نخستین گام در انتشار جراید در ایران را میرزا محمدصالح شیرازی کازرونی در رمضان ۱۲۵۲ برداشت که نامی در سرلوحه نداشت، (نشریه او به «اخبار و وقایع شهر…»، «اخبار شهر»، «نشریه میرزا صالح شیرازی»، «روزنامه بینام»، « اولین روزنامه ایرانی» و بیشتر به «کاغذ اخبار» معروف است.) که بیش از سه سال در زمان پادشاهی محمدشاه قاجار انتشار یافت و نمونههایی انگشتشمار از آن در دست است؛ پس از آن و در ۱۲۶۷ قمری (واگذاری امور تحریری، چاپ و نشر «روزنامه» در تهران از سوی امیرکبیر به میرزا جبار تذکرهچی، ادوارد برجیس و میرزا عبدالله خلجستانی) صورت گرفت که نخستین شمارهاش در ۵ ربیعالثانی ۱۲۶۷ با نام (اخبار دارالخلافه طهران) و از شماره دوم با نام ماندگار (وقایع اتفاقیه) به چاپ رسید و میتوان از آن به عنوان آغاز روزنامهنگاری رسمی در ایران نام برد که خوشبختانه دوره کامل آن موجود و CD و نسخه کاغذی آن به چاپ رسیده است. در اینجا ذکر این نکته لازم است که نشریاتی به نام روزنامه چه در تهران و چه شهرستانها روز نامه نبودند و در بهترین حالت یک یا چند شماره در هفته به چاپ میرسیدند.
روزنامهنگاری در گیلان با تاخیری ۷۳ ساله نسبت به کاغذ اخبار و ۵۸ ساله نسبت به وقایع اتفاقیه از یک شنبه ۲۴ جمادیالثانی ۱۳۲۵ برابر با ۱۲ مرداد ۱۲۸۶ و ۴ اوت ۱۹۰۷ به همت شیخ ابوالقاسم افصحالمتکلمین و با نام خیرالکلام آغاز گردید. از این روزنامه در عمر چهارسالهاش تا ۲ جمادیالثانی ۱۳۲۹ حدود ۲۵۹ شماره به چاپ رسید.
موج به راه افتاده بود و طی فقط شش ماه و شش روز از ۲۴ جمادیالثانی تا پایان سال ۱۳۲۵ بجز خیرالکلام به ترتیب نشریات زیر در رشت به چاپ رسیدند: انجمن ملی ولایتی گیلان (میرزا سید عبدالرحمنالحسینی معروف به دبیرالممالک) (۲۲ رجب ۱۳۲۵- ۹ شهریور ۱۲۸۶خ) (۴ شماره تا ۲۲ شعبان ۱۳۲۵)، نسیم شمال (اشرفالدین حسینی) (۲ شعبان ۱۳۲۵- ۱۸ شهریور ۱۲۸۶خ) (۹۰ شماره تا ۲۹ ذیحجه ۱۳۲۹)، گلستان (آقا محمدحسین رئیسالتجار معروف به سفینه) (۱۴ شعبان ۱۳۲۵- ۳۱ شهریور ۱۲۸۶خ) (۴ شماره تا غره ذیحجه ۱۳۲۵)، سروش (عیسی سروش)، مجاهد (فرقه مقدس مجاهدین دارالمرز رشت)(۹ شوال ۱۳۲۵- ۲۲ آبان ۱۲۸۶خ)(۵ شماره تا ۲ محرم ۱۳۲۶)، کاشفالحقایق (میرزا حبیباللهخان لارودی معروف به گاسپادین) (یک شماره در ۶ ذیقعده ۱۳۲۵- ۱۹ آذر ۱۲۸۶خ)، گیلان (حسن اسدزاده اصفهانی) (۱۸ ذیحجه ۱۳۲۵- ۲ دی ۱۲۸۶خ) (۱۲ شماره تا ۳ جمادیالاول ۱۳۲۶) و اینها به غیر از دو روزنامه، هر دو با نام ساحل نجات اولی به مدیریت (اسماعیل احمدزاده تبریزی)(۲۶ رجب ۱۳۲۵- ۱۳ شهریور ۱۲۸۶خ) (دو شماره) و دومی با مدیریت (افصحالمتکلمین) در انزلی (با همان تاریخ ۲۶ رجب ۱۳۲۵) (۷ شماره تا ۲۸ رمضان ۱۳۲۵ در انزلی و ۶ شماره ازسلخ شوال ۱۳۲۸ تا ۶ ذیقعده همان سال در رشت) و موبد (میرهاشم ایراندوست) (رمضان ۱۳۲۵ تا شماره ۹ رجب ۱۳۲۶) و هوی و هوس (حاجی حسین) (ذیحجه ۱۳۲۵) در لاهیجان است. بنابراین در نخستین سال نشر روزنامه، گیلان شاهد ۱۲ عنوان نشریه است.
تا پایان سلطنت قاجاریه بیش از ۶۰ عنوان نشریه در رشت به چاپ رسید، نشریاتی که بیشتر نقطه نظرات مشروطهطلبان را منادی بودند و تعدادی نشریه از جناح چپ نیز در بین آنها دیده میشود که عبارتند از: دبیریه (دبیرالممالک)، حقیقت (انجمن حقیقت)، حبلالمتین (موید کاشانی)، اتفاق (علیآقا ناظم)، اتفاق (معصومزاده شکوری)، تمدن (مدبرالممالک)، مدرسه تمدن، دستور (صادق)، افلاطون (ابراهیمزاده)، اخوت (هادی مولوی)، گیلان (م.ص)، مهدی حمال (اکبرزاده)، کنکاش (محمدعلی حسنزاده)، نجات، صدای رشت (احمدزاده)، ندای رشت، نوع بشر (محمدتقی شیرازی)، زمان وصال (علیاصغر شیرازی)، آموزگار (محمدتقی شیرازی)، راه خیال (افصحالمتکلمین)، عصر سعادت (آصفی)، جنگل (غلامحسین کسمایی، حسین کسمایی، انشائی، دهقان)، آموزگار(جودت)، صبح سعادت (محمد آصفی)، البدرالمنیر (ابوالفضل جلالالذاکرین)، بدر منیر (سید جلال بدری)، بلدیه (نادر آراسته)، فرهنگ (شبان، قطبی)، بیداری (جودت)، گیلان (سعید صفی)، آموزش، انقلاب سرخ (ذره)، کامونیست (پیشهوری)، فریاد جوانان، ایران سرخ (روستا)، ترغیب (مدنی)، بحر خزر( احمد مستوفی)، مرآتالمله، وقت گیلان (باقر هدایتی)، پیام (فخرائی)، ندای گیلان (محمود مدنی)، طلوع (محمود رضا)، پرورش (احمد مدنی)، قرن چهاردهم (آزاده گیلانی)، طلیعه قدس، پیک (محمدعلی شریفی)، صورت (نیکروان)، وقت (معتمدالاسلام رشتی) که این نشریات را از یک شماره تا شمارگان بسیار و سالهای متمادی شاهد هستیم. تعدادی از مدیران جراید در این دوره، از استبداد گریخته و روزنامههایشان را در رشت به چاپ سپردند مانند سید حسن موید کاشانی مدیر (حبلالمتین) و میرزا رضا مدبرالممالک مدیر (تمدن)، نشریاتی نیز از رشت به تهران کوچیدند مانند خیرالکلام افصحالمتکلمین که چند شماره از روزنامهاش را در تهران به چاپ سپرد و یا سید اشرفالدین حسینی که نسیم شمال را از ۱۳۳۳ قمری در تهران به چاپ سپرد.
روزنامه گیلان در شماره ۷ مورخ ۲۳ صفر ۱۳۲۶ از اداره چراغ الکتریک که آقا محمدحسن رئیسالتجار در رشت دایر کرده مطلبی نوشته و در اعلانی از (قرائتخانه ملی که در عمارت تحتانی مدرسه سبزه میدان دایر است، بسیار مرتب و منظم است، میتوان گفت در طهران هم برای نشر معارف همچه ترتیبی داده نشده…) صحبت میکند.
با روی کار آمدن سلسله پهلوی و دیکتاتوری رضاشاه، در مدت ۱۶ سال تا ۱۳۲۰ تنها شاهد ۱۶ عنوان نشریه در گیلان هستیم. از آن زمان تا نهضت ملی شدن صنعت نفت و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، گیلان مانند دیگر نقاط ایران شاهد نشریات فراوانی بودکه تعدادشان به بیش از ۷۰ عنوان میرسد، نشریاتی مبارز، حزبی، عقیدتی و حتی نشریاتی که تنها میتوان آنها را فحشنامه خواند.
پس از این موج و تا انقلاب سال ۵۷، نشریاتی که امتیاز گرفتند به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد.
بیمناسبت نیست که بدانیم روزنامههای رشت و گیلان، همواره پیگیر مطالبات مردم از بلدیه آن زمان و شهرداری پس از آن بوده و هنوز نیز میباشند. روزنامه گیلان در تاریخ ۷ صفر ۱۳۲۶ چنین مینویسد: (تفریق محاسبه: تا چندی قبل که انجمن بلدی تشکیل نشده بود کثافات بازار و فاضلاب کاروانسرا و حمامها خیلی اسباب زحمت و خرابی مملکت گردیده، راه عبور از هر طرف مسدود بود، انجمن ملی برای نظافت معابر و مجرای فضولات اقدامات وافی به عمل آورده رفع این دو کثافت را نمودند. این اوقات که بحمدالله انجمن بلدی تشکیل یافته و اقدام به این امور از وظایف و تکالیف آن انجمن محترم است عایدات خود را با مخارجی که به توسط مباشرین مطابق صورت ریز خرج شده به موجب صورت ذیل محول به انجمن محترم بلدیه نمودند به جهت اطلاع عموم اهالی اعلام میشود.) و سپس در دو ستون و نیم مداخل و مخارج صورت گرفته را به چاپ رسانید. همین روزنامه در شماره ۷ مورخ ۲۳ صفر ۱۳۲۶ از اداره چراغ الکتریک که آقا محمدحسن رئیسالتجار در رشت دایر کرده مطلبی نوشته و در اعلانی از (قرائتخانه ملی که در عمارت تحتانی مدرسه سبزمیدان دایر است، بسیار مرتب و منظم است، میتوان گفت در طهران هم برای نشر معارف همچه ترتیبی داده نشده…) صحبت میکند.
روزنامه جنگل در شماره ۱۸ مورخ ۱۶ صفر ۱۳۳۶ این چنین به بلدیه رشت اشاره دارد: (اداره بلدیه که به ریاست آقای حاجی میرزا خلیل و عضویت آقای میرزا محمدعلیخان پیربازاری و آقا میرزا ابراهیم نعمتزاده تشکیل گردیده و اقدام جدی که در امر نواقل و ارزاق عمومی و حمل برنج برای آذوقه ولایات داخله ایران، که به شدت گرفتار قحطی هستند مینمایند ما را امیدوار میکند که گیلان بعدها دارای بلدیه قانونی وظیفهشناس خواهد شد
حبلالمتین مورخ ۲۷ ربیعالثانی ۱۳۲۷ اعلان نظمیه جلیله را چاپ نموده است: (به عموم اهالی این شهر اعلام میشود چند شب است که چراغهایی که مردم در خانه خودشان میزنند به نصف رسیده است، خواهشمندم که همه شب از اول شب چراغهای دم در خودتان را روشن نمایید، هرگاه از این تاریخ به بعد دم در هر خانه چراغ روشن نباشد مجاهد دم در آن خانه بیاید آنها را از خواب راحت بیدار نماید حق شکایت ندارند.) همین روزنامه در شماره مورخ ۱۲ جمادیالاول خود اعلان افتتاح مدرسه سعادت را به شرح زیر منتشر کرده است: ( مدرسه مبارکه سعادت به مبارکی و میمنت جنب حمام حاجیآقا بزرگ در کوچه حاجی غلامحسین بنا تاسیس شده، در این مدرسه از هر قسم علوم به طرز جدید تعلیم داده میشود، در شب برای کبار هم اعضا حاضرند، علم دفترداری هم برای کبار در شب گفته میشود.)
نسیم شمال در شماره ۲۶ مورخ ۷ صفر ۱۳۲۷ از تاسیس مریضخانه رشت به تصویب انجمن ایالتی و ریاست طبیب دانشمند فیلسوفالسلطنه که از مدرسه طبی پاریس تصدیقنامه و دیپلم گرفته صحبت کرده است. در شماره ۵۸ مورخ ۲۲ شوال ۱۳۲۷ نوشته است: (مختصر بازار معارف در رشت خوب رواج دارد، در مقابل هر روزنامه بعضی شب نامه اختراع میشود مثلا در مقابل روزنامه ایران نو «رندان نو»، نسیم شمال «شمال نسیم»، خیرالکلام «شرالکلام»، شرق «درق» احداث کردهاند ولی مدیران شبنامه را همه خوب میشناسید، در هر دکان بقالی که ناخنک زدند دکاندارها یواشکی به همدیگر به اشاره میرسانند «سید علی را بپا») در شماره ۶۳ مورخ ۸ صفر ۱۳۲۸ ذیل اخبار شهری میخوانیم: (از اتفاقات موحشه حریقی بود که در ششم صفر واقع شد و سه درب دکان در جنب بقعه آقا سید ابوجعفر علیهالرحمه محترق شد … آن سه در دکان عطاری و پاپروسی و نخودبریزی بود … توقع و تمنای تمام اصناف بازار از انجمن ایالتی و اداره مبارکه نظمیه و مالیه و بلدیه این است که مقرر فرمایند صنف آتشکار به ترتیب خوشی در بازار معین شود، مثلا آهنگر همسایه بزاز، کله پز و جگرکی متصل به خیاط و همچنین هر آتشکاری تکلیفش معین شود زیرا که چندین دفعه به تجربه رسیده که در رشت آتش از دکان آتشکار شعلهور شده، البته ادارات محترم از تجزیه مضایقه ننموده عموم اصناف را خوشنود خواهید فرمود و نیز بلدیه راست که به همت عالی خود از شش ماه قبل به خاطر آورده، در تنظیفات خیابانها و نهرها خاصه میدان بزرگ و کوچک که از کثرت کثافات عبور ممکن نیست اهتمام وافی بخرج بدهند تا سررشته گسیخته نشود.)
در روزنامههای دهه ۲۰ و ۳۰، به اخبار بیشتری درباره شهرداری و شورای شهر بر میخوریم که به یک مورد اشاره میشود. روزنامه گیلان ما در فوقالعادهای یک ورقی و بدون تاریخ، (جریان قرائت آراء در سالن شهرداری، ساعت نه صبح روز یکشنبه ۲۱/۱۲/۱۳۲۸)، (منتخبین انجمن شهرداری رشت از حوزههای شانزده گانه) را پس از شرحی مبسوط به شرح زیر معرفی کرده است که نشان دهنده درصد مشارکت مردم نواحی مختلف شهر میباشد: (سبزهمیدان- دکتر شبان ۷۸۲ رای، چلهخانه- میر علیاکبر سیف ۳۷۸ رای، چهلتن- محمدعلی دادور ۱۲۵۲ رای، چمارسرا- سالارمشکوتی ۵۷۸ رای، صالحآباد- محمدعلی تقیزاده میلانی ۹۸ رای، بیجارکن- اسفندیار سرتیپپور ۵۳۵ رای، حاجیآباد- زینالعابدین داداشزاده ۲۴۲ رای، ساغریسازان- عبدالحسین رحمتسمیعی ۷۸ رای، صیقلان- عبدالله آستانه ۶۱۶ رای، مسجد صفی- هادی پیشوا ۳۵۹ رای، خمیران زاهدان- فتحالله نجدی سمیعی ۲۷۳ رای، سرخبنده- کاظم مژدهی ۴۱۸ رای، زیرکوچه- فضلالله صادقسمیعی ۳۵۸ رای، امینالضربی- احمد ابریشمی ۳۰۸ رای، سرچشمه- عبدالحسین ملک آزرمند ۳۶۸ رای.)
و در انتها: بیشک درستترین و کاملترین تاریخ هر شهر و استان در ورق به ورق و کلمه به کلمه مطبوعات آن شهر و استان قابل بازخوانی است، چنانچه به این باور رسیده باشیم این سوال پیش میآید که مخزنی که این روزنامهها و نشریات در آنجا نگهداری میشوند، کجاست؟ و آیا کتابخانههایی که در شهرمان وجود دارد و میباید نگاهدار این مجموعهها باشند آیا دورههایی از نشریات را دارا میباشند؟ میدانیم که کتابخانه ملی رشت با عمری حدود صد سال یکی از گنجینههای نشریات این استان است.
چاره چیست؟ مسئولان شهر و استانمان باید دست به دست داده، تا دیر نشده و زمان نگذشته به فکر احیای این گنجینهها باشند. اسکن کردن و یا عکسبرداری و به صورت cd و dvd در آوردن و احیانا با هزینههای سرسامآور کنونی چاپ این نشریات به صورت آلبوم به نظر من تنها راه است. امیدوارم کلیه ادارات مربوطه با در نظر گرفتن معضل پوکی کاغذهای روزنامهها، هر چه زودتر این مهم را در سرلوحه کارهای خود قرار بدهند.