جیزس کرایست، خبر رسیده عروسک آنابل از موزه وارنها ناپدید شده. گویا قرار بود عروسک آنابل را برای شروع تور جهانیش به شیکاگو ببرند که ناپدید شده است.
با توجه به آتشسوزی ساختمانی که موزه وارنها در اون قرار داره مشخص نیست آنابل فرار کرده، ناپدید شده یا گم شده. این اتفاق باعث شده تن اد و لورین وارن در گور بلرزد.
آقا و خانم وارن همیشه تأکید داشتند آنابل حتی یک اینچ هم نباید از جای خودش تکان بخورد. و حالا چی شد؛ درست در آستانه اکران جهانی چهارمین دنباله سری فیلمهای احضار، The Conjuring: Last Rites که تاریخ اکران آن ۵ سپتامبر ۲۰۲۵ مطابق با ۱۴ شهریور ۱۴۰۴ برنامهریزی شده، آنابل قبل از نمایش این فرانچایز سینمایی، از زندان خودش فرار کرد. انگار آنابل ترجیح داده یهویی و بیهماهنگی بزنه به دل جاده.
اگر بخواهیم خبر دیده شدن مارهای آناکوندای غول پیکر رودخانه آمازون رو درز بگیریم، از آن طرف میبینیم در همین شهرستان زیبای فومن خودمان، ایدهای ترسناکتر کلید خورده که شاید بتواند بیشتر از محتویات موزه وارنها توجهات را به خودش جلب و احیانا گردشگری را ترویج کند. تحلیلگران حضور غیرمنتظره آنابل برای افتتاح رسمی این پروژه را رد نمیکنند.
پروژه ترسناک جهنم که برخلاف ظاهر نچسبش «ساعت به وقت بهشت» نامیده شده است «وضعیت قبر»، «مواجهه با نکیر و منکر» و «عبور از پل صراط» را با آتش واقعی در مکانی شبیه جهنم برای مردم آمادهسازی کرده است.
درست است که اسم این پروژه بیشتر شبیه یه شوی شبانهی آرامشبخشه، ولی محتواش چیزی بین کابوس دوزخ و تمرین مرگ دستهجمعی هست.
بهرحال چه میشود کرد. دنیا پر از سورپرایز و چیزهای عجیب و غریب هست. چی میشه اگر عروسک آنابل در تور جهانیش که قرار شده تنهایی و در خفا سفر کنه بتونه در حاشیه تور جهانیش سری هم به پروژه به وقت بهشت فومن بزنه و افتتاح رسمی اون رو به عهده بگیرد. دیگر دستاندرکاران این پروژه فرهنگی و آخرتی چه چیزی میخواهند. خبرش را هم میشود اینطور نوشت؛
خبر فوری: عروسک فراریِ ژانر وحشت، آنابل، پس از گریز موفق از موزه وارنها، در اقدامی بیسابقه به ایران سفر کرد و پروژهی «به وقت بهشت» فومن را رسما افتتاح نمود!
در حالیکه مسؤولین محلی هنوز در شوک حضور یک “بانوی مستقل” با چهرهای ثابت، لبخندی خنثی و سابقهای درخشان در ترساندن مردم هستند، آنابل با شیکترین مدل لباس سنتی، قیچی را برداشت و روبان افتتاحیه پروژه به وقت بهشت فومن را برید… البته قیچی کمی خودش حرکت کرد، ولی خب، به هر حال افتتاح شد!
آنابل در مصاحبهای با یکی از خبرنگاران محلی، در پاسخ به اینکه چه شد که به فومن آمدید؟ گفت: صدای نالهها و زجههایی شنیدم از این سمت… فکر کردم یا پروژه ناتمامه یا جنها به مراسم دعوت نشدن، گفتم خودم بیام سر و سامون بدم.
اما برنامه افتتاحیه پروژه به وقت بهشت فومن با حضور افتخاری عروسک آنابل، حواشی دیگری هم داشت: درختان چای شمال به خصوص قسمت مربوط به گیلانش، در اعتراض به قیمت خرید تضمینی اعلام کردند دیگر دم نخواهند کشید، دریای خزر چند سانت دیگر عقبنشینی کرد، لندفیل سراوان اقدام به دفع یک دوز تازه از شیرابههای سمی کرد، تالاب انزلی رسما دست از مقاومت برداشت و به مرگ خوش آمد گفت، بخشی از جنگلهای هیرکانی دچار خودسوزی شدند، چند توریست لهستانی که تصادفی آنجا بودند، قسم خوردند روح جنگل با آنابل فالش زده است. یکی از مینیبوسهای سرخورده از ثبت جهانی یونسکو هم به خودیِ خود روشن شد و بدون راننده رفت سمت ماسوله. هنوز پیدایش نکردند.
نکته جالب اینکه آنابل در پایان مراسم، یک جلسهی خودکاوی گروهی با حضور خودش، خودش و خودش در محوطه پروژه به وقت فومن برگزار کرد، و وعده داد در صورت استقبال، فاز دوم پروژه با نام “به وقت کابوس” را نیز به زودی راهاندازی کند.