژورنالیستی وابسته است.
در کشورهای پیرامون خلیج فارس منهای ایران که مدیریت کلان کشور در اداره سرزمین پی در پی دچار اشتباه است، میبینیم سرمایه روز به روز بیشتر انباشت شده و به همین ترتیب ورود جمعیت و استفاده از تکنولوژی خنککنندهها روز به روز بیشتر شده است (به تعدد و تنوع آگهی های تجاری انواع کولر های اسپلیت توجه کنیم).
با توجه به دانش معماری بومی ایران، بد نیست بدانیم که صرفهجویی در انرژی بخشی از فرهنگ ما بوده است. به مرور زمان با گسترش نظام سرمایهداری و کالایی شدن همه چیز از جمله مسکن، معماری به ساختمان سازی تبدیل شده و شیوه های بومی ساخت و ساز حذف شده است. جای معماری را بعنوان سازمان یابی آگاهانه و همزمان مصالح معدنی، مصالح طبیعی و مصالح اجتماعی، ساخت و ساز یکسونگر با مصالح ساختمانی فراگرفته است.
برای استفاده از شیوه های خنککننده مبنی بر دانش بومی ایران در ساختمانهای مرتفع و در برج ها، لازم است پژوهشی جدی و عمیق دیگری صورت گیرد. اینجانب پژوهشی را که برای استفاده همه طبقات ساختمانهای بلندمرتبه از بادگیر برای خنک کردن انجام شده باشد ندیدهام. بادگیرهای موجود در جنوب ایران، علاوه بر باد، رطوبت زیادی را به محیط داخلی خانهها هدایت میکنند. اینگونه بادگیرها در حاشیه خلیج فارس و جنوب ایران هستند که میبایست به روز و نقایص آنها بر طرف شوند.
سالها است که کارهای پژوهشی مناسبی برای به روز کردن و معاصرسازی بادگیرها چه در خلیج فارس و چه در مرکز ایران انجام نگرفته است.
ما در ایران از دو گونه بادگیر بهره میبردهایم. بادگیرهای مرکز ایران میتوانستند باد خنک را به چند سطح انتقال دهند و از رطوبتهایی که در مسیر باد قرار داشت بهره ببرند. در حال حاضر کوشش میشود که بادگیرهای مرکز ایران را به رطوبت بیشتری آغشته و وارد خانهها کنیم.
بادگیرهای نوع دوم که در حاشیه خلیج فارس قرار دارند به عکس بادگیرها مناطق گرم و خشک، فقط به یک فضا میتوانند باد را انتقال دهند و به سبب کوتاهی و گستردگی این بادگیرها، باد به همراه میزان زیادی از رطوبت وارد خانه شده و رطوبت زیاد برای آسایش ساکنان خانهها مطلوب نیست.
ضروری است بدانیم در کشور خودمان این گونه مباحث چه فایدههایی به همراه دارد و آیا می توانیم با نظام اقتصادی فعلی کشور نتایج آن پژوهش را به عمل نزدیک کنیم.
سرمایهداری در ایران، دارای ویژگیهایی است که با نظام سرمایهداری در اروپا تفاوت دارد. در اروپا مبارزههای اجتماعی و مدنی طی قرنهای متمادی باعث شده است که نظام اقتصادی در موازنه با نظام سیاسی، اجتماعی و قضایی نگه داشته شود و به طور نسبی قوانین فعال و معتبر، تمامی نهادهای حکومتی را ملزم به رعایت خود کردهاند. سرمایهداری در ایران، سرمایهای انحصاری است؛ درآمد اصلی حاصل از پول نفت در اختیار دولت و نهادهای حکومتی است؛ این اولین ویژگی سرمایهداری در ایران است. دومین ویژگی آن عبارت است از اینکه قدرت سیاسی به سبب در اختیار داشتن تمامی امکانات اقتصادی، به تمامی قدرت سیاسی را نیز در اختیار گرفته و میتواند از رعایت قانون سر باز زند. سومین ویژگی که نتیجه دو ویژگی قبل است عبارت است از حاکم شدن روابط به جای ضوابط که به این ترتیب رانت به شکل وسیعی در کشور گسترده شده است. این مجموعه یعنی عدم موازنه نظامهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی باعث شده است که التهاب دائمی بر کشور حاکم باشد و دانش بومی به ویژه دانش بومی ساخت و ساز ملاک برنامهریزی، طراحی و اجرا قرار نگیرد.
چنانچه این پاسخ خلاصه مختصری روشنگری و مقداری پرسش ایجاد کند می توان در پاسخ به پرسش های بعدی محتوا و محدوده پاسخ را گسترش داد…