چند روز پیش، به همراه موسسه سبزکاران برای آموزش محیطزیست به روش بازی، به بیمارستان ۱۷ شهریور (بیمارستان کودکان) رفتیم. این بازدید به مناسبت روز جهانی کودک برگزار شد و فرصتی بود تا بتوانیم به شیوهای متفاوت، مفاهیم محیطزیستی را به کودکان منتقل کنیم.
از سال ۸۳ یعنی چیزی حدود ۲۰ سال گذشته تلاش ما بر همین مبنا بود که از کوچکترین فرصتها برای آموزش به کودکان استفاده کنیم. در این روز هم آنچه بیش از همه برای کودکان جذابیت داشت، ابزارهای آموزشی ساده و خلاقانهای بود که با دست و وسایل ابتدایی ساخته شده بودیم. هدف اصلی این ابزارها، آشنا کردن کودکان با مفاهیم پایه محیطزیست بود.
به عنوان مثال، ما فنآموزی با نام “زمین، خانه ما و سایر جانداران” را به زبان ساده برای آنها مطرح کردیم. این موضوع باعث شد کودکان با تنوع زیستی، ارتباط ما با طبیعت و اهمیت محافظت از آن آشنا شوند. همچنین درباره مفهوم “فهرست سرخ” توضیح دادیم که به کودکان کمک میکرد تا اهمیت گونههای در خطر انقراض را درک کنند.
هیجان کودکان در هنگام بازیها و فعالیتهای گروهی، با وجود اینکه همدیگر را نمیشناختند و برخی از آنها ناخوش احوال بودند، برای من بسیار الهامبخش بود. مشاهده مشارکت فعال آنها در کار تیمی، و علاقهای که به مسایل محیطزیستی نشان میدادند، مرا به این فکر واداشت که جای خالی جامعه مدنی و سازمانهای مردمنهاد در مسیری که رشت به عنوان یک “شهر دوستدار کودک” میتواند طی کند، به وضوح حس میشود.
برای نهادینه کردن یک نام، یک برند برای یک شهر باید تمامی ذینفعان را در نظر گرفت تا به توسعه ای پایدار در آن زمینه رسید. سازمانهای مردمنهاد میتوانند نقشی بسیار کلیدی در تحقق این ایده ایفا کنند.
با توجه به انعطافپذیری و ماهیت داوطلبانه این تشکلها، آنها میتوانند در فرآیند برنامهریزی، اجرا و حتی نظارت بر پروژههای مربوط به کودکان، حضوری پررنگ داشته باشند. به ویژه که این سازمانها به دلیل ارتباط مستقیم با کودکان و خانوادههایشان، بهتر میتوانند نیازها و خواستههای آنها را درک کنند و برای آنها برنامهریزی کنند.
به عنوان مثال، طراحی و اجرای برنامههایی مانند کارگاههای آموزشی محیطزیست برای کودکان، میتواند به افزایش آگاهی و توانمندسازی این گروه کمک کند.
یکی دیگر از تواناییهای برجسته این سازمانها، ترویج ایده “شهر دوستدار کودک” است. این تشکلها میتوانند از طریق برگزاری نشستها، کارگاههای آموزشی و کمپینهای اطلاعرسانی، به ارتقاء این ایده میان شهروندان، مسئولین و نهادهای مختلف کمک کنند.
علاوه بر این، سازمانهای مردمنهاد میتوانند در توسعه ظرفیتهای محلی و ارتقای سطح دانش مسئولین نیز گامهای مؤثری بردارند. ولی متاسفانه تعداد تشکل های مردم نهاد یا غیردولتی که در حوزه کودکان در شهر رشت فعالیت میکنند انگشت شمار بوده و بیشتر آنها برای رفع نیازهای اولیه کودکان فعال هستند.
برای استفاده از یک برندی مانند شهر دوستدار کودک باید حداقل ۵ یا خوشبینانه در هر محلهای یک سازمان مردم نهاد یا خیریه برای بازی، آموزش، مددکاری و … کودکان وجود داشته باشد.
به یاد دارم در سال ۱۳۸۵ که اولین ابزارهای آموزش محیطزیست به روش بازی را طراحی کردیم، ما در آغاز راه بودیم. ولی با تلاش و همکاری اعضای بسیاری در موسسه سبزکاران، توانستیم آموزش محیطزیست را به یک تجربه هیجانانگیز و جذاب برای کودکان تبدیل کنیم. تا بتوانیم آموزش محیطزیست را از حالت خشک و سنتی به حالتی جذاب و اثربخش دربیاوریم.
این مسیر همچنان ادامه دارد و روز به روز توسعه پیدا میکند. در حال حاضر، این ابزارها و روشها در نقاط مختلف کشور مورد استفاده قرار میگیرند و به کودکان کمک میکنند تا با مفاهیم حیاتی محیطزیستی آشنا شوند. و این دقیقا کاری است که تشکلهای مردم نهاد در این زمین میتوانند انجام دهد، تسهیلگری ایجاد بستری برای توسعه به ساده ترین روشها.
تجربه من در آموزش محیطزیست به کودکان در کنار صدها تجربه همتایانم در جامعهمدنی نشاندهنده این است که تشکلها مردمنهاد میتوانند به خوبی پروژههای کلان، پیچیده و بلندمدت را ساده سازی کرده و درصد قابلیت اجرای آن را افزایش دهند.
در واقع، حضور و فعالیت این سازمانها در پروژههایی همچون تبدیل رشت به یک “شهر دوستدار کودک” یک امر ضروری است و جای خالی آنها به شدت احساس میشود.
نظرات بسته شده است.