یکی از ویژگیهای اقلیمی استان گیلان وجود بادهای گرم و خشک است. همهی گیلانیها این بادها را دیده و لمس کردهاند بادهایی که برای من در کودکی نوید روزهای برفی را میدادند اما اکنون ترس و وحشت را در دلم و لرزه بر اندامم میاندازند. نه اینکه بادها بد و نحس باشند، خیر آنها ویژگی منحصر به فرد طبیعت ما هستند و ترس من ناشی از بیتدبیری مسوولان و بی تفاوتی مردم است. متاسفانه هیچگونه دوراندیشی و تدبیری برای آتشسوزیهای پاییزی جنگلهای هیرکانی در گیلان وجود ندارد با وجود اینکه این دانش وجود دارد این آتش سوزیهای سالانه حتمی است، به دو دلیل: یک؛ به دلیل باد گرم، دو؛ به دلیل عامل انسانی، اما بازهم سیستم اطفا حریق جنگل به شکل سازمان یافته وجود ندارد.
وقتی می گویم سازمان یافته این بدان معنا نیست که سازمان جنگل ها و مراتع به اطفا حریق نیاندیشیده بلکه بخشی به اسم یگان حفاظت سازمان وجود دارد که در بخش آموزش تلاش میکند و افراد آن در هنگام آتش سوزی نیز پای کار هستند. منظور از سازمان یافته این است که به نظر میآید شبکهی ارتباطی مناسبی بین سازمانهای مدیریت بحران، آتش نشانی، یگان حفاظت سازمان جنگل ومرتع، ارتش، سپاه، هواشناسی و استانداری برای اطفا حریق جنگل وجود ندارد و از نیروی انسانی داوطلب نیز غافل هستند. منظور از شبکهی ارتباطی یعنی نهادها با هم برنامه عملیات جامعی برای مقابله با آتش سوزیهای سالانه پیش بینی شده ندارند.
آتش نشانی که اصلا وارد این حیطه نمیشود تنها زمانی که آتش به روستاها برسد و خانهای آتش بگیرد وارد میدان شده، مدیریت بحران که نمیدانم واقعا در این بین چه مسولیتی دارد و چکار کرده و میکند، استانداری هم گویا اهمیتی به ظرفیت سازی در این حوزه نمیدهد حال شاید سوال اینجا باشد که استانداری چه کاری میتواند انجام دهد؟ استانداری با همکاری ستاد حفاظت و تشکلهای مردمی میتواند از طریق دهیاریها آموزش اطفا حریق جنگل در روستاهای حاشیه جنگل را در طول سال انجام دهد و یک آتش بان در هر روستا یا هر چند روستا یکنفر انتخاب کنند و یک انباری کوچک از ابتداییترین تجهیزات اطفا حریق در اختیار مردم محلی بگذارند؛ فراموش کردن پتانسیل مردم محلی در خاموش کردن آتش جنگل اشتباه مهلکی است که فرهنگ مسوولین گیلانی شده است.
مردم محلی میتوانند در دقایق اول روشن شدن آتش به محل رفته و آتش را خاموش کنند. شاید برخی با خواندن این متن لبخند بزنند که چه می گویی که بخش زیادی از این آتش سوزیها عمدی و از طریق همین مردم است، بله درست است که بخش زیادی از آتش سوزیها عامل انسانی دارد ولی یک نفر آتش می زند، صد نفر دغدغهمند در بین مردم محلی هستند. در کشور ما در هر حوزه و بخش افرادی هستند که آتش به جان ومال و فرهنگ و سرمایههای ما میزنند. اما عده زیادی در تلاشند که این سیاهیها را پاک کنند. بیتفاوت بودن سرشت یک انسان خردمند نباید باشد. سه شنبه شب دقیقا شب چله که همه در حال جشن گرفتن در کنار خانواده بودیم خبر افزایش ناگهانی آتش سوزیها به ما رسید و در فاصلهی کمی متوجه شدیم که منطقه پروژهی بانی جنگل هم آتش گرفته، ده کیلومتری مسیر خط آتش دیده میشد همچون اژدهایی با دم درازی که جنگل را میبلعید تصور اینکه یک کوه پوشیده از جنگل را ببینید که همه آتش هم سخت است به منطقه که رفتیم تنها کسانی که در حال خاموش کردن آتش بودند مردم محلی و اعضای پروژه بانی جنگل بودند!!!
خوب موضوع همینجاست مردم محلی ابتدایی ترین ابزار خاموش کردن آتش را نداشتند البته به جز بیل که در همهی خانهها پیدا میشود. در این میان آنچه باید توجه کرد آماده سازی بستر مناسب برای خاموش کردن آتش در ساعتهای اول برای سالهای آینده است. چرا که باد گرم همیشه هست و مردمی که به دلایل مختلفی همچون تعارض با دولت، تعارض با همدیگر، تصمیم به افزایش زمین های کشاورزی و… اقدام به آتش زدن مراتع و جنگل میکنند.